چشم‌اندازها و محدوديت‌ها

در چند دهه گذشته، در مورد نقش و تاثير شركت‌هاي فراملي (TNCs) و سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي (FDI) در كشورهاي در حال توسعه بحث‌هاي زيادي وجود داشته‌است.

به طور كلي دسته اي روي مشاركت بالقوه يا واقعي (TNC) ها در اقتصاد و اقتصاد اجتماعي كشورهاي در حال توسعه تاكيد دارند. اين مشاركت و كمك مي تواند از طريق سرمايه‌گذاري، استخدام، ماليات و انتقال دانش و تكنولوژي و مهارت صورت مي‌گيرد. عده‌آي ديگر روي اين واقعيت تاكيد دارند كه TNC ها به شدت درگير ترويج نوع خاصي از توسعه هستند و روابط شمال – جنوب ايجاد شده در اين رابطه داراي اشكالات جديدي براي شركت‌ها، مردم و محيط زيست اين كشور – جنوب است.

در دهه 80 تغييرات عمده‌اي در توازن اين عقايد در بين آژانس‌هاي بين‌المللي توسعه و حكومت كشورهاي در حال توسعه به وجود آمد. آنها تسليم معناي بديع عبارت «نظم اقتصادي بين‌المللي جديد» شدند و فعالانه به استقبال FDI رفتند. يعني اينكه آنها تا حد زيادي شرايط و پيشنهادات راهبردي نهادهاي مالي همچون بانك جهاني و IMF را پذيرفتند. اين نهادهاي مالي به منظور تشويق كشورهاي در حال توسعه پيشنهاداتي چون رشد اقتصادي مبتني بر صادرات، آزادسازي تجارت و شيوه‌هاي سرمايه‌گذاري و خصوصي سازي شركت‌هاي دولتي و خدمات عمومي را داشتند.

اين خط‌مشي‌ها و روندها امروزه هم ادامه دارند اما توسط يك رويكرد ديگر كه اغلب (مسئوليت اجتماعي شركتي CSR)) يا شهروندي شركتي، ناميده مي‌شود، تكميل شده‌است. در طول دهه گذشته بسياري از شركت‌ها و موسسات تجاري و صنعتي بزرگ به فشار مصرف كننده‌ها و جامعه مدني؛فرصت‌هاي بازار و تفكر جديد در مورد حكومت و حكمراني خوب پاسخ گفتند و با يك انگاره مديريتي مبتني بر مسئوليت اجتماعي و زيست محيطي به كارشان ادامه دادند.

اقدامات و ابتكارات اخير CSR

تعداد فزاينده‌اي از شركت‌ها در حال پذيرش ابتكارات و اقدامات اختياري متنوعي هستند كه موارد زير را در بر مي‌گيرد: ضوابط رفتار، بهبود سلامت و ايمني شغلي، بهبود سيستم‌هاي مديريت زيست محيطي، گزارش دهي شركت‌ها در خصوص عملكردشان درباره خط‌مشي‌هاي زيست محيطي و اجتماعي، مشاركت و تلاش براي كسب گواهينامه‌ها و نصب جداول روي كالا، افزايش مشاركت در سرمايه‌گذاري‌هاي اجتماعي در طرح‌هاي توسعه اجتماعي و كارهاي نوع دوستانه.

به تازگي افزايشي در اقدامات چند ذينفعي بين‌المللي مشاهده شده‌است. اين ابتكارات و اقدامات چند ذينفعي كه متشكل از شركت‌هاي تجاري، NGOها، اتحاديه‌هاي تجاري، سازمان‌هاي دو جانبه و چند جانبه، هستند، استانداردهايي را طراحي كرده‌اند و گزارش‌دهي و كنترل كردن و تاييد كردن را تشويق مي‌كنند. براي مثال اينها شامل [Global Reporting Initative,Clean Clothes Compaign, Ethical Trading Inititative, ] مي شود .

همچنين ازدياد روزافزوني در مشاركتهاي عمومي خصوصي به وجود آمده‌است. سازمان ملل نقش عمده‌اي در ترويج اين همكاري‌ها با TNCها از طريق توافق Global Compact، مشاركتهاي بهداشتي و سلامتي جهاني متعدد، ابتكارات و اقدامات متعدد عنوان شده در اجلاس جهاني توسعه پايدار برگزار شده در ژوهانسبورگ در سال 2002، ايفا نموده‌است.

بحث توسعه در ارتباط با fdi اكنون به CSR هم گسترش يافته‌است. طرفداران CSR متفقاً ابتكارات و اقدامات اختياري را به مثابه راهي عملي و خلاقانه براي تقويت مشاركت TNCها در توسعه پذيرفته اند. بسياري هم اين ابتكارات و اقدامات را مانند جايگزيني براي قواعد حكومتي در نظر گرفته اند. هر چند معتقد نيستند كه اين ابتكارات در مورد تجارت قواعدي خصمانه باشد اما براين باورند كه اجراي آنها خصوصاً در كشورهاي در حال توسعه مشكل است. بسياري از منتقدان روي سه موضوع مهم متمركز شده‌اند:

اولاً اغلب ابتكارات و اقدامات CSR به معني greenwash است يا اينكه تلاشي براي سر پوش گذاشتن روي تجارت كنوني است. دوما csr تلاش اصيل و صادقانه براي بعضي از صنايع بزرگ است تا شرايط انساني، زيست محيطي و اجتماعي كارشان را بهبود ببخشند. اما اين برنامه نيازمند گسترش و تقويت شدن بيشتري براي اجرا مي باشد.

انتقاد سوم اين موضوع را هدف قرار مي‌دهد كه اين رويكردهاي اختياري طراحي شده يا در مرحله طراحي يا گذار ؛ از عوامل كليدي ترويج مسئوليت اجتماعي هستند. اين عوامل كليدي عبارتند از، حكومت يا قواعد بين‌المللي، اتحاديه‌هاي تجاري و اشكال ستيزه جويانه فعاليت‌هاي NGO ها.

تاثير CSR روي توسعه

تاثير CSR و مشاركت‌هايش روي كشورهاي در حال توسعه چه بوده‌است؟

متاسفانه اغلب شواهد و مدارك عليه CSR فرضي و شفاهي هستند. و تعداد محدودي از آنها نمونه‌هاي عملي خوب يا بد هستند. پژوهش‌هاي سيستماتيك كمي در مورد به كارگيري و تاثير CSR بر توسعه انجام شده‌است.

يافته‌هاي مقدماتي پژوهشي كه اخيرا توسط موسسه تحقيقات سازمان ملل براي توسعه اجتماعي (UNRISD) انجام شده است، نشان مي‌دهد كه تعداد زيادي از شركت‌هاي ملي و فراملي به طور جدي درگير برنامه CSR هستند. اين درگيري نه به صورت منفعلانه بلكه بصورت فعالانه در حال انجام است. اين تحقيق تا حدودي منافع مشتق شده از CSR را نشان مي‌دهد. در حاليكه بسياري از نمونه‌هاي green wash مشخص شده‌اند، CSR چيزي بيش از يك لباس شيشه‌اي Windw-dressing يا عوام فريبي است. در حاليكه از يك طرف علايق جدي درباره محدوديت برد و تاثيرات اجراي ابتكارات و اقدامات CSR به وجود آمده‌است، از طرف ديگر آشكار است كه تعداد فزاينده‌اي از شركت‌ها، موسسات تجاري و NGOهاي تجاري – منفعتي درگير فرايند يادگيري فعالانه و پيشروي تدريجي به سوي استاندارهاي بسيار دقيق هستند. در نتيجه برنامه CSR به تدريج گسترش يافته و نهادمند مي‌شود.

اين برگه گزارشي تركيبي در خصوص شركت‌هاي عمومي – خصوصي فعال در ايالات متحده و TNCها بسيار گويا است. براي مثال Global Compact خودش را از طريق بهبود اوضاع شخصي كارگران، حقوق انساني و موضوعات زيست محيطي با توجه به بافت جهاني، ارتقاء بخشيده‌است. در حاليكه براي ساليان زيادي به طرز كوته بينانه توجه اش را صرفا روي بعد اقتصادي توسعه، خصوصي سازي، تعادل ساختاري و... متمركز كرده‌بود. امر به تقويت جنبه‌هاي معيني از قوانين ضعيف بين‌المللي مانند كنوانسيون اصلي ILO و بيانيه جهاني حقوق بشر و اصول احتياطي اشاره شده در اجلاس سران زمين در ريودوژاينرو، كمك مي‌كند. اين امر همچنين باعث برانگيختن بحث و گفتگو روي مسايل مشخصي مانند مسئوليت‌هاي تجاري در مناطق جنگي و يا در رابطه با ايدز (HIV) مي‌شود.

همانطور كه امروزه شاهد هستيم، اغلب ابتكارات و اقدامات مشاركت‌هاي تجاري_ سازمان ملل توسط مكانيسم ضعيفشان براي انتخاب شريك مناسب و ملزم كردن انان به بهبود عملكردهاي زيست محيطي و اجتماعي، مشخص مي‌شود . اين شركت‌ها سعي دارند كه بخش شركتي را قادر سازند تا تاثير فوق‌العاده‌اي بروي ساختار حكومت و فرايندهاي سياسي عمومي بگذارند.