دوئل انتهای شب
by
, 04-15-2013 at 07:10 PM (431 نمایش ها)
بدون توحس باران دوستی ندارمخورشید هنگام طلوع را تماشا نمی کنمکنج اطاق دولا می شومو از تو در خیالم تصویر می سازمبرفی ترین تصویر را در خیال بارانی امبا ذرات عشق نقاشی می کنمنام تو را در انتهای ذهنم خالکوبی می کنمو سعی دارم ، بخاطر سپارمرویای از دست رفته دیروز رادر حافظه آلزایمری ام که دیگر یارای تکرار ندارد...در دوئل انتهای شبچشم در چشم ستاره مشترکمانآرزو می کنم همانی باشی که فکر میکنم و نه یک رویا .