ما اغلب از طریق کلام وارد یک رابطه می‌شویم. اما می‌توانیم از برخورد (دست دادن، گذاشتن دست روی بازوی فرد مقابل، در آغوش گرفتن و...) و چهره (رفتارهای فیزیکی که ما متناسب با مخاطب مان از خود نشان می‌دهیم) هم بهره می‌بریم. آنچه که در کلام جاری نمی‌شود «ارتباط غیرکلامی» است. و این ارتباط غیرکلامی اهمیتی بیش از آنچه که به نظر می‌رسد، دارد. ما بر روی یکی از وجوه آن، یعنی تبادل نگاهی توقف می‌کنیم.




علائم غیر كلامی، نه تنها احساسات فرد را به تصویر می‌كشند بلكه اغلب نشان می‌دهند او چگونه با احساسات كنار می‌آید.
بخش مهمی از تعامل انسانها شامل ارتباطات غیركلامی است. مثلاً اطوارها، حالت‌های چهره و ژست‌های افراد می‌توانند نگرش‌ها و احساسات آنها را به دیگران انتقال دهند و این حركات و موارد زیادی می‌توانند حتی مؤثرتر از پیام‌های كلامی باشند.


به نوعی می‌توان گفت: كنش متقابل شامل شكل‌های متعدد ارتباط غیركلامی- مبادله اطلاعات و معنی از طریق حالت‌های چهره، اشارات با حركات بدن- می‌شود. ارتباط غیركلامی گاهی «زبان بدن» نامیده شده، كه گمراه‌كننده است، زیرا مشخصاً‌ از این گونه اشارات غیركلامی برای حذف، تقویت یا بسط آنچه كه به صورت كلام گفته می‌شود استفاده می‌كنیم. الكساندر لوون، روان‌شناس، این نكته را چنین بیان می‌كند: «هنگامی كه انسان تفسیر زبان حالت بدن را یاد می‌گیرد، هیچ واژه‌ای را به اندازه آن روشن و واضح نمی‌یابد».


تحقیقات نشان داده است كه محل قرار گرفتن دست و پا در هنگام مكالمه چیزهایی درباره پایگاه متفاوت افراد به ما می‌گوید. وقتی افراد با كسانی صحبت می‌كنند كه از نظر پایگاه از آنها پایین‌ترند یا از قدرت كمتری برخوردارند، دستها و پاهای آنان آرامتر و راحت‌تر است. اما وقتی با افرادی از پایگاه بالاتر صحبت می‌كنند ژست آنها خشك‌تر و به اصطلاح عصا قورت داده‌تر است. در حالی كه وضعیت راحت‌تر بدن كه كمی متمایل به سوی شخص دیگر باشد، نشان دهنده علاقه و دوستی است.
علائم غیركلامی، نه تنها احساسات فرد را به تصویر می‌كشند بلكه اغلب نشان می‌دهند او چگونه با احساسات كنار می‌آید به طور مثال ممكن است خشم خود را با كشیدگی و تنش عضلانی سركوب كند و یا احساساتش را از طریق بر زمین كوبیدن پا، تكان دادن دست‌ها و محكم بستن در اتاق یا مواردی از این قبیل تخلیه كند.
احساسات افراد نسبت به روابطشان اساساً‌ از طریق رفتارهای غیركلامی آنان منتقل می‌شود. هنگامی كه افراد فاصله قابل توجهی از یكدیگر می‌گیرند، بدنشان را منقبض می‌كنند و از روبه روی هم قرار گرفتن یا تماس چشمی اجتناب می‌كنند


از آنجا كه رفتارهای غیركلامی، ابزارهای اصلی انتقال هیجان‌ها هستند برای درك مهمترین مواردی كه دیگران با ما در میان می‌‌گذارند، اهمیت بسیار زیادی دارند. اوقاتی وجود دارد كه هر یك از ما لغات را به نحوی به كار می‌بریم كه برای پنهان كردن احساساتمان مناسب باشد.

گاه این تمایلات فریبكارانه در ضمیر ناهشیار ما پنهان می‌شوند و ما حتی از تلاش خود برای پنهانكاری آگاه نمی‌شویم. اما به همین ترتیب، هر یك از ما یاد گرفته‌ایم كه زبان بدن را كنترل كنیم. ما آگاهانه یا ناآگاهانه، تلاش داریم بروز هیجان‌هایی را كه از طریق رفتارهای غیركلامی منتقل می‌شوند كنترل كنیم.


به طور مثال هنگامی كه موضوعی برای ما از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، ممكن است شانه‌هایمان را با نوعی بی‌تفاوتی فریبكارانه بالا بیندازیم یا ممكن است خشم خود را با لبخندی دروغین استتار كنیم. از آنجا كه بخش زیادی از ارتباط بین فردی را ارتباط غیركلامی تشكیل می‌دهد.

تفسیر زبان تن یكی از مهمترین مهارتهای لازم در گوش كردن اثر بخش است. عناصر غیركلامی ارتباط، به خصوص در درك احساسات شخصی دیگر اهمیت بسیار دارد. مردم اغلب می‌كوشند كه احساساتشان را از طریق كنترل رفتارهای غیركلامی خود مخفی نگه‌دارند اما این كار، در مقایسه مربوط به پنهان‌كاری، معمولاً‌ از موفقیت كمتری برخوردار است


گاه ممكن است كه زبان بدن، بسیار واضح و آشكار باشد و گاه ممكن است كه رمزگشایی آن كار بسیار دشواری به نظر برسد.
هرگاه شنونده قادر باشد درك خود را از زبان بدن فرستنده به شكل مناسبی منعكس كند، ارتباط تا حد قابل توجهی بهبود می‌یابد.
در ادامه یادداشت ،بر روی یکی از وجوه آن، یعنی تبادل نگاهی توقف می‌کنیم:



زل زدن در چشم ها...


نگاه کردن مستقیم در چشمان کسی، حالتی را به دنبال دارد که آن را فعال شدن می‌گویند. این شخص سطح برانگیختگی عاطفی را افزایش خواهد داد. این شرایط مؤثر تر خواهد بود اگر سئوالی هم بپرسد یا خواهشی هم داشته باشد. به همین علت است که زمانی که می‌خواهید مبادله تان شخص دیگری به بهترین نحو صورت بگیرد، نگاه کردن در چشمان او مناسب ترین شیوه است.


از سوی دیگر، افرادی که یکدیگر را دوست دارند و با هم راحت هستند، خیلی زیاد در چشمان هم نگاه می‌کنند. چرا؟ زیرا نگاه کردن در چشمان یکدیگر معنا دار است: «من آماده ام هر چه که تو می‌خواهی بپذیرم.» و زمانی که افرادی یکدیگر را دوست دارند، آماده اند با کمال میل خواسته یکدیگر را برآورده کنند. زمانی که دو نفر کمتر به هم نزدیک اند، این نگاه صمیمی تر می‌تواند جالب باشد. اگر شما از کسی می‌خواهید کاری را انجام دهد، این کار به طور مستقیم و سریع، زمانی که در حال نگاه کردن در چشمان او هستید، انجام دهید.


این کار شانس قبول شدن خواسته تان را افزایش می‌‌دهد. اما برعکس، افراد کم رویی که جرأت نگاه کردن به چشمان دیگران را ندارند، شانس کمتری در پذیرفته شدن درخواست های شان دارند. یک نکته مهم وجود دارد و آن این است که اگر در بیان خواسته تان تعلل کنید و طی این مدت در چشمان فرد مقابل خیره شوید، ممکن است این رفتار او را ناراحت کند. ممکن است مخاطب تان اذیت شود و از شما بپرسد: «دنبال چه می‌گردی؟»، «چیزی می‌‌خواهی؟». این و ضعیت مبهم باعث ایجاد تنشی ناخوشایند خواهد شد.


نگاه، نشانه ای از اعتماد به نفس


افرادی که اغلب در چشمان دیگران نگاه می‌کنند، اطرافیان آنها را افرادی قوی و مفید محسوب می‌کنند. مدت زیادی است که این موضوع مورد مطالعه قرار گرفته است. اما بالعکس، کسانی که هرگز در چشمان دیگران نگاه نمی‌کنند، افرادی بی اعتماد به نفس، عصبی و ناراحت ارزیابی می‌شوند. زمانی که هیچ خواسته ای برای به زبان آوردن ندارید، نگاه کردن در چشمان دیگران باعث نزدیکی و قرابت می‌شود که تمایل شما به آن فرد را نشان می‌دهد. در این مورد، برای آزار ندادن فرد مقابل، با مکث به چشمان فرد مقابل نگاه کنید، فقط برای اینکه توجه تان را نشان دهید و او را اذیت نکنید.



یک توصیه برای افراد کم رو:
نگاه کردن در چشمان دیگران نیازمند اطمینان و اعتماد است. اگر شما احساس می‌کنید که نمی‌توانید این کار را انجام دهید، به بخش های دیگر چهره فرد مقابل غیر از چشمان او نگاه کنید، به پیشانی، به سر ، به بینی و... . تفاوتی ندارد، نگاه شما همان تأثیر را خواهد داشت. جزئیات جالب دیگر: زمانی که شما تمایل دارید این تبادل نگاه ها تمام شود، کافیست از نگاه کردن به چشم های فرد مقابل خودداری کنید. این حرکت به این معناست که شما آزرده هستید و می‌‌خواهید موضوع را عوض کنید، همه چیز بدون اذیت شدن فرد مقابل پیش خواهد رفت زیرا شما به شیوه ای غیر مستقیم ارتباط چشمی را خاتمه داده اید.