من نمیفهمم چرا هیچ کس نمینویسد از مردهــا
از چشمها و شــانهها و دستهایشــان
... ... از آغوششان
از عطر تنشـان،
از صدایشــان...
پررو میشوند؟
خب بشوند....
مگر خود ما با هر دوستت دارمی تا آسمـان نرفتهایم؟
مگر ما به اتکــاء همین دستها
همین نگاهها
همین آغوشهـا، در بزنگاههای زندگی
سرِپا نماندهایم؟...
من بلد نیستم در سـایه، دوست داشته باشم
من میخواهم خواستنم گوش فلک را کر کند.
من میخواهم
چون همسر شما:
...- وقتی غمگینید هیچگاه تنهایتان نخواهد گذاشت...
- مراقب خواهد بود که کارهایتان را سر وقت انجام دهید...
- مطمئن خواهد شد وعده غذایی خود را برای مسابقات و انجام کار از دست نمی دهید...
- از شما خواهد خواست تا عادات بدتان را ترک کنید، هر روز،
عاشقی
بیش از دل ؛
جگر میخواهد .!
کافی نیست که دو نفر حالشان به هم بخورد ؛
باید که حالشان از هم ، بهم نخورد .!
عاشقی
حس دارد ،عادت دارد و حسادت هم دارد .
گاهی تمام روابط اجتماعی
زیر علامت سوال ، کمر خم میکنند .
عاشقی سخت است .
درد دارد
به خدا