چارلز جنکس بر اساس ارزیابی خاص خود از آثار معماری جهان،پاردایمها (Paradigm) یا الگووارههای مطرح معماری (از ابتدا تا دوران معاصر) رادر هفت پارادایم به شرح زیر طبقهبندی میکند:

1.
الگوهایمکانیکی

این پارادایم از دیدگاههای مذاهب مسیحی و یهودی سرچشمه گرفته واز اعتقادات یونانیها در خصوص آفرینش جهان متأثر است. بر اساس این دیدگاه خداونددنیا را بر پایه قوانین ثابت خلق کرده است که انسانها نیز میتوانند این قوانین رادرک کنند. این دیدگاه به پارادایمی منتهی شد که کل کائنات را به شکل مکانیکی و باساختارهای ماشینمانند در نظر میگرفت و هیچ جایی برای خلاقیت در آن باقینمیگذاشت. این پاردایم مکانیکی تقلیلگرا و تقدیرگرا از سال 1600 تا 1950 بر عرصههنر و معماری غرب مسلط بود.

2.
معماری ارگانیک

این معماری برپایه اندیشه نزدیکی بین معماری و محیط زیست شکل گرفته است. این معماری نوعی فناوریالهام گرفته از طبیعت است که الگوهای طبیعی عیناً در آن تکرار میشود.

3.
معماری مبتنی بر کامپیوتر

در این پارادایم برای طراحی فضاهای شهری ازکامپیوتر استفاده میشود. در این معماری هر شهر روند توسعه و گسترش خاص خود را دارامیباشد. این شیوه به نوعی معماری تمسخرآمیز منتهی شد که در طراحیهای آن (مانندکارهای رمکولهاوس) اثرات دنیای مدرن به شکلی متناقض و شعرگونه و تا حدی ناهنجار بهتصویر کشیده شده است، شعری خشن و ناهنجار که از تناقضها بوجود آمدهاست.

4.
معماری حبابگونه

این پارادایم که بر نظریات آیزنمناستوار میباشد، در واقع تلفیقی است از طرح لایههای مختلف زمین. این شیوه به سطوحتاشونده متداخل متکی است که معماری قرون وسطایی را با نوعی تزیین که وجه عقلی وذهنی دارد، به نمایش میگذارد.

5.
معماری مبتنی بر اشکالزمین

این معماری موجیشکل بر وامگیری تقریبی از شکلهای طبیعی موجود برسطح زمین استوار است. در این پارادایم نیز از تکرار المانهای خاص استفاده میشود،اما این تکرار با تفاوتهای جزیی همراه است. اضافه شدن عناصر جدید باعث گسترش وتغییر سازمان اولیه میگردد. در واقع سازمان اولیه با این تغییرات خود راسازماندهی میکند و به این ترتیب در این تکرار در عین همانندی تمایز نیز وجود داردو تکرار معنای واقعی خود را از دست میدهد. این پارادایم بر شعار بیشتر متفاوت است (More is Different) دلالت دارد. این الگوی معماری در کارهایی مثل بندر یوکوهاماکار دفتر معماری F.O.A (فرشید موسوی و آلخاندرو زائراپولو) به کار گرفته شده است. این بندر در واقع منظر مصنوعی (Artificial Landscape) ساخته شده از چوب و فلز میباشد.

6.
معماری کیهانشناختی

این پارادایم بر بحث سیارات،انرژی و کیهانشناسی استوار است. در تمام طول تاریخ، معماری از هستی وام گرفته است،بطوری که با شکلگیری ادراکهای نو درباره هستی، معماری جدید نیز بوجود آمد. اینمعماری بر گسست تقارن تأکید دارد و دیگر از دیدگاههای قدیمی معماری استفادهنمیکند.

7.
الگوواره دال معماگونه

این پارادایم از نظریاتبرگرفته از معماری پستمدرن است. بر اساس این الگوواره، برخورد با یک اثر معمارینگاه کردن به یک مجسمه سوررئالیستی است که معانی رازآمیز مستقر در آن بر پایه دهنیتبیننده شکل میگیرد. این نوع معماری با درک نظم عمومی طبیعت و با استفاده از خطوطسطوح و فضاهای طبیعی شکل میگیرد. معانی این رویکرد از معماری به طبیعت و تداعی آندر ذهن ناظر وابسته است. الگوواره دال معماگونه این پرسش را مطرح میکند که دردنیای معاصر که سیاست، مذهب، اجتماع و فلسفه یکسانی وجود ندارد، آثار معماری راچگونه طراحی و اجرا کنیم؟

چارلز جنکس پس از تشریح هفت پارادایم فوق، اینپرسش را مطرح میسازد آیا در ابتدای پیدایش یک الگوواره جدید قرار داریم یا اینکههفت پارادایم یاد شده بخشهای به هم پیوسته یک الگوواره جدید هستند؟