saba
by
, 07-03-2010 at 01:37 PM (1003 نمایش ها)
یه شب خوب تو آسمون یه ستاره چشمک زد و خندید و گفت:کنارتم تا
تا آخرش تا پای جون
ستاره قشنگی بود آروم و ناز و مهربون ستاره شد عشق من و منم شدم
عاشق اون اما زیاد طول
نکشید عشق من و ستاره جون ماه اومد و دزدید وبرد نا مهربون ستاره رفت
با رفتنش منم شدم بی
همزبون حالا شبا به یاد اون چشم میدوزم به آسمون دلم میخواد داد بزنم
این بود قول و قرارمون؟تو
رفتی و با رفتنت حتی نذاشتی یه نشون دوست دارم ستاره جون تا آخرش
تا پای جون