اشک تمساح بود
بخشیدم (من چقدر مهربونم ای خدا)
نوشته اصلی توسط fr.chemi3t زود قضاوت کردید ,من پیغامتونو دیدم ,حلالتون نمیکنم اون جمله قبلی من که کلا شوخی بود بعدشم من حواسم نبود و دلیل خنده رو توضیح داده بودم عذر خواهی رو برای یه همچین وقتهایی گذاشتن دیگه ببخشید شرمنده
چه سوتی ...من یادم رفته بود اینا صفحه به صفحه میشه زود قضاوت کردید ,من پیغامتونو دیدم ,حلالتون نمیکنم
چه سوتی ...من یادم رفته بود اینا صفحه به صفحه میشه
قربونت عزیزم کلی خندیدم بهت
لبخند من خنده دار بود؟
ناراحت نشین یه چیزی گفتم ،سخت نگیرید
سرکار؟! منظور خوب لایک و برمیدارم
نگار خانم باید بگم بیشتر سر کارید تا چیز دیگه یی میگم عذر خواهی من انقدر جالبه که لایک میکنید؟ اگه میدونستم لایک داره روزی چندتا تاپیک عذرخواهی ارسال میکردم
من که حرف بدی نزدم که عیب ندارین راحت باشین
راستی من بی ادبی کردم ،شکر خوردم لذا نا خواسته حرفاتون رو شنیدم ...خدا منو ببخشه ...منم جسارتا فهمیدم ...
نوشته اصلی توسط negar92 الان اقای فرهاد پارازیت دادن؟!!!! من هیج جور نمیفهمم شیمیدان عزیز وای خدای من... دیگه حتی میترسم تو این باشگاه حرفی بزنم که خدایی نکرده کسی ناراحت بشه بخاطر همین اصلا سعی میکنم کمتر بیام باشگاه ببخشید ،خیلی عذر میخوام بنده حقیر منظورم از ارسال شعر نیما (می تراود مهتاب) معرفی حال آن بندگان شایسته و محترمیست که البته عزیز بنده هم هستن همان هایی که برای شریک آینده مردمان عزیز تر از جان و نازک تر از گل (برادران و خواهرانم) کادوئی به مناسبت چی چی تاین میخرن میباشد با احترامات کامل عذر تقصیر
موضوعات وبلاگ
آخرین بازدیدکنندگان
رفتن به صفحه پروفایل
علامت بعنوان خوانده شده