تاريخ زرتشت
مسئله «تاريخ زرتشت» (يعنی زمان زندگی او) از بحث انگيزترين و مهمترين مسائل ايرانشناسی است و در بسياری مواقع، جدا کننده گروههای مختلف ايرانشناسان. دلايل زبانشناسی، تاريخی، تاريخ اديان، و اشاره هايی که در متون قديمی به اين مسئله شده، همه از سوی طرفداران نظريات مختلف به کار گرفته شده اند. در اينجا، ما خلاصه ای از اين نظريات را بيان می کنيم.
تفسيرهای موبدان ساسانی، حاوی اطلاعاتی از زندگی زرتشت هستند که نشاندهنده باور عمومی زمان ساسانی از تاريخ زرتشت می باشند. تاريخ زندگی زرتشت در اين تفسيرها، «258 سال قبل از اسکندر» بيان شده که به عنوان «تاريخ سنتی زرتشت» شناخته می شود. بر طبق اين محاسبه، زرتشت در حدود سال 591 ق م (333+258) به دنيا آمده. طرفداران اين نظريه استدلال می کنند که زمان ميانسالی زرتشت در حدود سالهای 550 ق م واقع می شده و فوت او در 73 سالگی، در 518 ق م، او را همزمان با اوايل سلطنت داريوش قرار می داده که توجيه کننده علاقه داريوش به دين اوست. به همين ترتيب، «کی ويشتاسپ»، حامی زرتشت که در گاثاها بارها از او نامبرده شده، همان «ويشتاسپ» پدر داريوش است که در زمان کورش بزرگ، شهرب پارت در شمال شرقی ايران بوده که با منطقه احتمالی زندگی زرتشت، در بلخ، نزديکی قابل قبولی دارد. طرفداران «تاريخ سنتی»، از جمله دانشمندان بزرگی مانند هنينگ، تقی زاده و نيولی، اين تاريخ را کاملا" صحيح می دانند و حتی در نوشتن تاريخ دوران هخامنشی از او به عنوان يکی از اعضای دربار ويشتاسپ هخامنشی ياد می کنند (نک: اومستد).
از طرفی از همان ابتدای تحقيقات علمی در دين زرتشتی و تاريخ آن، دانشمندانی مانند بارتولومه و کريستنسن در دقت تاريخ سنتی شک کردند. مبنای اين شک بيشتر بر اصول زبانشناسی و جامعه شناسی تاريخی بود. اکثر اوستاشناسان در اين نکته توافق دارند که گاثاها، 18 قطعه شعر در بخش يسناهای اوستا، از سروده های خود زرتشت هستند. در اين 18 قطعه شعر، زرتشت بارها به خودش اشاره می کند و مبنای اوليه دين خود را پايه می ريزد. از طرفی، زبان گاثاها و بخش کوچکی به نثر که با نام «يسناهپتنگهايتی» (نيايش هفت بخشی) شناخته می شود، از زبان بقيه قسمتهای اوستا قديمی تر است. در اصطلاح زبانشناسی، زبان گاثاها «اوستايی کهن» ناميده می شود و زبان بخشهايی نظير يشتها و ويديودات، «اوستايی جديد».
مقايسه صورت لغات، شکل گيری جملات، قوائد دستوری، و ديگر شاخصه های زبانی اوستايی کهن با «ريگ ودا» Rig Veda، سرودهای قديمی هند، نشاندهنده نزديکی بسيار اوستايی کهن با زبان وداها است. اين نزديکی تا حدی است که با رعايت کردن تغيرات شناخته شده صداها در هرکدام از اين زبانها (مثلا" تغيير ثابت «س» ودايی به «ه» اوستايی)، می شود شعرهای گاثاها را به زبان ودايی باز نوشت و عملا" می شود گفت که اين دو زبان لهجه های يک زبان واحد (هندو-ايرانی) بوده اند و همزمان با يکديگر استفاده می شده اند. در مورد تاريخ نوشته شدن وداها، بيشتر دانشمندان به قرون 15 تا 12 ق م اشاره می کنند. از اين موضوع می شود نتيجه گرفت که گاثاها نيز در زمانی نزديک به اين تاريخ، بين قرون 14 تا 11 ق م، نوشته شده اند.
از طرفی، تصاوير اجتماعی حاضر در گاثاها نشانگر يک جامعه کوچ نشين و دامدار هستند. در اين شعرها، زرتشت به حيوانات اهلی، مسابقات ارابه رانی، دشتهای باز و ديگر سمبلهای زندگی دامداری و کوچ نشينی اشاره می کند و باورهای قبيله ای را به انتقاد می کشد. اين مسئله مغاير با شرايطی است که طرفداران تاريخ سنتی به زمان زرتشت نسبت می دهند، مانند زندگی در دربار ويشتاسپ هخامنشی و در امپراتوری معظم کورش بزرگ. به همين ترتيب، نبودن هيچگونه ذکری از «پارس» (خاستگاه ويشتاسپ و داريوش) و يا حتی اشاره ای به جغرافيای غرب ايران، نشانه های بيشتری هستند از اينکه زرتشت در زمان ويشتاسپ هخامنشی زندگی نمی کرده و ربط کی ويشتاسپ، حامی زرتشت، با پدر داريوش بزرگ، تنها در يک تشابه اسمی است
بوک مارک ها