تاریخچه بودجه نویسی در ایران

بودجه ریزی به عنوان یكی از چالش های فعلی نظام اقتصاد ایران تاریخچه ای ۱۰۰ ساله دارد.

تاريخ حكايت از آن دارد كه طى دوران مختلف دولت ها تا حدود زيادى تكيه بر كارشناسان بين المللى را مبناى تحولات ساختارى در بودجه قرار داده اند به گونه اى كه طى چند سال اخير نيز دستورات صندوق بين المللى پول تاثيرات بسيارى در ساختار و نظام بودجه ريزى كشور داشته است.
مورگان شوستر آمريكايى اولين كارشناسى بود كه به صورت رسمى و با هدف سامان بخشيدن به وضعيت مالى دولت ايران در سال ۱۲۹۰ شمسى به ايران آمد. اما به دليل تشديد بحرانهاى سياسى و اولتيماتوم دولت روسيه پس از ۸ ماه مجبور به ترك كشور شد. پس از گذشت يك دهه يعنى در سال ۱۳۰۱ دكتر ميليسپو كه او هم اهل آمريكا بود با ماموريتى مشابه شوستر به ايران سفر كرد. وى كه در راس هياتى به ايران آمد، به دنبال يك دوره اقدامات اجرايى بود و قرارداد خدمت و حدود اختيارات وى در سال ۱۳۰۴ به مدت دو سال ديگر تمديد شد.كارشناسان در حوزه بودجه ريزى ورود ميليسپو به ايران را پايان فصل بودجه ريزى سنتى در كشور مى دانند، چرا كه بدين ترتيب درآمدهاى دولت از درآمدهاى كشاورزى و روستايى جدا شد و در حقيقت ساختار بودجه به هم ريخت.. اما سال هاى ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ دوران شكل گيرى نظام تازه اى براى بودجه ريزى ايران به شمار مى رود. در اين دوران نقش درآمدهاى نفتى در بودجه عمومى دولت جدى نبود و بيشتر صرف هزينه هاى نظامى مى شد.نظام بودجه نويسى در سال هاى ۱۳۱۸ و ۱۳۱۹ به تكامل رسيد و اطلاعات بودجه اى دولت در هفتاد ستون عرضه شد.
از سال ۱۳۳۲ فصل نوينى در نظام بودجه ريزى آغاز شد. از آن سال كشور با وام ها و كمك هاى بلاعوض آمريكا و انگليس مواجه شد و درآمدهاى نفتى نيز نقش مهمى در بودجه پيدا كرد.با افزايش درآمدهاى نفتى و شروع برنامه هاى عمراني، بودجه اهميت مضاعفى يافت و در سال ۱۳۴۵ پيشنهاد لايحه بودجه از وظايف وزارت دارايى خارج شد و در حوزه مسؤوليت نخست وزير درآمد و بدين ترتيب دفتر بودجه در سازمان برنامه تشكيل شد.از سال ۱۳۵۲ تهيه و تنظيم بودجه كل كشور جزو وظايف سازمان برنامه و بودجه و كليه امور مالى و خزانه دارى در وزارت دارايى متمركز شد.
همانطور كه گفته شد تحولات نظام بودجه ريزى طى ۱۰۰ سال گذشته همچنان ادامه داشته و به سمت اصلاح اين نظام پيش رفته است؛ تا جايى كه در تبصره ۴۸ قانون بودجه سال ۸۰ نيز دولت ملزم به اطلاح ساختار بودجه شد و سازمان مديريت و برنامه ريزى نيز نحوه طبقه بندى اقلام بودجه اى كشور را در لايحه بودجه سال ۸۱ بر مبناى نظام طبقه بندى آمارهاى مالى دولت Gfs تغيير داد.در اين نظام بودجه به دو بخش كلى دريافت ها و پرداخت ها تقسيم مى شود كه دريافت ها شامل درآمدهاى عمومى است و از اين ميان درآمدهاى نفتى جزو واگذارى دارايى هاى سرمايه اى قرار مى گيرد. از سوى ديگر در برابر درآمدهاى عمومى اعتبارات هزينه اى يا هزينه جارى قرار دارد كه اين دو تراز عملياتى بودجه را تشكيل مى دهد. در مقابل تراز سرمايه اى برابر واگذارى دارايى هاى سرمايه اى است كه از تملك دارايى هاى سرمايه اى كم مى شود. نكته حايز اهميت در اين تعريف اين است كه در اين نظام كسرى بودجه تفاوت بين تراز عملياتى و تراز سرمايه اى بودجه است كه معمولاً از طريق تراز مالى جبران خواهد شد.
مطلب فوق از اقای جعفر خیر خواهی هستش که من از بلاگ ایشون فکر میکنم بود که براتون انتخاب کردم و الان چند خط از خودم مینویسم بیشتر ما که در ایران ساکن هستیم هروز شاهد خبرگزاری های مختلف مبنی بر کسر بودجه از نهاد های مختلف را میبینیم و میشنویم البته در هر دولتی این برنامه ها طبیعی است چند روز پیش اقای فربد طلایی مصاحبه ای با صدای امریکا داشت و صحبت های جالبی میکرد که در این ضمن به بعضی اونها میپردازم "فرار مغزها در ایران امروزه شایع ترین مهاجرت ها میباشد که نه تنها دولت به طور واقعی سعی در ممانعت نمودن از این عمل نمیکند بلکه به نحوی خود خواستار خروج اینگونه افراد میباشد ولی تبلیغات را خلاف این عمل بازگو میکند به قول اقای طلایی که میگفت((جو انانییرن و مباحث مربوط به همین مسایل من الجمله همین بودجه نویسی را با تحصیل علم بدست میاورند و وقتی زمان بازپسگیری این اطلاعات از اینان میشود عملا دیگر در داخل کشور حضور ندارند ))
خوب این مسلم که هیچکس اگر در کشورش امنیت شغلی (سالم)داشته باشه و بتونه راحت علمی رو که بدست اورده ارایه بده چرا باید مهاجرت کنه و به کشوری بره که شاید هیچ پشتوانه ای نداشته باشه و بعد چه کسانی میرن و بودجه نویسی میکنند؟؟خوب به طور قطع وقتی کشور خالی شود خود عوامل دست بکار میشوند به طوری که خود اقای خامنه ای که در مصاحبه های اخیر اشاره به این داشتند که نظام حالت علمی نداره و.... من خودم شخصا این مصاحبه رو در تلویزیون جمهوری اسلامی هم دیدم و لی چرا رهبر این کشور میاد و باز این صحبت ها رو به مردم میکنه مردمی که خودشون غرق در همین بحران هایی هستند که ناشی از بی توجهی نظام به مسایل داخلی کشور شما فرض بفرمایید یک دانش اموز میره اشکالشو به معلمش میگه و باز همون معلم میاد و جواب رو که در دستان خودشه به عهده دانش اموزای دیگه میزاره بعضی از این دانش اموزا دنبال جواب میرن و بعضی دیگه نه از همون مظلب نمره کم میگیرن ولی حاضر به پیگیری ماجرا نمیشن الان کشورم همینه میاد و مسایل رو یعنی تحلیل اینها رو در رسانه ها به عهده مردم میزاره خوب بعضی ها به دنبال جوابش هستن و این یک ورزش و هنر که نمیشه حاصل این عمل یک فعالیت سیاسی هستش بعد میان و این فعالیت ها رو باز خود حکومت پیگیری میکنه و همیشه هم با برخورد بین افراد جامعه و دستگاه ها مواجه میشه
اقای احمدی ن÷اد میاد و در نشستی که ریاست بانک مرکزی از شیبانی به طهماسب مظاهری رسید شرکت میکنه و باز در اطلاعیه های دیگه در رسانه های داخلی میبینیم که ساختار تغییر در نظام بانکی کشور هم هست
به این ترتیب ایشون میخواد بیاد و خودش رو در این طور مجامع که از نظر وجه سیاسیش تاکید و ابراز علاقه به این موارد هست رو بیان میکنه خوب اگه واقعا بخواد بیاد وبگه مردم من برای شماست که دارم این کارارو میکنم و....چرا دست دوستی سایر کشور ها رو رد میکنه و در عوض اون سرمایه های کشور ما که حق اون ایرانی که از فقر گوشه خیابون دیده بر دنیا میبنده رو میده به نیکاراگویه و... مگه تاریخ به ما یاد نداد که در جنگ جهانی دوم ایا نیروهای تضعیف شده و بدون تجهیزات و ... روس میتونستن مقابل حملات برق اسا المان ها بدون کمک انگلیس و امریکا بایستن و این رهبر بزرگ المانی رو شکست بدن حالا اگه جنگی بشه کی میخواد بیاد و به ما کمک کنه مردم گرسنه نیکاراگویه؟؟؟
به هر حال من حق رو به اون دسته از هموطنانم که از ایران خارج میشن رو هم میدم چون یک عمری اومده درس خونده اون هم با شرایط دانشگاهی ایران که واقعا سخت میتونی چیزی یاد بگیری مخصوصا مخصوصا در رشته های سیاسی که نداشتن ازادی بیان در بین دانشجویان و حتی خود اساتید روشنفکری که در مدت این سالها جیره خور ... نشده و انچه را که به حقیقت میدانند به دانشجویان نیز میاموزند اما تا به کی مملکت را خالی کنیم البته این اوضاع همیشگی نیست زیرا که وقتی این روند در هر دستگاه حکومتی جریان خود را ادامه دهد بیشک به جایی میرسد که این عمل به نابودی خودش کمک میکند پس نگه داشتن افراد ی که طی یک استاندارد جهانی علومی را فرا میگیرند و راه دادن و قدرت دادن کافی به اینان میتواند زیر سازی هایی خوبی را که به ترمیم و احیای مسایل بی پایه گذشته منتها میشود را درست و با برنامه ریزی دقیق سامان دهد
از اینکه نظر خودم رو گفتم اگر اشکالی در این بیانات هست بگید تا در صورتی صحبت شما منطقی و با دلیل باشه من بیام و اصلاح کنم