صوت/صدا :

از برخورد دو یا چند جسم با یکدیگر و جابجائی مولکولهای هوا در نتیجه این برخورد، "صوت" ایجاد می شود. سرعت این انتقال 343 متردر ثانیه و شکل آن به صورت امواج سینوسی مطابق شکل روبرو می باشد:


بر اساس شکل، هر فراز و فرود، یک "دور" را تشکیل می دهد.
تعداد این دورها درثانیه، برابر است با فرکانس یا بسامد آن صوت، که واحد آن "هرتز/Hz" است.
بدین ترتیب ، هرچه تعداد دور در ثانیه بیشتر باشد، صوت " زیر" و هر چه این تعداد کمتر باشد صوت "بم" خواهد شد.
از آنجا که بی نهایت احتمال برای برخورد اجسام به یکدیگر موجود است، پس بی نهایت صوت هم وجود دارد.
اما، از این بی نهایت صوت، تنها صداهایی در محدوده فرکانس Hz 20000-20 در آستانه شنوائی بشر می باشد.

پائینتر از Hz 20 : صداهای مادون صوت
بالاتر از Hz 20000 : صداهای مافوق صوت
در این میان ، فرکانس آواهای زبان ، بین Hz 4000-100 و تعداد آواهایی که بشر می تواند تولید کند، نامحدود است.

تا اینجا راجع به صوت و ماهیت آن مطالبی ذکر شد.
حال ، سئوال این است: کدام صداها را می توان زبانی برشمرد؟
آن دسته از صداها که توسط اندامهای گفتاری بشر تولید می شوند، صداهای زبانی یا " آوا " نام دارند.
مثال) / . . . . , p , b , a/
اما، در بین آواها نیز ، هر زبان مجموعه ای را به عنوان آواهای نقش دار که به خودی خود معنا ندارند، لیکن باعث ایجاد تمایز معنایی می شوند را به کار می برد که آنها را اصطلاحاً " واج " نامند.
در نهایت زبانشناسان به الفبایی قراردادی به نام ((الفبای بین المللی آوانگار)) دست یازیدند که به راحتی و به طور یکسان بتوان تمامی زبانهای دنیا را بررسی کرد؛ که البته تعداد نشانه ها در این الفبا، بسیار است.
آواشناسی:
علم بررسی آواها (صداهای زبانی) را گویند.
علم آواشناسی، در سه قالب مطرح می شود:
1- آواشناسی شنیداری
2- آواشناسی فیزیکی
3- آواشناسی تولیدی

آواشناسی شنیداری- به درک آواهای گفتاری از طریق گوش مربوط می شود.
آواشناسی فیزیکی- با خصوصیتهای مادی یا فیزیکی گفتار به عنوان امواج صوتی د ر هوا، سروکار دارد. (از جمله فرکانس صداهای خاص د ربین افراد مختلف)
آواشناسی تولیدی- به مطالعه نحوه ایجاد یا تولید آواهای گفتاری می پردازد.

صداهای ریوی :
به علت سهولت تولید، اکثر صداهای زبانی با بازدم تولید می شوند. البته در برخی زبانها - مانند بعضی زبانهای افریقائی- آواهایی وجود دارند که اصطلاحاً "درون سو" نامند و با دم تولید می شوند؛ مانند نوک آواها.
حال آنکه آواهایی که با بازدم تولید می شوند ،"برون سو" نامند.
در هر صورت آواهای زبان چه درون سو باشند و چه برون سو، منبع تأمین هوا در آنها ریه است، پس "صداهای ریوی" هستند.

حنجره :
هوای خروجی بازدم را تنظیم کرده و در برخی موارد به آن یک ویژگی خاص می افزایند که "واک" نام دارد.
در حنجره " تارهای صوتی" قرار دارند. این تارها دو ماهیچه اند که از اطراف به دیواره حنجره متصلند. نقش عمده آنها، ایجاد واک یا ارتعاش بر جریان هوای خروجی بازدم می باشد.
به این ترتیب، آواهایی مانند /l/ ، /z/ ، /g/ و .... که هنگام تولیدشان تارهای صوتی مرتعش می شوند را "واکدار" و آواهایی از قبیل /f/ ، /s/ ، /p/ و ... که این فرمان را دریافت نمی دارند، "بی واک" نامند.
چاکنای :
به فضای درون حنجره ، بین تارهای صوتی "چاکنای" گویند.
مثال ) /h/
خصیصه ممتاز واجهای فارسی :
"نیکولای تروبتسکوی" از بنیانگذاران "مکتب پراگ" نخستین کسی بوده که خصیصه ممتاز واجها را مطرح کرده.
او به نقش ممیزی واجها، از طریق " جفتهای کمینه" اشاره کرده.
- در وهله نخست ، می بایست واجها را به دو دسته همخوان و واکه تقسیم کرد.
خصیصه ممتاز واکه های فارسی:
1- میزان افراشتگی زبان
افراشته : / u , i /
میانه : / o , e /
افتاده : / a , æ /

2- موضع محرک زبان :
پیشین : / æ , e , i /
پسین : / a , o , u /

3- حالت لبها :
گرد : / a , o , u /
گسترده : / æ , e , i /
واکه های باز درمقابل واکه های بسته:
تعریفی است قدیمی از واکه ها، که آن را می توان همتای میزان افراشتگی دانست.
بدین معنا که واکه های باز ، همچون واکه های افتاده ، به واکه ای گفته می شود که فاصله میان سطح زبان و کام ، حداکثر باشد و در اینصورت ، مجرای خروج بازدم، اصطلاحاً "باز" است (مانند //æ , //a ) به همین منوال ، واکه های افراشته ( مانند /i/ , /u/ ) که مجرای خروج هوا به هنگام تولیدشان در تنگترین حالت ممکن قرار دارد ، "واکه های بسته" نامند.

خصیصه ممتاز همخوانهای زبان فارسی
1- واکبری
2- شیوه تولید
3- جایگاه تولید

1- واکبری: بر اساس اینکه هنگام تولید همخوان، تارآواها به لرزه درآیند یا خیر، به دو دسته "واکدار" و "بی واک" تقسیم می شوند.

2- شیوه تولید: به چگونگی خروج هوای بازدم به هنگام ایجاد مانع می پردازد. بر این اساس همخوانهای فارسی به دسته های ذیل تقسیم بندی می شوند:

1-2) انسدادی
جریان هوای خروجی بازدم، بسته به آن صوت خاص، در یک موضع مشخص، دچار حبس تام (گیرش کامل) شده وپس از کسری از ثانیه مکث ، با حالت رهش آنی از اندامهای گفتاری خارج می شود. به همین دلیل است که همخوانهای انسدادی ، قابلیت کشش ندارند.
مانند: / , q , g , k , d , t , b , p /
2-2) سایشی
آن دسته از همخوانهایی که پس از ایجاد مانع ، با اصطکاک از اندامهای گفتاری خارج می شوند.
مانند: / x , h , ž , š , z , s , v , f /
3-2) انسدادی-سایشی / انسایشی
آن دسته از صداهایی که همچون یک همخوان انسدادی ، تولیدشان با گیرش آغاز می شود، ولی پس از مرحله درنگ ، به جای رهش آنی، همچون یک همخوان سایشی، با سایش خارج می شوند.

مانند: /j , č /
4-2) خیشومی/غُنّه ای
آن دسته از همخوانها که هنگام تولیدشان، ملاز پائین آمده و جلوی ورود هوا به حفره دهانی را می گیرد. در اینصورت، مجرای خروج هوا از حفره خیشوم می باشد.
در زبان فارسی ، تنها / n , m / دو همخوان خیشومی اند.
5-2) الف: روان ها الف-1 : کناری / l /
الف-2 : زنشی / r /
ب : غلتان ها / y , w /
صداهای غلتان / y , w / می باشند که از این دو تنها /y/ در فارسی نقش واجی دارند.
3-جایگاه تولید
اینکه مانع ایجاد شده بر سر جریان هوای خروجی بازدم، در کدام موضع از اندامهای گفتاری قرار می گیرد و چه اندامهایی به یکدیگر برخورد کرده یا نزدیک می شوند.
بر این اساس، داریم :
1-3) دولبی
در فارسی /m , b , p / ، اما در انگلیسی /w/ نیز به آنها افزوده می شود.
2-3) لبی-دندانی
از برخورد دندانهای بالا با لب پائین، ایجاد می شود. / v , f /
3-3) دندانی
در فارسی نداریم ؛ اما در انگلیسی / , ө / ( در عربی نیز موجود است)
4-3) دندانی-لثوی در فارسی/ d , t /
5-3) لثوی / z , s , n , r , l /
6-3) لثوی- کامی / ž , š , j , č /
7-3) کامی / y /
8-3) نرمکامی /g , k/

9-3) ملازی / q , x /
10-3) چاکنایی / h , ? /
صداهایی که در حنجره با باز و بسته کردن تارهای صوتی، تولید می شوند.
این دو ، تنها همخوانهای چاکنایی در زبان فارسی اند؛ هر دو بی واک، اما /h/ همخوان سایشی چاکنایی و / ? / همخوان انسدادی چاکنایی است.