شيوه هاي پرورش خودباوري ملي








استكبار جهاني از ابتداي انقلاب اسلامي تاكنون با استفاده از روشها و شيوه هاي مختلف، درصدد القاء ناكارآمدي نظام اسلامي بوده است و با استفاده از حربه هاي مختلف به تخريب «خودباوري ملي» و عدم توانايي براي رفع مشكلات وبهره گيري از توان ملي و بومي بوده است. البته چنين رفتاري از سوي كشورهاي استكباري ريشه در سابقه وپيشينه استعماري آنها داشته و با مرور تاريخ
ريشه هاي اصلي آن قابل بررسي است. اماآنچه كه امروز بيش از پيش براي رشد وپيشرفت كشور در سالي كه از سوي رهبر فرزانه انقلاب به همت مضاعف و كار مضاعف نامگذاري شده است قابل تأمل و بررسي است شناخت خودباوري ملي و عوامل مؤثر برآن است.
از اين رو با مرور تاريخ علل ضعف و ريشه هاي تخريب «خودباوري ملي» بيش از پيش مشخص مي شود. در واقع تلاشي كه براي نابودي ملت ها و به زنجير كشيدن آنها از دوره هاي گذشته تا امروز شده است، هميشه در جهت نابودي و تضعيف خودباوري آنها بوده است. توجه غربي ها به ممالك شرقي پس از رنسانس و انقلاب صنعتي بيشتر به دليل جنبه هاي استعماري و عقب افتادگي كشورهاي شرقي بوده است. تاريخ گواه روشني بر ادعاي ماست كه كشورهاي غربي و استعمارگر براي دست يابي به منابع ملي و چپاول ثروت هاي خدادادي كشورمان شروع به فعاليت نمودند به همين منظور با القاي يأس و نا اميدي و تحقير وتضعيف روحيه خودباوري و هويت ملي واين كه ايراني
نمي تواند راه سلطه خود را بر اين كشور باز نمايد و موجبات عقب ماندگي و تخريب هويت ملي را سبب شده اند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام خميني(ره) ودستيابي به استقلال و آزادي شعله ها و جرقه هاي بيداري مردم زده شد و زمينه هاي رشد وخودباوري ملي فراهم گرديد و آرام آرام زمزمه هاي اينكه«ايراني
مي تواند» آغاز گرديد . روحيه انقلابي مردم و مسئولان در اوايل انقلاب سبب شد كه مردم با بدست آوردن استقلال و خودباوري ملي به هويت اسلامي خويش دست پيدا كنند، هويتي كه سالها توسط سلسله هاي شاهنشاهي و دولت هاي استعماري تحقير شده بود. به همين علت لزوم تحول در ماهيت تخريب شده و بحران زده جامعه و پرورش و
دست يابي به خودباوري ملي از جمله اهداف كليدي انقلاب به شمار ميرفت و هم اكنون نيز تاكيد بر خودباوري ملي و هويت اسلامي و بازگشت به خويشتن و ايمان به توانمندي ها و داشته هاي ملي از اهداف سند چشم انداز به حساب مي آيد. لذابا توجه به استراتژي دشمن در جهت القاي ناكارآمدي وايجاد ذهنيت منفي در افكار عمومي براي تخريب ونابودي خودباوري ملي شناخت خودباوري و عوامل مؤثر برآن از ضروريات اجتناب ناپذير است.
مفهوم خودباوري ملي
خودباوري ملي در هرجامعه اي عاملي براي به كار افتادن موثر همه اجزاي تشكيل دهنده ولازمه رشد وتوسعه ودستيابي به پيشرفتهاي وسيع درابعاد مختلف است. ايمان ، اعتقاد وعزم و اميد به آينده . اعتقاد به داشته هاي ملي از پايه هاي خودباوري است و براي جوامع بشري كليد همه كاميابي ها و وسيله لازم براي رسيدن جامعه به رشد وتوسعه به حساب مي آيد. دستيابي به خودباوري ملي نيازمند توجه به استعداد و داشته هاي ملي و سامان دادن به همه توانمنديها است كه با مطالعه و سرمايه گذاري در حوزه هاي مختلف سياسي، اقتصادي، نظامي، اجتماعي و فرهنگي با رشد و توسعه در زمينه هاي علمي وپژوهشي، بسترسازي فرهنگي درجامعه، تقويت بنيه دفاعي، صيانت از استقلال كشور و دستيابي به اقتدار ملي دست يافتني است. انقلاب اسلامي براي اينكه بتواند پويايي خود را در بستر زمان در مقابل تحولات داخلي وخارجي حفظ كند بايد به استعدادها و توانمندي هاي خود كه سنگ بناي خودباوري است ايمان داشته باشد ودر جهت شناخت و دست يابي هر چه بيشتر به اين استعدادها گام بردارد. رهبر معظم انقلاب در اين باره مي فرمايند: «امروز اگر بخواهيم سعادت اين كشور تامين شود، مردم عزيز ايران با توانايي هايي كه خداوند متعال در جوهره اين كشور و ملت قرار داده است بايد در مسير شناخت و توانايي هاي خويش قدم بردارد و در مقابل همه تهديدات و فشارهاي خارجي مردانه ايستادگي نمايد». بنا به فرمايش مقام معظم رهبري راه سعادت كشور در شناخت توانايي ها و خودباوريهاست و با عواملي مانند فضا و سرزمين، وسعت خاك و منابع طبيعي، جمعيت، نهادهاي سياسي و فرهنگي، روحيه ملي، كيفيت ديپلماسي، ظرفيت و استعدادهاي علمي و توانمندي هاي نظامي حاصل مي گردد. حكومتي كه از خودباوري ملي بررخوردار باشد كمبودها جبران، رشد وتوسعه در ابعاد مختلف ايجاد و با گسترش فضاي امنيتي و فكري امكان آموزش، تربيت و اصلاح وتوسعه انساني بدست مي آيد وباعث رفاه و آباداني و حركت در مسير اقتدار ملي مي گردد. از اين رو از مهمترين مولفه هاي موثر در تقويت وپرورش خودباوري ملي به موارد زير مي توان اشاره نمود:
تمسك به اسلام و بازگشت به خويشتن
فرهنگ خودباوري با تمسك به اسلام بدست مي آيد؛ امام خميني(ره) در اين باره مي فرمايند:«اگر بخواهيد مملكت خودتان را حفظ كنيد و اگر بخواهيد از تحت يوغ ابرقدرت ها تا آخر خارج بشويد به اسلام توجه كنيد و به احكام اسلامي سر فرود آوريد اسلام براي ملت ها تمام آزادي ها واستقلال را فراهم مي كند. خودشناسي و بازگشت به خويشتن اولين مرحله برگشت استعماري است». برهمين اساس خودباوري ملي و دستيابي به هويت اسلامي مهمترين هدف در تمامي امور قلمداد مي شود. رسيدن به خود شرط اول خودباوري فرض مي شود . حضرت امام خميني در اين باره مي فرمايند : «اگر ما بخواهيم استقلال پيدا كنيم آزادي پيدا كنيم مملكت خودمان را خودمان اداره كنيم بايد خودمان را پيدا كنيم بايد از اين غرب زدگي بيرون برويم خيال نكنيم همه چيز آنجاست و ما هيچ نداريم ... ما همه چيز داريم فرهنگ ما فرهنگ غني است بايد پيدايش كنيم». حضرت امام با بيان اين مطالب به اين مسئله اشاره دارند كه همين باور تواناييها شما را توانا مي كند و برعكس خودباختگي نه تنها موجب عدم بهره مندي از فرصت ها وعدم به كار گيري اثر بخش توانمندي ها مي شود بلكه انسان را ضعيف مي كند.و جايي ديگر در اين باره
مي فرمايند: «شما ديديد كه در اين جنگ تحميلي كه پيش آمد و محاصره اقتصادي شديم خود ايراني ها خود ارتشي ها اين قطعات را درست كردند اگر قبل از اين بود يكي از اين قطعات را نمي توانستند درست كنند از باب اين كه شخصيت شان را گم كرده بودند».
استقلال
استقلال در جمهوري اسلامي ايران به معناي نفي وابستگي هاي گذشته و حال است. انقلاب اسلامي در بدو تاسيس خود به معناي واقعي كلمه سعي در واژگون ساختن ساختارهاي موجود گذشته داشت و هم اكنون نيز همه تلاشش را در جهت حفظ اين استقلال كه در همه جهات سياسي فرهنگي و اقتصادي مي باشد قرار داده است. . خاطره هاي وابستگي هاي گذشته نوعي روحيه ضد سازشكاري را در ملت انقلابي پديد آورد كه تنها از طريق طرد روابط استعماري گذشته مي تواند آرام گيرد. به همين منظور در جهت رشد وتوسعه خودباوري ملي مي بايست مجموع فرهنگ و اعتقادات اسلامي كه باعث پيروزي انقلاب شده است حفظ و تقويت گردد . از اين رو آگاهي مردم و شناخت آنان از شرايط خودي در وضعيت جهاني از لوازم حفظ و صيانت استقلال و باعث بروز و پرورش خودباوري ملي مي گردد. حفظ استقلال يعني تقليدي و تبعي فكر نكني و مستقل فكر كني و اين همان روح خودباوري ملي است.
استراتژي نه شرقي نه غربي
از آنجايي كه خودباوري به معناي اعتماد به استعداد ها و توانايي ها و سامان دهي آنها مي باشد شعارنه شرقي نه غربي به معناي نفي همه وابستگي ها و ايمان و اعتقاد به داشته هاي ملي معنا ميگردد. شعار نه شرقي نه غربي كه پس از انقلاب بر سر وزارت امور خارجه نقش بست نشان از راهبرد كلان انقلاب در پرورش و حفظ خودباوري ملي است. استراتژي انقلاب اسلامي كه در جهت تحقق استقلال و بر اساس قاعده «نفي سبيل» كه يكي از اصول سياست هاي خارجي اسلام است يكي از شيوه هاي مهم در پرورش خود باوري به حساب مي آيد. بسط و توسعه اين تفكر در جامعه سبب بروز خودباوري ملي مي گردد در تبيين و تفسير انديشه نه شرقي ونه غربي هيچگاه منظور اين نيست كه خود را در چارچوب محصور كنيم و از علوم و تجارب كشورهاي پيشرفته استفاده نكنيم بلكه اين شعار كه از مفاهيم خودباوري مي باشد زماني مي تواند اين مسئله مهم را تفسير و معنا نمايد كه ما با استفاده از الگوهاي صحيح و علمي جهاني در مسير دست يابي به امكانات و در جهت بومي كردن و داخلي كردن منابع گام برداريم. حضرت امام در اين باره مي فرمايند:«احتياج ما پس از اين همه عقب ماندگي مصنوعي به صنعت هاي بزرگ كشورهاي خارجي حقيقتي است انكار ناپذير ولي اين به آن معنا نيست كه ما بايد در علوم پيشرفته به يكي از دو قطب وابسته شويم».
حفظ وحدت و پرورش خودباوري
انديشه وحدت اسلامي جزاصول مورد تاكيد آموزه هاي دين اسلام است، ايجاد وحدت وانسجام اسلامي باعث نزديك شدن آحاد ملت براي حركت در جهت رشد و توسعه كشور مي شود و ثمره اين رشد وتوسعه خودكفايي و خودباوري مي باشد. اين مسئله در پيوند با اساسي بودن وحدت در انديشه اسلام و انقلاب باعث شده تا راه پيروزي هاي نظامي ، سياسي و فرهنگي فقط از طريق اتحاد ملي دست يافتني به نظر برسد . امام در اين باره مي فرمايند :« بر همه اقشار ملت واجب الهي است كه با هم پيوسته باشيم و با هم يكدست و يكدل و يك جهت براي ساختن ايران». ودر نگاهي به اصول توسعه وخودباوري از ديدگاه امام خميني درمورد حفظ وحدت مي بينيم كه ايشان مي فرمايند :> براي ساختن ايران همه ملت بايد شركت كنند كشاورز در حد كشاورزي زارع در حد زارع بودن اهل صنعت در حد صانع بودن و همه اقشار ملت از دوست و غير دوست گرفته اين ها با هم همكاري بكنند دست به دست هم بدهند و اين خرابه اي را كه براي ما گذاشته اند از سر بسازند وآبادش كنند . وحدت فعالان سياسي و نخبگان علمي باعث رشد وتوسعه در كشور و باعث دستيابي به خودباوري مي گردد.» بنابراين با توجه به گفته هاي بالا مي توان رابطه ميان وحدت ملي و خودباوري ملي را درك نمود و مي توان گفت مطلبي كه امروز ابرقدرت ها را در مقابل ايران مرعوب مي كند در درجه اول حفظ وحدت ملي است. وقتي ما با حفظ وحدت و انسجام و خروج از غرب زدگي و پيدا نمودن مفاخر خودي در مقابل دنياي استعمارگر بايستيم حقيقتا به داشته ها و استعداد هاي بومي خود ايمان آورده ايم و اين همان پرورش خودباوري است. يعني اعتقاد به داشته هاي ملي واصل وحدت در نزد رهبري انقلاب و گفتمان هاي شكل گرفته امري مهم مي باشد . امروز جهت جبران دوران طولاني سلطه استبداد پرورش خودباوري رمز موفقيت است و وحدت ملي از عوامل موثر در پرورش خودباوري ملي و رسيدن به مقصود است.
نفي خودباختگي
مطلب ديگري كه از شيوه هاي پرورش خودباوري محسوب مي شود نفي خودباختگي و مبارزه با القائات منفي دشمن و تكيه بر حقانيت خود مي باشد. فكر تحقير ايراني كه در دوران سلطه استبداد وارد اين كشور گرديد موجب شد كه احساس حقارت تا اعماق جان قشرهاي مختلف اين كشور نفوذ كند و خودباوري ملي اين كشور راتخريب نمايد. امروز به واسطه نفي خودباختگي ها و بازگشت به خويشتن مي توان به پرورش خودباوري پرداخت. از نگاه حضرت امام خميني خود باوري زماني معنا مي يابد كه ما با اتكا به خدا بيدار شويم به اينكه ما خودمان هم شخصيت داريم و ما مي توانيم كار انجام دهيم.اين ايمان و اعتقاد به اينكه ايراني مي تواند از اصول مهم پرورش خودباوري ملي است .
فرهنگ
فرهنگ مجموعه اي از باورها و اعتقادات ارزش ها و نگرش هاي يك كشور است .فرهنگ زمينه ساز طرز تفكر و بينش افراد جامعه است و تعيين مي كند چه نوع رفتارهايي قابل قبول است و يا غير قابل قبول است . يعني مردم با داشتن يك فرهنگ اصيل مي توانند موجبات اقتدار و خودباوري را فراهم آورند . فرهنگ هر جامعه تاثير بسزايي در رشد و توسعه افكار ملت دارد . حضرت امام در اين باره مي فرمايند: «بزرگترين فاجعه براي ملت ما اين وابستگي فكري است كه گمان مي كنند همه چيز از غرب است و ما در همه ابعاد فقير هستيم اگر ما از همه وابستگي هاي فكري بيرون بياييم همه وابستگي ها تمام مي شود» . داشتن باور، اعتقاد به خويشتن ونگرش هاي اصيل ملي ، از اصول مهم در پرورش خودباوري است . خودباوري فرهنگي در مجموع مربوط به يك نسل نيست زيرا عقيده و اعتقاد به اينكه ما مي توانيم و يا شعار و انديشه «ايراني مي تواند» از طريق فرهنگ سازي صحيح به نسل هاي آينده نيز انتقال مي يابد . در واقع خودباوري فرهنگي اساس استقلال و يكي از شيوه هاي مهم در پرورش خودباوري ملي است .
وقتي در جامعه اي مردم به فرهنگ اصيل و بومي خود اعتقاد داشته باشند و يك خودبا وري فرهنگي ايجاد شده باشد مطمئنا در مقابل تهاجمات فرهنگي دشمن و آئين ومنش غرب زده رنگ عوض نمي كنند و در برخورد با فرهنگ غرب زدگي نقش انفعالي از خود نشان نمي دهد و اين همان خودباوري و بازگشت به خويشتن است . خودباوري فرهنگي يعني اينكه فرهنگ كشور اثر گذار شود و اثر پذير نباشد و در مقابل القائات منفي دشمن و تهاجم فرهنگي جبهه گيري صحيح و منطقي انجام دهد . اين خودباوري فرهنگي نياز به فرهنگ سازي دارد فرهنگي كه با تكيه به هويت اصيل ملي و اسلامي به ايراني بودن واسلامي بودن افتخار و اعتقاد داشته باشد . اين نوع نگرش زمينه ساز بروز خودباوري ملي مي گردد چرا كه وقتي مردم جامعه به داشته ها و استعداد ها و فرهنگ بومي خود ايمان داشته باشد چارچوب هاي اقتدارملي برافراشته خواهد شد . مسئله تهاجم فرهنگي كه مقام معظم رهبري بارها روي آن تاكيد كردند واقعيت روشني كه خودباوري و هويت ملي ما را مورد هجمه قرار داده است دفاع در جبهه فرهنگي و مقابله با ناتوي فرهنگي دشمن از جمله كارهايي است كه در دستيابي به خودباوري ملي ما را ياري مي نمايد. هويت ملي و خودباوري فرهنگي پاشنه آشيل ابزار فرهنگ بوده و ملت هايي كه مجهز به اين دو ويژگي هستند توانستند در برابر زياده خواهي استكبار جهاني ايستادگي و مقاومت نموده و مسير رشد و ترقي خويش را بپيمايد و مفهوم خودباوري را متجلي نمايد. امروز مقابله با ناتوي فرهنگي غرب و استفاده از ابزارهاي مختلف در آموزش و بستر سازي فرهنگي مردم و تأسي از رسانه هاي تبليغاتي و احياي فرهنگ و سنت اصيل اسلامي و ملي مي توان به پرورش واحياي خودباوري پرداخت .
آموزش
در اين مسير برنامه ريزي آموزشي دقيقي در جهت اهداف و توسعه وخودباوري مي بايست صورت گيرد چراكه در اين عصر اهداف استعمارگران به منظور تربيت و پرورش نسلي است كه داراي گرايش مثبت به ارزشهاي غربي واحساس حقارت نسبت به ارزشها و توانمنديهاي ملي و اسلامي ميباشد . از آانجا كه انحراف در محيط هاي اموزشي و به خصوص دانشگاه ها موجب انحراف و عقب ماندگي وبدبختي يك ملت و اسارت در مقابل غرب و شرق واشاعه فساد ومنكرات و سرانجام موجب از بين رفتن نسلهاي حاضر و اينده خواهد شد. بنابراين يكي از راه هاي پرورش خودباوري بسترسازي مناسب در مراكز اموزشي و تربيتي
مي باشد، با ارتقاء سطوح علمي وايجاد روحيه وانگيزه در بين
دانش آموزان و دانشجويان مي توان به توسعه و پرورش خودباوري دست يافت . از اين رو با استفاده از روشهاي نوين اموزشي وبستر سازي مناسب مي توان محيط هاي اموزشي را از رخوت ويك نواختي به محيط هاي پر نشاط وخلاق تبديل كرد ، وباعث رسيدن به توسعه علمي وآموزشي شد .



امروز شرايط حساس منطقه و رويكرد جانب گرايانه غرب بويژه آمريكا و چپاول گري كشورهاي استعمارگر در سال هاي اخير شرايطي را ايجاب كرده كه نيروهاي مسلح در جهت حفظ استقلال و اقتدار، با تقويت و با لا بردن امنيت نظامي كشور مي توانند به پرورش خودباوري ملي بپردازند. از آنجايي كه نيروهاي نظامي بازوان توانمند دولت ها در كشور ها هستند و در پشتيباني از استراتژي ها ي ملي و سياست هاي داخلي نقش حياتي دارند و در تعيين اهداف امنيتي و ارزيابي نيروهاي نظامي ومشخص ساختن توان رزمي و شناخت نقاط ضعف و قوت دشمن نقش بسزايي ايفا مي كند بنابراين تجهيز امكانات و بالابردن كيفيت سطوح آموزشي ، تمرين وممارست در جهت حفظ توانمندي ها باعث افتخار و اقتدار ملي وزمينه ساز پرورش خودباوري ملي مي گردد . مقام معظم رهبري در مراسم
دانش آموختگي دانشگاه هاي افسري در دانشگاه شهيد ستاري به اين مطلب اشاره فرمودندكه احساس امنيت و آسودگي خاطر زمينه ساز پيشرفت مادي و معنوي هر ملتي است. امروز ملت ايران بواسطه نيروهاي مسلح قدرتمند و هوشيار خود از چنين احساس شكوهمندي برخوردار است. اين بدين معناست كه رشد وتوسعه كشور كه نتيجه خودباوري وخودكفايي است در سايه حضور شجاعانه نيروهاي مسلح محقق مي گردد. خودباوري فرهنگي جز با استقلال و خودباوري اقتصادي و استقلال اقتصادي به جز با استقلال سياسي بدست نمي آيد و براي دستيابي به استقلال سياسي وجود نيروهاي مسلح مقتدر امري ضروري است . بنا براين در مي يابيم كه نيروهاي مسلح يكي از شاخص هاي مهم در اقتدار ملي و پرورش خودباوري ملي به حساب مي آيند.
پيشرفت و توسعه علمي
مسئله اي كه امروز به عنوان نيروي محرك در پرورش خودباوري مي توان از آن ياد كرد توسعه و پيشرفت علمي و به تعبير مقام معظم رهبري
«جنبش نرم افزاري» مي باشد كه از زير ساخت هاي خودباوري ملي است. رشد و توسعه علمي و پژوهشي نيازمند تحقيق و توسعه در علوم پايه و كاربردي و ارتباط بين محققين مختلف است . بنابراين برنامه ريزي هدفمند جهت كسب و توسعه اين فناوري ها و بومي نمودن آن امري بسيار ضروري است از آنجايي كه كسب خودباوري نيازمند توسعه در همه ابعاد بويژه در بعد علمي وپژوهشي مي باشد بنابراين رشد وتوسعه علمي را مي توان از شيوه هاي پرورش خودباوري مطرح كرد .با توجه به همين ضرورت رهبر معظم انقلاب موضوع جنبش نرم افزاري و توليد علم را مطرح و خواستار تحولي جدي در آزاد انديشي عدالت خواهي و نهضت فرهنگي و علمي در ابعاد مختلف نرم افزاري و توليد علم در حوزه و دانشگاه شده اند. ترديدي در اين نيست كه ديد فراگير مقام معظم رهبري نسبت به مشكلات جهان اسلام و اهميت توجه جدي به علوم و فنون نوين جهت پيشگيري از استيلاي مداوم جهان استكبار و همچنين دفاع از استقلال و امنيت نظام و حفظ خودباوري و خلاقيت ميباشد . لذا زمان آن فرا رسيده است كه براي دستيابي به خودباوري فضاهاي علمي از هر گونه اقتباس ترجمه و بازخواني انديشه به سمت نوآوري ، ابتكار ، بومي كردن خلاقيت و ارائه ايده ها و طرح هاي نو سوق پيدا كند چرا كه اين رويكرد زمينه ساز بروز و ظهور خودباوري مي گردد . رهبر معظم انقلاب در اين باره مي فرمايند : «بايد اهل علم در محيط دانشگاه به توليد علم ، به نگاه مبتكرانه و سازنده در زمينه علم به همان چيزي كه بنده از آن به نهضت نرم افزاري در محيط علمي تعبير كرده ام بپردازند» و در جايي ديگر مي فرمايند: «ما بعنوان يك ملت با استعدا بايد علم آفريني كنيم و مي توانيم؛ كساني كه علم آفريني كردند هم از لحاظ استعداد و هم از لحاظ سوابق علمي درخشان تاريخي اي كه ما داريم از ما جلوتر نبودند بنا براين ملت ما ميتواند. وقتي در مجموعه اي باور بوجود آمد اين باور پشتوانه حركت ماندگار و پايدار خواهد بود».
امروز دشمنان انقلاب به خوبي متوجه شده اند كه رشد و توسعه علمي در ايران سبب تقويت قدرت سياسي ، نظامي و خودباوري و خودكفايي مي شود به همين جهت اين شاخص را كه از مهم ترين ابزار هاي پرورش خودباوري مي باشد را مورد هجمه قرار داده اند و به مقابله با توليد علم و فناوري در ايران پرداخته و با بهانه گيري و تهديدات خود در صدد ضربه زدن به استقلال و خودباوري ملت ايران مي باشند و با رايزني هاي خود در سطح بين المللي سعي در انزوا قرار دادن ايران ، ايجاد تحريم اقتصادي را دارند . رهبر معظم انقلاب تنها راه جبران عقب ماندگي علمي كشور را وجود اراده مستحكم براي پيشرفت واقعي در علم و فن آوري مي دانند و معتقدند براي پيشرفت در زمينه علم و فناوري لازم نيست كه فقط از همان مسيرهاي كشورهاي پيشرفته استفاده شود بلكه نخبگان و جوانان با استعداد كشور مي توانند از روش هاي متفاوت و بومي نتايج درخشان و پيشرفت هاي شگرف دست پيدا كنند . استفاده از همين روش هاي بومي در توسعه و آباداني كشور كه مورد تاكيد رهبري نيز مي باشد از مهم ترين اصول و مفاهيم خودباوري محسوب مي شود بنا بر اين حركت در مسير توسعه علمي و جنبش نرم افزاري يكي از بهترين راه هاي دفاع از استقلال كشور و از راه هاي پرورش خود باوري به حساب مي آيد.
اقتدار ملي
اقتدار ملي مقوله ايست كه از رشد وتوسعه مولفه هاي اقتصادي ، سياسي ، نظامي ، علمي ،اجتماعي و فرهنگي برخواسته است و از مباني و لايه هاي ارزشي حاكم بر جوامع مي باشد. در واقع رشد وتعالي كشورها در عرصه هاي مختلف داخلي و خارجي نشان دهندهي اقتدار ملي است و خودباوري ملت ها در سايه اقتدار حكومت تامين ميشود به طوري كه شدت و ضعف قدرت ملي در روند پرورش خودباوري تاثيرگذار مي باشد. بنابراين هر چه اين مولفه ها از توانايي و هماهنگي بيشتري برخوردار باشد كشور از قدرت و اقتدارملي بيشتر و نهايتاً از خودكفايي و خودباوري بهره مند ميشود. بنابراين دستيابي به اقتدار ملي يكي از مولفه هاي پرورش خودباوري است.
مقام معظم رهبري در فرازي از بيانات خود اقتدار ملي براي يك كشور را حفظ كننده هويت و مايه عزت و وسيله اي براي رسيدن به آرمان ها ميدانند. در واقع در سايه اقتدار ملي است كه مردم مي توانند به داشته ها و استعدادهاي خويش اعتقاد پيدا كنند. مقصود از اقتدار ملي آن است كه جامعه و كشور از اخلاق ، علم وثروت ، نظام سياسي كارآمد وعزم واراده عمومي برخوردار باشد. دست يابي به اين امكانات باعث بروز اقتدار ملي در سطح بين الملل و تقويت پايه هاي خودباوري ميگردد . اما مطلب ديگر كه از عوامل تقويت خودباوري مي باشد مقاومت و ايستادگي مي باشد. ايستادگي مقاومت و مجاهدت در ميدان هاي جنگ و هشت سال دفاع مقدس ، ايستادگي و مجاهدت در دوره سازندگي و ايستادگي ومقاومت زمينه ساز بروز اقتدار وخودباوري ملي بوده است .ايستادگي در مقابل زور گويان و مقاومت خردمندانه باعث شكست و عقب روي آنان باعث عزت و خودباوري ملي مي شود . براي مثال ايستادگي ملت و دولت مردان بر سر مسئله صلح آميز هسته اي ايران كه با تلاش و ابتكار دانشمندان و جوانان داخلي بدست آمده يكي از مظاهر خودباوري ملي است.
امنيت ملي
استراتژي امنيت ملي سياستها و الگوهايي است كه از طريق ان كشور در صدد فراهم اوردن شرايط لازم براي تامين امنيت ملي خود ميباشد. در سايه برقراري امنيت ملي است كه تماميت ارزي استقلال ملت حفظ ميشود و در سايه برقراري امنييت ملي است كه توليد كنندگان علم و فرهنگ مي توانند در جهت رشد وتوسعه كشور گام بردارند و باعث دستيابي اقتدار ملي و خودباوري شوند ، لذا در مي يابيم كه امنيت ملي يكي از عوامل موثر در پرورش خودباوري ملي ميباشد . استراتژي امنيت ملي در چهار چوب سياست ها و سمت گيري خارجي كشورها نمود ميابد ، براساس همين تئوري ها و رفتارهاي سياسي و عملكرد مسؤلين در تامين امنيت ملي است كه ميتوان اهداف و جايگاه كشور را در جهان متبلور ساخت و اقتدار وخودباوري ملي را در جامعه پديد آورد.