سوسیالیسم علمی بر این مبنا استوار است که کلیه جریانات اجتماعی از جمله جریانات اقتصادی تحت تاثیر قانونمندی‌های علمی و طبیعی و جبری می‌باشد که خارج از وجود انسان است.بنیان گذاران سوسیالیسم علمی را باید در درجه اول ربرتوس و لاسال دانست.
کارل ربرتوس قانون کاهش نسبت دستمزد را ارائه می‌کند.او اعتقاد داردکه همیشه نسبت دستمزد کارگران به سود کارفرمایان در حال کاهش است.زیرا از طرفی با پیشرفت تکنیک کارایی سرمایه افزایش پیدا می‌کند و از طرفی دیگر به دلیل وجود رقابت در بازار کار نیروی انسانی و قانون عرضه و تقاضا و مازاد عرضه دستمزد کارگر همیشه در حداقل قرار می‌گیرد.بنابراین نسبت دستمزد کارگران به سود کارفرمایان و در نتیجه قدرت خرید ایشان همیشه در حال کاهش است.در همین ارتباط وی مالکیت دولت بر زمین و سرمایه را پیشنهاد می‌نماید.در زمینه بررسی علل بحران اقتصادی ربرتوس نظریه کمبود مصرف را ارائه می‌دهد.بر اساس این نظریه کارگران که قشر عظیمی از جامعه را در بر می‌گیرند به علت حاکمیت قانون کاهش نسبت دستمزد قادر به مصرف کالاهایی که تولید می‌شوند نمی‌باشند و از سویی دیگر با سود زیادی که نصیب کارفرمایان می‌شود عدم تعادل اقتصادی تشدید شده و بحران اقتصادی بوجود می‌آید.
فردیناند لاسال محور بررسیهای اقتصادی خویش را بر قانون دستمزد ریکاردو متمرکز نموده.او موسس اتحادیه کارگری آلمان است و معتقد است بهبود در وضع معیشتی کارگران را می‌توان از طریق ایجاد حکومت کارگری به وجود آورد.