نقش دل


بارالها
برای همسایه ای که نان مرا ربود نان،
برای دوستی که قلب مرا شکست مهربانی،
برای آنکه روح مرا آزرد بخشایش
و برای خویشتن خویش آگاهی و عشق
میطلبم.
دکتر علی شریعتی

راست نتوانم گفتن، که من، راستی آغاز کردم، مرا بیرون کردند


اگر تمام، راست کنمی، به یک‌بار، همه شهر، مرا بیرون کردندی!» ).


تو را، یک سخن بگویم


این مردمان، به «نفاق»، خوش‌دل می‌شوند، و به «راستی»، غمگین می‌شوند
او را گفتم


ــ مرد بزرگی، و در عصر، یگانه‌ای!، خوش‌دل شد، و دست من گرفت، و گفت:


مشتاق تو بودم، و مقصر بودم


و پارسال، با او راستی گفتم، خصم من شد، و دشمن شد. عجب نیست این؟!


با مردمان، به نفاق می‌باید زیست، تا در میان ایشان، با خوشی باشی! ...


ــ راستی آغاز کردی


ــ به کوه و بیابان باید رفت






منبع:
http://faryad.epage.ir