1. هنوز پاسخی قطعی برای این سؤال که آیا بوسیدن پدیدهای غریزی است یا اکتسابی، وجود ندارد. بوسیدن پدیدهای است انسانی که اما فقط در بین ۹۰ درصد مردم دنیا رواج دارد.
بوسیدن پدیدهای انسانی است، ولی آیا رواج آن مربوط به غرایز انسانی میشود یا اینکه باید به آن به عنوان پدیدهای فرهنگی نگریست؟ این سؤالی است که هنوز دانشمندان پاسخی قطعی برای آن نیافتهاند.
بیش از صد سال است که دانشمندان در صدد یافتن علت رواج بوسه در میان انسانها هستند. زیگموند فروید، روانکاو اتریشی، بر این عقیده بود که بوسیدن غریزهای انسانی است و این غریزه از بدو تولد در انسان وجود دارد. به عقیده او بوسه ریشه در نیاز نوزاد به مکیدن شیر از پستان مادر دارد. ولی هنگامی که ایوان پاولوف، فیزیولوژیست و پزشک روس، در سال ۱۹۰۰ در آزمایش معروف سگ و صدای زنگ نشان داد که آب دهن سگ میتواند با صدای زنگی که برای او تبدیل به علامت غذا شده، راه بیفتد، بسیاری از روانشناسان به این نتیجه رسیدند که رفتار انسان نیز نه بر غریزه که بر آموزههای او مبتنی است. این دسته از روانشناسان بر این باورند که انسان کنترل کامل بر غرایز خود دارد و بوسه را نشانه ابراز عشق میدانند که با آگاهی صورت میگیرد.
گروه دیگری از دانشمندان بر این نظرند که انسان فقط قادر است برخی از رفتارهای غریزی خود را تغییر دهد. آنان بوسیدن را جزو رفتارهای غریزیای میدانند که قابل کنترل است. به عقیده آنان این نظریه پاسخ این سؤال را نیز در بر دارد که اگر بوسیدن پدیدهای غریزی و مادرزاد است، پس چرا در بین ۱۰ درصد مردم دنیا از نظر فرهنگی مردود است.
۶۵۰ میلیون انسان با بوسیدن بیگانه هستند
در فرهنگ ۶۵۰ میلیون انسان، بوسیدن عملی چندشآور و حتی وحشیانه است. در سفرنامه یک مردمشناس فرانسوی در سال ۱۸۹۷ آمده که در بین چینیها بوسیدن حتی میتوانست نشانه آدمخواری تلقی شود. در همان زمان دانشمندی دانمارکی نیز مشاهده کرده بود که در برخی قبایل فنلاندی یک زوج هیچگاه یکدیگر را نمیبوسیدند. امروزه ۱۰ درصد مردم دنیا بوسیدن را عملی زشت میدانند. برای نمونه در مغولستان پدران برای ابراز محبت به پسرانشان، به جای بوسیدن آنان سرشان را بو میکنند.
برخی نظریات بیولوژیک پیرامون بوسه
در سال ۱۹۶۰ جانورشناس انگلیسی، دزموند موریس، این نظریه را مطرح کرد که بوسیدن از رسمی میآید که در گذشته در میان نیاکان بشر وجود داشته و به کودکان از طریق دهان به دهان غذا میدادهاند. موریس میگوید، این عمل هنوز هم در بین شامپانزهها رایج است. اینکه بشر از طریق دهان به دهان هم تغذیه میکرده، در نوشتههای یونان باستان نیز آمده است. طبق مشاهدات و گزارشهای یک محقق اتریشی این رسم امروزه هم در برخی قبایل آفریقایی رواج دارد.
جهانی شدن فرهنگ بوسیدن
کشف اینکه چرا انسانها همدیگر را میبوسند همچنان موضوع تحقیقهای علمی است. با توجه به اهمیتی که بوسیدن در زندگی بشر دارد، این عجیب هم نیست.
فقط یک زوج نیستند که همدیگر را میبوسند: پاپ زمین کشورهایی را که به آن سفر میکند، میبوسد. کسانی که به کلیسا میروند، حلقهای را که کشیشها بر دست دارند، میبوسند. سران سابق کشورهای اروپای شرقی لب یکدیگر را میبوسیدند و فرانسویها گونه یکدیگر را میبوسند.
با توجه به گسترش روزافزون روابط بین فرهنگهای گوناگون به احتمال زیاد نود درصدی که بوسیدن در بین آنان رواج دارد، موفق خواهند شد ۱۰ درصد باقیمانده را نیز با خود همراه کنند. در انگلیس تا همین ۲۰ سال پیش بوسیدن، حتی بوسیدن گونه، در خیابان امری غیرقابل تصور بود، در صورتی که امروز همه همدیگر را در ملا عام میبوسند. روند جهانی شدن، فرهنگ را هم، که بوسیدن جزیی از آن است، در بر میگیرد.