تمام مطالب وبلاگ

سلام من دانشجو جدیدالورود مدیریت بازرگانی ام متنفر از دانشگاه چون با4000 دارم اینجا ادامه تحصیل میدم امیدوارم با شما بودن واسم انگیزه بشه .

افسانه عشق و جنون روزی همه فضابل و تباهی ها دور هم جمع شدند خسته تر و کسل تر از همیشه. ناگهان ذکاوت ایستاد و گفت: بیایید یک بازی بکنیم؛.مثلا" قایم باشک؛ همه از این پیشنهاد شاد شدند دیوانگی فورا" فریاد زد من چشم می گذارم من چشم می گذارم.و از آنجایی که هیچ کس نمی خواست به دنبال ...

وقتــــی مــی گویـــمـــ :


" برایـــمــ دعــا کــــن



یـــعنـــی کـــمـــ آورده امـــ . . .



یــعنــــی دیــگـــر کـــاری از دستـــ خـــودمـــ بــرای خـــودمـــ



بـــر نــمــی آیــــد!

درد دلهای یک پسر
ما کلا ًشانس نداریم اگه دخترم هم به دنیا میومدیم تو دوران فیسبوک به دنیا نمیومدیم که زیر عکسامون 100تا کامنت لاو بذارن مام هی بگیم میسی میسی... ... ... مطمئناً تو جهل عربا به دنیا میومدیم ! زنده به گورمون می کردن

چقدر کودکانه هایم را دوست داشتم..
حتی آن موقع هایی که دوست داشتم بزرگتر نشان بدهم...حتی الان که بزرگتر شده ام...باز هم کودکانه هایم را دوست دارم!!چقدر دوباره دلم میخواهد باز باران بخوانم..میخواهد گریه کنم و با یک پفک نمکی آرام شوم میخواهد سرتق بازی در بیاورد...ولی من جلویش را گرفته ام..چرا؟چون دیگر بزرگ شده ام..زشت است!!