قسمت پایانی:
بعنوان مثال فردی با قد 6 فوت با درجه عضویت 5/0 متعلق به مجموعه ی بلند بودن و با درجه عضویت 5/0متعلق به مجموعه ی بلند نبودناست . ویا فردی با قد4 فوت با درجه عضویت 2/0به مجموعه ی بلند بودن وبا 8/0 متعلق به مجموعه ی بلند نبودن است و الی اخر.
لطفی زاده این مجموعه ی فازی را منحنی عضویت member curve نامید. هر انسانی تا حدودی بلند است و تا حدودی بلند نیست . پس منحنی بلند نبودن درست عکس بلند بودن است . واین دو منحنی درست یکدیگر را در نقطه ی میانی 6 فوت با درجه عضویت 5/0( جایی که A ونقیض A با یکدیگر برابرند )قطع می کنند.
در دیدگاه ارسطویی هرانسانی می تواند یا بلند قد باشد یا بلند قد نباشد و یک انسان نمی تواند در مجموعه ی هم بلند قد است و هم بلند قد نیست جای بگیرد .و تابع ان یک تابع پله ای با خطوطی منقطع هستند که Aونقیض A را مشخص می کند . در این مجموعه ی دو ارزشی شما در ارتفاع معینی مثلا 6 فوت بطور ناگهانی از بلند قد نبودن به بلند قد بودن جهش می کند همانند نمودار زیر :
اما می بینیم که این دید واقع بینانه نیست و بلند قد بودن یک مفهوم کاملا نسبی است .
نظریه ی فازی با پشتکار لطفی زاده گسترش یافت و همرا با ان باانتقاداتی روبرو شد.
انتقادات وارد بر نظریه فازی را بصورت زیر میتوان تقسیم بندی کرد :
1) اولین گروه می گفتند که این منطق فازی چه کاربردی دارد ؟
اولین سیستم فازی توسط ابراهیم ممدانی در انگلستان ارائه شد.که تا مدتها زاپنیها ازین سیستم برای کنترل استفاده می کردند
2)همانطور که بیان شد لطفی زاده از اعداد بین 0و1 برای توصیف ابهام استفاده کرد .متخصصین احتمالات احساس کردند که انهاهم همین کار را انجام می دهند .بیشتر این دسته انتقادات فازی را همان احتمال با لباس مبدل می دانست . انها احساس کردند لطفی زاده چیز جدیدی را ارائه نکرده .
در پاسخ به این انتقاد لطفی زاده بیان می دارد که " اصلا چنین چارچوبی راهی برای مواجهه با مسائلی است که در انها نا دقیق بودن به خاطر عدم وجود معیار صریح عضویت در گروه است . نه حضور متغیرهای تصادفی " . برای مثال اگر به منحنی بلندی قد نگاه کنیم می بینیم که عدد روی محور عمودی را بهنوان درجه ای از بلند بودن یک فرد تصور می کنیم اما نمی توان انرا مانند یک احتمال در نظر بگیریم . ایا انسانی به ارتفاع 4 فوت بلند قد است یا خیر ؟ بینش فازی می گوید که به اندازهی % 2/0 بلند قد است و 8/0% بلند قد نیست . اما ایا می توان گفت با احتمال 2/0 در صد بلند قد است و 8/0درصد بلند قد نیست . مسلما خیر.
پس منظور ازفازی متعلق بودن است نه احتمال . عبور از مرزها - درجات و انطبا قها.
3) منطق دو ارزشی کارایی دارد و هزاران سال است که به ما خدمت کرده .رایانه ها را بکار انداخته است . ممکن است مقداری هزینه داشته باشد . اما ساده است و کار می کند . نوع دوم انتقاد هم ( در رد Aونقیض A ( منطق فازی )) و اصرار به درستی (A یا نقیض A ( منطق دو ارزشی )) است. و این هم جواب به این گروه :
هنوز هم می توان 100%
A یا 100 % نقیض A را ( دوارزشی ) در منطق فازی حفظ کنیم اگر A را بلندی قد بدانیم :
به نمودارزیر توجه فرمایید :
هر چه شیب بین 5 و 6 فوت کندتر شود منحنی مربوطه فازی تر خواهد بود .در این منحنی قسمت شیب دار Aونقیض A ( فازی ) جای دارد و در خارج از این Aیا نقیض A ( دوارزشی) جای دارد .
پایان.
.
نویسنده : دنیا
منبع : علم مدیریت فازی ( دکتر عادل اذر - حجت فرجی )