نقل است شاه عباس صفوي، رجال كشور را به ضيافت شاهانه ميهمان كرد و به خدمتكاران دستور داد تا در سر قليان ها بجاي تنباكو، از سرگين اسب استفاده كنند. ميهمان ها مشغول كشيدن قليان شدند و دود و بوي پهنِ اسب، فضا را پر كرد اما رجال از بيم ناراحتي شاه پشت سر هم بر ني قليان پُك عميق زده
خدایا !
این قدر دستانم سرد شده اند که از نوشتن عاجزم
با سردی دستانم کنار می آیم اما با سردی قلبم چه کنم؟
سرد شده است همچون تکه سنگی بزرگ
دیگر دلم به درد نخواهد امد از عشق یک طرفه ی دخترک
دیگر دلم نخواهد سوخت برای دستفروشان خیابانی
دیگر دل لرزه نخواهم گرفت برای...