بالا
لامپ رشد گیاه

 دانلود نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور با پاسخنامه

 دانلود نمونه سوالات فراگیر پیام نور

 فروشگاه پایان نامه و مقاله


 تایپ متن و مقاله و پایان نامه



خروجی آر اس اس

دسته بندی نشده

مطالب بدون موضوع

  1. در باب اختلاس اخیر

    کلاغ خبر آورده بود برامون

    از اینور اونور خبر فراوون


    دزدی شده یه گوشه ای از ایران

    دزدی بگم یا اختلاس عزیزان؟

    میگن طرف از اون گردن کلفتاس

    تو دور زدن حرفه ای هست و اوستاس

    از اینجا اونجا وام گرفته خروار

    پس نداده قسطاشون و آی هوار

    چطور ماها وقتی میریم واسه وام

    انگار داریم میریم برای اعدام

    ازت میخوان
    ...

    بروزرسانی شده 10-03-2012 در 04:43 PM توسط alamatesoall

    دسته ها
    دسته بندی نشده
  2. سارقان در پوشش مأمور سرقت می کنند...

    شیره را از حبه ی انگور سرقت می کنند
    شهد را از لانه ی زنبور سرقت می کنند


    دست مالیدم به خود، چیزی سر جایش نبود!
    سارقان بی پدر بدجور سرقت می کنند!



    احتیاجی نیست از دیوار و در بالا روند
    سارقان با "کنترل از دور" سرقت می کنند



    عده ای راحت میان مبل خود لم می دهند
    از طریق عده ای مزدور سرقت می کنند



    روز روشن،
    ...
  3. شیوه تربیتی بعضی ها!!!

    بچه كه بودم به من آموختند

    فحش نبايد بدهي گوسفند



    بي ادبي بوده از اين خانه دور
    حرف ركيكي نزني بي شعور



    بچه ي همسايه به من فحش داد
    پند پدر مادرم آمد به ياد



    بر دهنش مشت ادب كوفتم
    البته با غيظ و غضب كوفتم



    شب كه پدر قصه ي ما را شنيد
    نوبت آموزه دوم رسيد



    پاي مرا بست به يك ريسمان
    بر كفل و بر كف پايم زنان –


    ...
  4. در حد یارانۀ خود حرف بزن!





    قصّه شنیدم که جوانی عَزَب
    از مرض عشق شبی کرد تب

    در دل خود کرد کمی جستجو
    یافت در آن مهر یکی ماهرو ‏

    دید که کار دلش از کف شده‏
    بهرۀ او رنج مضاعف شده

    باخته یکجا همه سرمایه را
    فتنه شده دختر همسایه را

    رفت و به گوش پدر آواز داد
    شرح غم انگیزی از آن راز داد:

    ‏«کای پدر آشفته و شیدا شدم
    عاشق یک دختر زیبا
    ...

    بروزرسانی شده 07-29-2012 در 05:18 PM توسط alamatesoall

    دسته ها
    دسته بندی نشده
  5. با خشونت هرگز...!!!



    سخت آشفته و غمگین بودم…
    به خودم می گفتم:
    بچه ها تنبل و بد اخلاقند
    دست کم می گیرند
    درس و مشق خود را…

    باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم
    و نخندم اصلا
    تا بترسند از من
    و حسابی ببرند…

    خط کشی آوردم،
    در هوا چرخاندم...
    چشم ها در پی چوب، هر طرف می غلطید
    مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید!


    اولی کامل ...
صفحه 2 از 9 اولیناولین 1234 ... آخرینآخرین