عادت، دشمن خلاقيت است

علي سعيدي

همه افراد اعم از زن، مرد و كودك خلاق هستند و با اين توانايي ذاتي متولد مي‌شوند. خلاقيت، يكي از ابعاد نامحسوس وجود انسان است كه او را از ساير حيوانات جدا مي‌سازد. اما اين سؤال پيش مي‌آيد كه چرا بعضي افراد از بعضي ديگر خلاق‌ترند؟ يا چرا هنرمندان، نويسندگان، و مخترعان خلاق هستند؟ يك دليل ممكن است، اين باشد كه آنها بيشتر از ديگران خود را در جريان رودخانه عقايد شناور مي‌سازند و از قدم زدن در زمين‌هاي خيس نمي‌هراسند. هر فردي مي‌تواند خلاق باشد، افرادي كه اين توانايي ذاتي را بهتر از ديگران مي‌شناسند، جذب مشاغلي مي‌شوند كه اين استعداد را بيشتر لازم دارند.


اين شما هستيد كه بايد استعداد نهفته خويش را بيدار سازيد و مي‌توانيد اين كار را از طريق چند توصيه ساده زير تحقق ببخشد.
تمرين‌هاي شكوفا كننده خلاقيت
قدم نخست براي اين كار اين است كه براي انجام اعمال به ظاهر احمقانه آماده شويد و كمي احساس حماقت كنيد. هميشه خلاقيت با اين احساس آغاز مي‌شود. افراد ديگر ممكن است دليل شما را براي اين چيزها نفهمند، اما بدانيد اين خود عين خلاقيت است، بنابراين نترسيد.
١ـ يك گلدان فراهم كنيد و نام آن را گلدان خلاقيت بگذاريد. داخل اين گلدان، قطعات كاغذي را بيندازيد كه روي آنها صفات مختلفي را نوشته‌ايد. هر وقت به خلق يك اثر جديد فكر كرديد، كلمات توصيفي از قبيل درخشان، ناهموار و… را بنويسيد و در اين گلدان قرار دهيد. وقتي احساس كرديد حال و حوصله خلق يك اثر هنري مثل عكاسي، نقاشي، كلاژ و… را داريد، يك قطعه از كاغذهاي داخل گلدان را دربياوريد و به آن كلمه نگاه كنيد. شما بايد اثري را به وجود آوريد كه با اين كلمه متناسب باشد، هر چند كاملاً بي‌عيب نيست، ولي شگفت‌انگيز است.

٢ـ الگوها را بشكنيد. بياييد فرض كنيم شما در حال بسته‌بندي كادويي براي يك مشتري يا حتي خودتان هستيد. شما مي‌دانيد كه در پايان، دوست داريد چه چيزي را ببينيد و يا اينكه مشتري چه چيزي را دوست داريد ببينيد، ولي شما گيج شده‌ايد چون همه چيز كاملاً عادي و تصنعي به نظر مي‌رسد. بايد الگو را بشكنيد و كاملاً برعكس از چيزهايي استفاده كنيد كه در مواقع عادي آنها را به كار نمي‌برديد.

٣ـ اگر او در موقعيت من باشد چه كاري انجام خواهد داد؟ اگر با مسئله‌اي مواجه شديد و يا خواستيد يك اثر خلق كنيد، سعي كنيد خودتان را در موقعيت فردي كه در آن زمينه متخصص و يا هنرمند است قرار دهيد، و مانند آن شخص فكر كنيد. با خود بينديشيد اگر او در اين موقعيت قرار مي‌گرفت چه مي‌كرد؟ هر چند انجام اين كار در ابتدا ساده نيست، ولي با مطالعه كارهاي اين افراد، گاهي اوقات راه‌حلي بسيار جالب به ذهن شما متبادر خواهد شد.

٤ـ به دنبال انجام كارهاي جديد باشيد. سعي كنيد كارهايي انجام دهيد كه تفكر و تخيل شما را وسعت بخشد. براي مثال همين الان قلم را برداريد و سعي كنيد يك داستان طنز، نمايشنامه، فيلم‌نامه و… بنويسيد. هر چند به نظر بعضي از شما ممكن است اين كار احمقانه يا بچگانه باشد، اما اين طور نيست. اين كار باعث مي‌شود تفكر و تخيل شما فعال شده و به چيزهايي بينديشيد كه تا به حال مجبور نبوديد به آنها فكر كنيد.
٥ـ با افراد هم فكر و هم سليقه خود دوست شويد. هر چند اين گفته تكبرآميز به نظر مي‌رسد، اما اين مهم است كه افرارد دور و بر شما افرادي هم فكر و خلاق باشند. در اين صورت، عقايد و الگوهاي آنها با شما اصطكاك پيدا خواهد كرد و شما از اين كار، سود فراواني خواهيد برد. همچنين با افرادي كه شما را دوست دارند و از كوشش‌هاي شما براي گسترش خلاقيتتان حمايت مي‌كنند، نشست و برخاست كنيد. جلسات بحث و تبادل نظر، گردهمايي‌ها و شب شعرها مكان‌هايي عالي هستند كه مي‌توانيد چنين افرادي را در آنجا بيابيد.

٦ـ عادت‌هاي هميشگي خود را تغيير دهيد. همانند توصيه شماره 2 وقتي شما عادت‌هايتان را بشكنيد، اين كار مي‌تواند گاهي اوقات خلاقيت شما را جاري سازد. اگر از يك نظم از پيش تعيين شده براي چيدن ميز كارتان، پرونده‌ها و… پيروي مي‌كنيد آن را تغيير دهيد و دوباره آن را به سبكي جديد مرتب سازيد.

از موارد زير اجتناب كنيد:
ـ ترس از انتقاد؛
ـ نداشتن اعتماد به توانايي شخصي؛
ـ قرار گرفتن در محيطي كسالت آور يا مشابه آن كه تحريك كننده خلاقيت نباشد؛
ـ داشتن خواسته‌هاي غيرواقعي هنگام خلق چيزي؛
ـ رفت و آمد با اشخاصي كه نسبت به شما نظر منفي دارند.