چاره ای نیست....همچنان باید زیست.... باور کن
what is Ur mind about us ? are you sure that is just for me ?
just for us
آرام...بی صدا... قدم بر میدارم درون كوچه های دلتنگی ات تو در خوابی... عمیق فرو رفته ایی در رویای مهتابی ات از این من تا تو... یك ترانه؛ یك رویا؛ یك مهتاب فاصله است من می گذرم.... شب را می برم..... تو بر می خیزی... نگاه می كنی... جای پایی برایت آشناست شعر شما منو یاد این شعر انداخت!!!!!!!!!!!
نوشته اصلی توسط راما چه کسی می گوید که گرانی اینجاست؟دوره ی ارزانیست..چه شرافت ارزان تن عریان ارزان عشق ارزان و دروغ از همه چیز ارزان تر .... آبرو قیمت یک تکه نان .و چه تخفیف بزرگی خوده است قیمت هر انسان باد است که حکم خواهد کرد که برگها اول به خاک افتند یا آشیانه ها.
چه کسی می گوید که گرانی اینجاست؟دوره ی ارزانیست..چه شرافت ارزان تن عریان ارزان عشق ارزان و دروغ از همه چیز ارزان تر .... آبرو قیمت یک تکه نان .و چه تخفیف بزرگی خوده است قیمت هر انسان
رفته ام از یاد/ گفته ام با باد / رمز زیستن را/ راز بودن را
خدا کند انگورها برسند جهان مست شود!!!!!!!!!!!!
کامل شد و زیباتر!!!!!!!!!!!
نوشته اصلی توسط راما وقتی حواست هست فقط زیبایی وقتی حواست نیست زیباترینی حالا حواست هست!!!!!!!!!! عالی بود. شب های روشن
وقتی حواست هست فقط زیبایی وقتی حواست نیست زیباترینی حالا حواست هست!!!!!!!!!!
حقیقت سر دراز دارد به همه جا کشیده می شود درست مثل ترک دیوار تازه من مطمئن نیستم که هر حقیقتی با حقیقت دیگر کنار بیاید. دست یافتن به یکی از این حقایق به جزی ترینشان حتی، ارزش آن را دارد که تمام زندگی را فدا کنیم .
[QUOTE=alirazmi;bt775]همه آدما به امید زندن اگه امیدی نباشه زندگی های هممون به پوچی و بی معنایی ختم می شه اصلاً هدفی دیگه نداریم واسه زندگی همه ماها منتظریم و امیدوار............... خود شماها هم اگه امید نداشتین که اصلاً شعری نمی ذاشتین توی وبلاگتون !!!!!!!!!!!! [/QUOTE گفته من این نیست که امید وجود نداره. من میگم ما یه مرزی داریم بین واقعیت وحقیقت. امید یه چیز حقیقیه بدون اینکه واقعی باشه
نوشته اصلی توسط alirazmi تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. خوندن این حدیث سخته چون توش OPPOSITE هست !!!!!!!!!!!!
هیچ تمدن بزرگی تسخیر نشد ، مگر اینکه از درون از هم پاشیده شده بود !
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
نه ! هرگز شب را باور نکردم... چراکه در فراسوی دهلیزش به امید دریچه ای دل بسته بودم...!ا
نوشته اصلی توسط alirazmi همه آدما به امید زندن اگه امیدی نباشه زندگی های هممون به پوچی و بی معنایی ختم می شه اصلاً هدفی دیگه نداریم واسه زندگی همه ماها منتظریم و امیدوار............... خود شماها هم اگه امید نداشتین که اصلاً شعری نمی ذاشتین توی وبلاگتون !!!!!!!!!!!! آها پس با این نظر موافقی ولی توی این شعر جدیدی (ادامه) که گذاشتی انگار نظرت چیز دیگه است اگه با این موافقی پس نباید پوچی رو قبول کنی چون حتماً به امید هم اعتقادی نداری پس توی ذهنم تضاد به وجود آوردی !!!!!!!!! آدم عجیبی هستی ..............
همه آدما به امید زندن اگه امیدی نباشه زندگی های هممون به پوچی و بی معنایی ختم می شه اصلاً هدفی دیگه نداریم واسه زندگی همه ماها منتظریم و امیدوار............... خود شماها هم اگه امید نداشتین که اصلاً شعری نمی ذاشتین توی وبلاگتون !!!!!!!!!!!!
نوشته اصلی توسط alirazmi همینو میگم چی میگی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
موضوعات وبلاگ
آخرین بازدیدکنندگان
بایگانی
رفتن به صفحه پروفایل
علامت بعنوان خوانده شده
