بالا
لامپ رشد گیاه

 دانلود نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور با پاسخنامه

 دانلود نمونه سوالات فراگیر پیام نور

 فروشگاه پایان نامه و مقاله


 تایپ متن و مقاله و پایان نامه



خروجی آر اس اس

دلتنگی

  1. نامه ای به خدا!!!

    نامه ای به خــــدا
    روزی یک کارمند پست وقتی به نامه های آدرس نامعلوم رسیدگی می کرد متوجه نامه جالبی شد. روی پاکت این نامه با خطی لرزان نوشته شده بود: «نامه ای برای خدا!» با خود فکر کرد: «بهتر است نامه را باز کنم و بخوانم.»

    در نامه این طور نوشته شده بود: «خدای عزیز! بیوه زنی 83 ساله هستم که زندگی ام با حقوق ناچیز بازنشستگی می گذرد. دیروز کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدیدند. ...
  2. سکوت!!!



    ” سکـــــــــــــــــــوت “

    خطرناکتر از حرفهای نیشدار است

    کسی که سکوت میکند ،

    روزی

    ” ســـرنــــــوشـــــــــــ ت “

    حرفهایش را به شــــــــمـــا خواهد
    گفت
  3. عشق یکطرفه!!

    هرگاه از شدت تنهایی ،به سرم هوس اعتمادی دوباره می زند ،

    خنجر خیانتی را که در پشتم فرو رفته

    در می آورم ، می بوسمش ،

    ...
    اندکی نمک به رویش میپاشم

    دوباره بر سرجایش می گذارم ،

    از قول من به آن لعنتی بگویید ،

    " خیالش تخت " ...

    من دیوانه هنوز ، به خنجرش هم وفادارم

    [IMG]http://pnu-club.com/image/jpeg;base64,/9j/4AAQSkZJRgABAQAAAQABAAD/2wCEAAkGBxQQEBUUEhQWFBQUFRUUFxUUFxQVFBUUFBQXFhQUFR QYHSggGRolHBQUITEhJSkrLi4uFx80ODMsNygtLiwBCgoKDg0O GxAPGywkHCQsLCwsLDQsLCwsLCwsLzcsLSwuLCwsLCwsLCwsLS 0sLCwsLDcsKywsLCwtLC0sLCwsLP/AABEIAMIBAwMBIgACEQEDEQH/xAAcAAACAgMBAQAAAAAAAAAAAAAAAQQGAgMFBwj/xABFEAABBAADBAYFCgUCBQUAAAABAAIDEQQSIQUxQVEGEyJhcY EHFFKRoSMyQlOSk7HB0dIVM2LT8LLhcnOCovEWJCVDwv/EABkBAQADAQEAAAAAAAAAAAAAAAABAgMEBf/EACMRAQACAgICAgIDAAAAAAAAAAABAhESAzETIVGhQYEEImH/2gAMAwEAAhEDEQA/APa6SWdJEIqxSpZUhBgQlS8y9J/T6bB4huHwrmtLWh0ji1rjbtzBeg0onxC6vou6aO2jHJHPXXxU6 2jKHxuNA5eBB0PiFXaJnC88dorsvIWQQEwFZRG2X/Kb5/6ipai7L/lN8/8AUVLARYk0UmgSaEIBCE0CQmkgEIRSAQmkgEk0IFSE0IEkskqQ JFJ0ikCQhFIEhNCAtK0iUkVZWsZJA0W4gAbySAB5lC8F9JnTCa fFYjC5qgjeGBgqnFlW5x3k5r03aBVtbC9KbShelDqZsfJLC9rs zsrgDpbQBnDtxuj4Uu36FMC
    ...
  4. داستان مرا بغل کن!!!!

    روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد.


    شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى‌ حمل و نقل کالا در شهر استفاده مى‌کرد براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت: «مرا بغل کن.»

    زن پرسید: «چه کار کنم؟» و وقتی متوجه
    ...
  5. تو تو تو تو؟!!!!!!


    اخه نمیشه تو بگو خدایی همدمت بشه غم و تنهایی
    اره عزیز یادمه تو همونی که میگفتی همیشه پیشم میمونی
    حالا چه ساده رفتی و تو با اونی الان من موندمو،تیغو رگ خونی
    میدونم ندارم هیچ پناهی که بشه مرهمم واسه تنهایی
    تو بودی میگفتی واسه همیشه زندگی بی تو یه لحظه نمیشه
    اون روز که دستت بود تو دستم قسم خوردی که همیشه پیشت هستم
    به کی بگم باورم نمیشه خدایی که تو گفتی سرنوشتمون بود جدایی
صفحه 11 از 80 اولیناولین ... 9101112132161 ... آخرینآخرین