در مواجهه با رویدادها مردم را می توان در سه گروه قرار داد :
1- معدودی رویداد می آفرینند مثل رهبران و مدیران و...
2- عده زیادی شاهد رویدادها می باشند .
3- اكثر وسیعی در مقابل رویدادها بی تفاوتند. معنای ساده مدیریت به معنای انجام كار به وسیله دیگران برای دیگران.
مدیران را به سه دسته تقسیم می كنند:
1- رؤسا: مدیران عالی ـ كار برنامه ریزی و سازمان دهی.
2- مدیران: مدیران متوسط ـ كار برنامه ریزی اجرایی و هدایت.
3- سرپرستان: مدیران سطح پایین ـ كار هدایت ونظارت.
وظایف مدیریت:
1- برنامه ریزی: پیش بینی و تعیین اهداف و روشهای انجام كار.
2- سازماندهی: تفویض اختیار به زیر دستان و هماهنگی بین كار آنها .
3- كار گزینی یا هماهنگی: تعیین نوع استخدام، جذب كارمند، شرایط و توسعه مهارتها.
4- رهبری: ترغیب به كار، حفظ روحیه انگیزش.
5- نظارت یا كنترل تعیین معیارها: درجه تطبیق كار انجام شده با برنامه ها.