حلقه مفقوده
نویسندگان: سعید هداوند ،شهره صادقیان

«تأملی بر چالش های موجود در همکاریهای دولت،دانشگاه و صنعت»

چکیده: توسعة صنعتی کشور تنها در گرو اخذ تكنولوژي و یا خريد تجهيزات نيست، بلكه اين مهم مستلزم يك سيستم هماهنگ شامل زنجيره‌اي از فرآيندها چون استراتژي کلان دولت و بنگاه‌هاي بزرگ اقتصادی، سطح تكنولوژي، روش‌هاي مديريت، استانداردها و مراكز تدوين آن، آموزش، پژوهش و ارتباط اين عوامل با يكديگر می باشد.

سوال محوری مقاله این است که دانشگاه ها (نظام آموزش عالی) و صنایع در تحولات اقتصادی، اجتماعی کشور چه نقشی را بر عهده دارند؟ آیا نقش خود را به درستی ایفا می نمایند؟ و اساساً اینکه درهمکاریهای فیمابین باچه مسائل و چالشهایی مواجه می باشند؟

نویسندگان این مقاله با بهره گیری از تجربیات خویش، به بررسی چالشهای موجود در همكاري های دانشگاه و صنعت، ایفای نقش دانشگاه در قبال صنعت، و صنعت در قبال دانشگاه و وظایف دولت در برابر دانشگاه و صنعت پرداخته و مقاله را جمع بندی می نمایند. در پایان نیز براساس مطالب عنوان شده، پیشنهاداتی جهت بهبودهمکاری ها ارائه گردیده است.

مقدمه
دانشگاه و صنعت، دو ركن مهم توسعه علمی و اقتصادی کشور محسوب می گردند. از این رو موضوع ارتباط اين دو ديري است كه مورد توجه صاحبنظران و برنامه‌ريزان قرار گرفته است. اتصال زنجيروار دانشگاه بعنوان متولي توسعه علمي و صنعت بعنوان عامل توسعه اقتصادی مي‌تواند نتايج مثبتي در پیشرفت کشور حاصل نموده و آن رابه سمت پويايي سوق دهد. از این منظر، می توان دانشگاه را به عنوان تولید کننده و صنعت را به مثابه مصرف کننده خدماتی متصور شد که محور مبادلات آنان، نيروي انساني متخصص، دانش فني و تحقيقات مي‌باشد.

با این رویکرد این سوال طرح می گردد که آيا دانشگاه و صنعت این نقش را بخوبی ایفا می نمایند؟ پاسخ اين پرسش قطعاً مثبت نیست، زيرا اگر از دانشگاه‌ سوال گردد كه نیازهای صنعت کدام است؟ برای رفع آن چه طرح و نقشه ای دارد؟ و اصولاً دانش آموختگان آن (بویژه در رشته های فنی و مهندسی)در کجا مشغول به کار هستند؟ به چه کاری مشغولند؟ و به کدام علوم یا مهارت هایی كه برايشان پيش‌بيني نشده نياز دارند؟ پاسخ روشن و مناسبی ندارد. در طرف دیگر نیز صنعت به دليل اينكه فضاسازي لازم براي شناخت و بهره برداری از پتانسیل علمی و تحقیقاتی دانشگاه انجام نشده است عموماً توانمندیهای دانشگاه را نمی شناسد و سازوکار مناسبی برای برقراری ارتباط با آن در اختیار ندارد. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته، پاسخگویی به این سوالات است که دانشگاه ‌هاي ما تا چه حد عهده‌دار نقش رهبري فعاليتهاي پژوهشي صنعت بوده‌اند و اصولاً آيا توانسته اند نيازهاي تحقيقاتي صنايع را پاسخگو باشند؟ و صنایع دراین بین چه نقشی را بر عهده دارند؟

برای پاسخگویی به سؤالات فوق، انواع خدماتی که صنعت و دانشگاه می توانند به یکدیگر ارائه دهند در بخش اول مقاله مورد بررسی قرار می گیرد.در بخش دوم، وظایف دانشگاه در قبال صنعت از دیدگاه اساتید دانشگاه و مدیران صنعت مورد بحث قرار خواهد گرفت و وظایف صنعت در برابر دانشگاه از منظر مدیران و دانشگاهیان محور اصلی بحث در بخش سوم مقاله را تشکیل می دهد.در بخش چهارم نیز نقش دولت بعنوان یک عامل اثرگذار در شکل گیری و قوام این ارتباط مورد کنکاش قرار گرفته و از این منظر، وظایف دولت، دانشگاه و صنعت در شکل دهی ارتباط فیمابین مورد بحث واقع شده است. در در پایان نیز جمع بندی و پیشنهاداتی جهت بهبود فرایند همکاریهای دانشگاه و صنعت ارائه خواهد گردید.