در حوزه های علمی گوناگون مباحثی مشترک و همپوشان، روش‌شناسی همسو، حتی مبانی نظری و تئوریکی وجود دارد که آنها را در مطالعات خود به هم نزدیک می‌کند. بنابراین برای بررسی دقیق‌تر رابطه جغرافیا و فرهنگ، باید با موضوع اصلی، مبانی نظری و روش‌کار حوزه‌های علمی نزدیک به جغرافیای فرهنگی نظیر تاریخ و انسان‌شناسی و حتی باستان‌شناسی آشنایی و احاطه کافی داشت.


موضوع اصلی انسان‌شناسی فرهنگی فرهنگ است. اساس مطالعات تاریخ، بر زمان و فرایندهای زمانی متمرکز است و موضوع دانش جغرافیا نیز بر مکان استوار است.
هر گاه مکان که دارای حدود و ثغور است به عنوان یک ناحیه فرهنگی که ویژگی‌های مشترک دارد، مد نظر قرار دهیم، برای فهم فرهنگ آن ناحیه ناگزیر از مطالعات جغرافیایی هستیم. شکل‌یابی و تکوین هر فرهنگی در یک محدوده خاص جغرافیایی اتفاق می‌افتاد. تفاوتها و تنوعات فرهنگی را در اولین نگاه باید ناشی از جغرافیای مکانی و فضایی قلمداد کرد. اقلیم، زمین و خصوصیات آن، کیفیت منابع طبیعی آن، فرصتها و محدودیتهای ناشی از محیط طبیعی، بلاشک در نوع معیشت، سبک زندگی و در واقع فرهنگ آن مکان تأثیر دارد. مثلاً نوع لباس و پوشش به مثابه صورتی از سبک زندگی و هویت فرهنگی هر قوم و ملتی، متأثر از آب و هواست. اگر در کشورهای عربی گرم و خشک، مثل عربستان نوع لباس سفیدرنگ، گشاد و با کمترین تماس با بدن تهیه می‌شود، در کشورهای سردسیر مثل سیبری نیز لباسهای پوستی، پشمین و در عین حال بسته تهیه می‌شود.


به دلیل اینکه فرهنگ برآیند جغرافیا – مکان با تمام ویژگی‌های طبیعی و بستر شکل‌گیری – و تاریخ – زمان و مقتضیات تاریخی و اجتماعی – یک سرزمین است، لذا هر گاه بخواهیم فرهنگ یک سرزمین را مورد مطالعه قرار دهیم، از پل جغرافیا باید عبور کنیم. از سوی دیگر، فرهنگ در مکانهای مختلف فرهنگی به صورت موزائیکی متنوع و متکثر متجلی می شود که وظیفه جغرافیا را در رابطه با فرهنگ روشن می‌سازد.


در جهان‌بینی اسلامی بر سیر در افاق - به مثابه مکان و جغرافیا- و انفس – سیر در درون- برای رشد و بالندگی انسان تأکید شده است. هدف از سیر در زمین و مکانهای مختلف آن و مطالعه تاریخ و سرنوشت اقوام و فرهنگ گذشتگان، شناخت، عبرت گرفتن و ارتباط با سایر فرهنگها در قالب ارتباطات میان‌فرهنگی است که از موضوعات مورد توجه اسلام است.


بنابراین جغرافیای فرهنگی یعنی مطالعه فرهنگ‌های گوناگون در بستر مکان(جغرافیا) و در ارتباط با زمان(تاریخ) با هدف شناخت همگونی ها و ناهمگونیهای فرهنگی یا به عبارت دیگر تنوعات فضایی مکانی فرهنگها(جغرافیای فرهنگی).