مقدمه مترجم :
بسياري از صنايع كشور اقداماتي را جهت استقرار سيستمهاي PM و TPM انجام داده اند. برخي از صنايع نيز با انجام مميزي نت ، سعي در رديابي اشكالات و بهبود فرايند نگهداري و تعميرات شركت داشته اند .
حال سئوال اينجاست كه چند درصد از شركتهاي ايراني در زمينه استقرار سيستم و يا بهينه سازي آن موفق بوده اند؟

آقاي تري وايرمن ، در كتاب "الگوبرداري از بهترين تجربيات در مديريت نگهداري و تعميرات" ، درصد موفقيت صنايع آمريكايي را در استقرار سيستم PM ، تنها 22درصد عنوان نموده است. به نظر شما اين ميزان در صنايع ايراني چند درصد است؟


نتيجه بررسي عملي و تحقيقات يازده ساله ام در اين زمينه نشان از ناچيز بودن درصد موفقيت صنايع ايراني در استقرار سيستم نت و يا بهينه سازي آن داشته و به جرات ميتوان گفت كه بيش از ۹۰درصد صنايع داخلي در استقرار سيستم نت و يا بهينه سازي آن شكست خورده و يا به نتايج دلخواه دست نيافته اند.

دليل اين موضوع نيز عدم اثربخشي اقدامات و تلاشهاي صورت گرفته است. در ظاهر سيستم PM پياده سازي شده و يا كار مكانيزه كردن سيستم مديريت نت (CMMS) انجام گرفته است اما نتايج ( شامل كاهش توقفات ، كاهش هزينه هاي نت ، بهبود كيفيت و ...) رضايت بخش نبوده و حتي درصدي از بودجه صرف شده جبران نمي گردد.

چه راهكاري را براي رفع اين مشكل پيشنهاد مي نمائيد...؟

آقاي John Crossan ، برخي از دلايل اصلي در ناموفق بودن تلاشهاي انجام شده را بشرح زير عنوان ميدارد:

  1. تمركز بر روي ابزار بجاي توجه به پرسنل
  2. فقدان ارتباطات كاري مناسب و ساختاريافته
  3. عدم آگاهي و احترام به چيزي كه هم اكنون در شركت وجود دارد
  4. توجه بيش از حد به نخبگان در مقابل اكثريت پرسنل شركت
  5. تمركز بر نوآوريها و جهش هاي بزرگ بجاي بهبودهاي كوچك
  6. تمركز بر ترويج راه حلهاي ويژه بجاي بهبود عملكرد پرسنل


در بخش دوم اين مطلب به تشريح موارد ششگانه فوق الذكر مي پردازيم ...