عشق به خدا

نشسته بودم در دل آتش

به خیال گلستانی که وعده کرده بودی

.

.

.

خاکسترم را ببین!

یادم رفته بود

من از نسل ابراهیم نیستم!!!

کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود

حــاجــی احــرام دگـر بند ببیـن یار کـجـاسـت

پروردگارا! به من بیاموز دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند، گریه کنم برای کسانی که هیچگاه غمم را نخوردند، لبخند بزنم به کسانی که هرگز تبسمی به صورتم ننواختند، محبت کنم به کسانی که محبتی در حقم نکردند، عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند

نه مرادم نه مریدم


نه پیامم نه کلامم
نه سلامم نه علیکم
نه سپیدم نه سیاهم
نه چنانم که تو گویی
نه چنینم که تو خوانی
و نه آنگونه که گفتند و شنیدی
نه سمائم نه زمینم
نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم
نه سرابم
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم
نه ...

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند