مشاعره

[sunyboy]

مرا به هیچی بفروختی و رفتی
ندیدی کجای نا کجاها بودی

[pnugirl]

یاد تو و خاطره ات تا ابد
هست
که این واژه چنین خواندنیست

[sunyboy]

تا کی به تمنای وصالم تو یگانه
اشکم شود از هر مژوه چون اشک راونه

[pnugirl]

هزاران دل به حسرت خون شد از عشق
یکی اندر میان مجنون شد از عشق

[sunyboy]

قدر عشق را عاشق داند و بس
باغبان گل را شناسد و بس

[hiddenboy]

ساقی گل و سبزه بس طربناک شده است
دریاب که نهفته دگر خاک شده است

[sunyboy]

تشنه به کام عشق رفتیم ز دست
حسرت ز بوسه یار رفیتم ز دست

[hiddenboy]

تا زهره و مه در آسمان گشت پدید
بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید

[sunyboy]

دهد ثمر عشق پاکم اگر
شوم شادان همه عمر

[hiddenboy]

رفتیم به اکراه و ندانیم چه بود
زین آمدن و بودن و رفتن مقصود چه بود