خدا آن حس زیباییست که در تاریکی صحرا زمانیکه هراس مرگ میدزد سکوتت را یکی همچون نسیم دشت میگوید کنارت هستم ای تنها . . .
ﺧﺪﺍ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎﺳﺖ ؛ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﺳﻔﺮ ﻧﯿﺴﺖ! . ﺧﺪﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻨﺠﺸﮑﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﺒﺢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ … ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ! ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﭘﺴﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﯿﺮﺵ ﺭﺍ ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ! ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺟﻤﻠﻪ ﯼ ” ﻋﺠﺐ ﺷﺎﻧﺴﯽ ﺁﻭﺭﺩﻡ ” ﺍﺳﺖ !! . . . ﺧﺪﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮐﺸﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﻣﺪﻩ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ
استجابت كن دعای مرا و مسوزان ریشه نهال آرزوی مرا و بپذیر رجعت مرا و بپوشان فصیحت مرا. ای پذیرنده ترین پذیرندگان! و ای پوشنده ترین راز پوشان! و ای مهر گسترترین مهربانان!
توهدفی ، من دنبال توام تو معبودی ، من عبد توام توعشقی ، من عاشق توام تو نوری ، من شب پره توام تو بال باش ، من پرنده ام تو ارباب باش ، من برده ام تو همراه باش ، من رونده ام تو ناز باشی ، من نیازم تو آوازباشی ، من یه سازم خدایا فقط باش ، که بی تومی بازم . . .
خدایا کمکم کن تا درهایی که به سویم میگشایی ندانسته نبندم و درهایی که به رویم میبندی به اصرار نگشایم . . .
موضوعات وبلاگ
آخرین بازدیدکنندگان
بایگانی
رفتن به صفحه پروفایل
علامت بعنوان خوانده شده
