بخونيد، گريه كنيد . (بابا نان داد ، مامان عشق داد)batigol101010@yaho o.com
by
, 11-06-2011 at 09:44 AM (720 نمایش ها)
batigol101010@yahoo.com
بابا آب داد
بابا نان داد
بابا فقط آب داد و نان داد،
مامان عشق داد
مامان، زوجه
مامان، ضعیفه
مامان، عفیفه
مامان غذا پخت، بابا غذا خورد.
مامان غذا پخت بابا گير داد
مامان لباس را اتو کرد، بابا لباس را پوشید و رفت بیرون ...
مامان ظرف شست، بابا روزنامه خواند
بابا روزنامه خواند و اخبار دنیا را فهمید ولی نفهمید مامان غم دارد
بابا اخم کرد. بابا فحش داد، بابا مامان را زد
چون بابا آب می دهد و نان می دهد حق دارد
مامان، کار
مامان، پیکار
مامان كار و پيكار
بابا نان می دهد و پول خیلی دوست دارد
بابا پول را از مامان بیشتر دوست دارد
بابا می خوابد، مامان می زاید.
مامان با درد می زاید. مامان شیر می دهد، بزرگ می کند، حقیر می شود، پیر می شود
بابا تفريح ميرود مامان مريض ميشود
بابا كباب ميخورد مامان غصه ميخورد
بابا ميرود مسافرت مامان ميرود بيمارستان
کسی با بابا کار ندارد. بابا حق دارد. حتی اگر شب ها هم نیاید ولی مامان باید با آبرو باشد
آبرو یعنی مامان ساکت باشد. من ساکت باشم. زن ساکت باشد و مرد آب بدهد، نان بدهد
مامان، کار
مامان، پیکار
مامان، سرشار از پیکار
مامان، زندان، بیمار، تب دار
بابا خانه دارد، ماشین دارد، ارث دارد، غرور دارد ، زور دارد
مامان روسری دارد ولی دیگر هیچ چیز ندارد. مامان فقط حق مهریه دارد، حق نفقه دارد، حق آزادی دارد. پس باید ساکت بماند حتی اگر مهریه ،نفقه و آزادی ندارد.
مامان خدا را دوست دارد ولی نمی دانم آیا خدا هم او را دوست دارد ؟
پس چرا مامان تب دارد؟! بابا نمی بیند
نمی بیند که مامان غم دارد، درد دارد
مامان ميميرد بابا ميگويد، تازه فهميدم كه چيزي كم دارم
مامان سالگردش مي آيد بابا فيلش ميرود هندوستان
مامان 10 سال پيش رفت و هيج نداشت
بابا صيغه كرد و همه چيزش را داد
باباهای اینجا هیچ وقت نمی بینند
بابا فقط آب می دهد، نان می دهد و می رود و ما هر روز،
بایدخدا را شکر کنیم...روزی هزار بار