PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تصرف (possession)



tania
02-19-2011, 04:03 PM
تصرف واژه ­ای است عربی که به معنای دست در کار کردن است.[1] در زبان فارسی هم واژه­ ی تصرف به معنای دست به کار شدن، چیزی را به دست آوردن و ایجاد تغییر در چیزی است.[2]
واژه­ ی تصرف از نظر علم حقوق، یک اصطلاح محسوب می­شود و مفهوم مشخصی دارد. البته باید توجه داشت که نه قانون مدنی و نه قانون آیین دادرسی مدنی، تصرف را تعریف نکرده­اند ولی حقوقدانان این واژه را به این شکل تعریف کرده‌اند: تصرف عبارت است از این‌که مالی[3] در اختیار شخصی باشد و او بتواند در مورد آن مال هر تصمیمی که بخواهد بگیرد.[4]
باید در نظر داشت که در متون حقوقی، به تصرف، ید[5] نیز گفته می­شود.[6]

ارکان[7] تصرف[8]
ارکان تصرف اموری هستند که تصرف یک مال در گرو موجود بودن آن‌ها است. این ارکان عبارتند از: رکن مادی و رکن معنوی[9]

1- رکن مادی
مقصود از رکن مادی تصرف، تسلطی است که شخص به شکل محسوس و فیزیکی[10] در عالم خارج دارد. برای مثال، پوشیدن یک لباس یا سوار شدن بر یک اسب، رکن مادی تصرف آن لباس یا اسب محسوب می­شود.[11]

2- رکن معنوی
مقصود از رکن معنوی تصرف این است که متصرف،[12] برای خود در مالی که تصرف کرده است حقی[13] قائل باشد. برای مثال شخصی خانه­ای را برای یک سال اجاره[14] می‌کند. بعد از بستن قرارداد به خانه اسباب­کشی می­کند و در آن ساکن می­شود. ساکن شدن او در خانه­ای که اجاره کرده است به این خاطر است که او با بستن قرار‌داد اجاره، حق سکونت در آن خانه را برای خودش می­داند. به همین تصور و نیت درونی است که رکن معنوی تصرف گفته می­شود. البته ممکن است تصور متصرف در مورد این‌که در آن مال حق دارد، اشتباه باشد اما این اشتباه باعث نمی­شود که رکن معنوی تصرف از بین برود و به دنبال آن نتیجه گرفته شود که آن شخص، متصرف مال نبوده است. برای مثال شخصی برای یک سال خانه­ای را اجاره می­کند. سپس به آن خانه اسباب­کشی کرده و در آن ساکن می­شود. سه ماه بعد معلوم می­شود قرارداد اجاره به دلیلی باطل بوده است و در نتیجه، آن شخص حق نداشته است که در آن خانه سکونت کند؛ اما این قضیه باعث نمی­شود که بگوییم سه ماهی را که آن شخص در خانه، ساکن بوده است، خانه به تصرفش در نیامده و او متصرف آن خانه محسوب نمی­شده است.[15]

اقسام تصرف
برای تصرف تقسیم­بندی­های متنوعی وجود دارد. برخی از این تقسیم‌بندی‌ها عبارتند از:

الف- تصرف مستقیم و تصرف غیر مستقیم
زمانی‌که خود شخص در یک مال تصرف می­کند، تصرف او، تصرف مستقیم نامیده می­شود اما اگر شخص دیگری، از جانب او در یک مال تصرف کند، تصرف انجام شده، تصرف غیر مستقیم نامیده می­شود. برای مثال وقتی‌که، مالک اتومبیلی آن را می‌فروشد، او یک تصرف مستقیم در مالش انجام داده است؛ در مقابل، مالک اتومبیل می­تواند به شخص دیگری وکالت[16] بدهد تا او اتومبیل را به فروش برساند. زمانی‌که وکیل اتومبیل را بفروشد، یک تصرف غیر مستقیم در آن اتومبیل انجام شده است زیرا مالک به صورت غیر مستقیم و با واسطه (ی وکیل)، اتومبیل خود را فروخته است.[17]

ب- تصرف سبب مالکیت[18] و تصرف ناشی از مالکیت
اگر یک شخص در مالی تصرف کند و این تصرف باعث شود که او مالک آن مال بشود، تصرفی که او انجام داده است، تصرف سبب مالکیت نامیده می­شود. برای مثال اگر یک شخص، ظرفی را از آب رودخانه­ای پر کند تا از آن بنوشد، آب درون آن ظرف متعلق به اوست و او مالک آب درون ظرف محسوب می­شود. بنا‌بر‌این کسی حق ندارد به این بهانه که آب درون ظرف از آب رودخانه است و رودخانه متعلق به همه است، بی‌اجازه از آن آب استفاده کند؛ در مقابل، به تصرفاتی که یک شخص به واسطه­ی مالک بودن، در یک مال انجام می­دهد، تصرف ناشی از ملک گفته می­شود. برای مثال زمانی‌که مالک یک مال، آن را می­فروشد یا آن مال را به شخص دیگری اجاره می­دهد، تصرفات او از نوع تصرفات ناشی از مالکیت است.[19]

ج- تصرف با حسن نیت و تصرف بدون حسن نیت
زمانی‌که یک شخص در مالی تصرف می­کند و اعتقاد و تصور او این است که آن تصرف، مشروع و قانونی است، تصرف انجام شده، تصرف با حسن نیت نام دارد. برای مثال شخص الف به شخص ب وکالت می­دهد که خانه­اش را بفروشد. فردای آن روز شخص الف، شخص ب را از وکالت عزل[20] می­کند. چند روز بعد، شخص ب بی­خبر از آن‌که شخص الف او را عزل کرده است، خانه را می­فروشد. در این حالت تصرف شخص ب در خانه، تصرف با حسن نیت نام دارد زیرا او در حین فروش خانه تصور می­کرده است که وکیل صاحب خانه است و اجازه دارد خانه را به فروش برساند.
در مقابل اگر شخص در زمان تصرف در مال، در درستی عملش شک داشته باشد، تصرف او، تصرف بدون حسن نیت است. برای مثال اگر شخصی به بازار برود و فرشی را که ده هزار تومان می­ارزد به صد تومان بخرد، تصرف او در آن فرش از نوع تصرفات بدون حسن نیت است.[21]
توجه به این تقسیم­بندی از آن جهت مهم است که در برخی موارد، قانون‌گذار از اشخاصی که در تصرفاتشان دارای حسن نیت هستند، حمایت و پشتیبانی ویژه­ای می­کند.[22]

د– تصرف با متصرف واحد[23] و تصرف با متصرف متعدد
بیشتر اموال در تصرف یک شخص هستند. برای مثال، لباس را یک شخص می‌پوشد و انگشتر را یک شخص به دست می­کند. این نوع از تصرف، تصرف با متصرف واحد نامیده می­شود؛ اما گاهی اوقات دیده می­شود که یک مال در تصرف دو شخص یا بیشتر از دو شخص است. برای مثال دو نفر یا سه نفر یا ...، در یک خانه ساکن هستند و یا یک جسم سنگین را دو نفر یا بیشتر جابه‌جا می­کنند. در این موارد همه‌ی آن اشخاص، متصرف آن مال محسوب می­شوند. تصرف این اشخاص برآن مال، تصرف با متصرف متعدد نامیده شده است.[24]

ه- تصرف عدوانی[25] و تصرف قانونی
زمانی که تصرف شخص در یک مال از نظر قانون مجاز باشد، به آن تصرف، تصرف قانونی گفته می­شود.[26] در مقابل اگر تصرف شخص در مال، غیر‌قانونی باشد به آن، تصرف عدوانی[27] گفته می­شود. باید توجه داشت که تصرف عدوانی در قانون آیین دادرسی مدنی، مفهوم محدود‌تری از تعریف ذکر شده دارد اما برای توضیح بیشتر باید یک مطلب به عنوان مقدمه مورد بررسی واقع شود. این مطلب عبارت است از تقسیم‌بندی اموال به اموال منقول و اموال غیر‌منقول.

اقسام مال
همانند بسیاری از چیز‌ها، برای مال هم تقسیم­بندی­های متعددی وجود دارد. یکی از این تقسیم­بندی­ها، تقسیم اموال به اموال منقول و اموال غیر منقول است.
اموال منقول: اموال منقول، اموالی هستند که می­توان آن‌ها را از محلی به محل دیگر منتقل کرد بدون این‌که به خود مال یا محل استقرار آن صدمه­ای وارد شود. برای مثال، کتاب، لباس و ...، از اموال منقول حساب می­شوند.
اموال غیر منقول: اموال غیر منقول اموالی هستند که نمی­توان آن‌ها را از محلی به محل دیگر منتقل کرد به‌صورتی که در خود مال یا محل استقرارش صدمه­ای ایجاد نشود. برای مثال دیوار، ساختمان و از همه مهم‌تر، زمین، مال غیر منقول محسوب می­شوند.[28]

مفهوم تصرف عدوانی در قانون آیین دادرسی مدنی
همان‌طوری که اشاره شد اگر تصرف شخص در یک مال، غیر‌قانونی باشد، آن تصرف، تصرف عدوانی محسوب می­شود چه آن مال منقول باشد و چه غیر منقول اما در اصطلاح آیین دادرسی مدنی[29] مفهوم عبارت تصرف عدوانی به این وسعت نیست. بر طبق ماده­ی 158 قانون آیین دادرسی مدنی[30]، عبارت «تصرف عدوانی» زمانی به‌کار می‌رود که یک مال «غیر منقول»، به صورت غیر قانونی تصرف شود.[31]


نویسنده : محمد علي رامين


[1]- سیاح، احمد؛ فرهنگ جامع عربی به فارسی، تهران، کتاب‌فروشی اسلام، 1354، فاقد نوبت چاپ، جلد 2، صفحه­ی 799.

[2]- عمید، حسن؛ فرهنگ فارسی عمید، تهران، امیرکبیر، 1357، چاپ سیزدهم، صفحه­ی 322.

[3]- مال در اصطلاح حقوقی به چیزی گفته می­شود که قابل استفاده بوده و ارزش مبادله­ی اقتصادی و داد‌و‌ستد داشته باشد. (صفایی، سید حسین؛ اشخاص و اموال، تهران، نشر میزان، 1383، چاپ چهارم، صفحه­ی 123 و کاتوزیان، ناصر؛ اموال و مالکیت، تهران، نشر دادگستر و نشر میزان، 1378، چاپ دوم، صفحه­ی 9 و امامی، سید حسن؛ حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، 1373، چاپ چهاردهم، جلد 1، صفحه­ی 19)

[4]- جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ حقوق اموال، تهران، کتاب‌خانه­ی گنج دانش، 1373، چاپ سوم، صفحه­ی 139 و جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران، کتاب‌خانه­ی گنج دانش، 1387، چاپ نوزدهم، صفحه­ی 154 و جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ مبسوط در ترمینولوژی حقوق، تهران، کتاب‌خانه­ی گنج دانش، 1378، چاپ اول، جلد 2، صفحه­ی 1230 و جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ وسیط در ترمینولوژی حقوق، تهران، کتاب‌خانه­ی گنج دانش، 1388، چاپ دوم، صفحه­ی 200 و جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ الفارق: دائره المعارف عمومی حقوق، تهران، کتاب‌خانه­ی گنج دانش، 1386، چاپ اول، جلد 2، صفحه­ی 159 و امامی، سید حسن؛ پیشین، صفحه­ی 51 و کاتوزیان، ناصر؛ پیشین، صفحه­ی 187 و صدرزاده­ی افشار، سید محسن؛ آیین دادرسی مدنی و بازرگانی، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی، 1384، چاپ هشتم، صفحه­ی 35 و متین دفتری، احمد؛ آیین دادرسی مدنی و بازرگانی، تهران، مجد، 1381، چاپ دوم، جلد 1، صفحه­ی 234 و کاتوزیان، ناصر؛ قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی، تهران، میزان، 1387، چاپ هجدهم، صفحه‌ی 46.

[5]- ید واژه­ای است عربی و در لغت به معنی دست می­باشد. (عمید، حسن؛ پیشین، صفحه­ی 1107)

[6]- امامی، سید حسن، پیشین و صدرزاده­ی افشار، سید محسن؛ پیشین.

[7]- ارکان جمع واژه­ی رکن است که در لغت به معنی پایه و ستون می­باشد. (عمید، حسن؛ پیشین، صفحه­ی 547)

[8]- در متون حقوقی به ارکان تصرف، عناصر تصرف هم گفته می­شود. (جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ حقوق اموال، صفحه­ی 156 و جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ الفارق، جلد 2، صفحه­ی 159)

[9]- به رکن معنوی، رکن روحی یا دماغی هم گفته می­شود. (امامی، سید حسن؛ پیشین و صدرزاده­ی افشار، سید محسن؛ پیشین، صفحه­ی 36) دِماغ واژه­ای است عربی که در لغت به معنی مغز می­باشد. در زبان فارسی، به بینی هم دماغ گفته می­شود. (عمید، حسن؛ پیشن، صفحه­ی 507)

[10]- فیزیکی در لغت به معنی مادی و جسمانی است. (همان، صفحه­ی 782)

[11]- امامی، سید حسن؛ پیشین و جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ حقوق اموال، صفحه­ی 156 و صدرزاده­ی افشار، سید محسن؛ پیشین.

[12]- متصرف، شخصی است که مال را تصرف کرده است. (جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ پیشین، صفحه­ی 158 و جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ الفارق، جلد 2، صفحه­ی 159).

[13]- حق، توانایی است که حقوق هر کشور به اشخاص می­دهد تا از مالی به طور مستقیم استفاده کنند یا انتقال مال و انجام کاری را از شخص دیگری بخواهند. (کاتوزیان، ناصر؛ مقدمه­ی علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1384، چاپ چهل و سوم، صفحه­ی 249)

[14]- اجاره، قرار‌دادی است که به موجب آن یک طرف، مالی را به طرف دیگر می­دهد و در ازای آن برای مدتی مالک منافع یک مال می­شود. (کاتوزیان، ناصر؛ درس‌هایی از عقود معین، تهران، کتاب‌خانه‌ی گنج دانش، 1386، چاپ دهم، جلد 1، صفحه­ی 123)

[15]- امامی، سید حسن؛ پیشین و جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ حقوق اموال، صفحه­ی 156 و صدرزاده‌ی افشار، سید محسن؛ پیشین.

[16]- براساس ماده­ی 656 قانون مدنی وکالت، قراردادی است که به موجب آن یکی از طرف‌ها، طرف دیگر را برای انجام کاری نماینده‌ی خود می­کند. (کاتوزیان، ناصر؛ پیشین، جلد 2، صفحه­ی 57)

[17]- در متون حقوقی، به تصرف مستقیم، تصرف بالمباشره و به تصرف غیر مستقیم، تصرف بالواسطه نیز گفته می­شود. (جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ پیشین، صفحه­ی 139 و کاتوزیان، ناصر؛ اموال و مالکیت، صفحه­ی 188 و صدرزاده­ی افشار، سید محسن؛ پیشین، صفحه­ی 35)

[18]- مالکیت حقی است دائمی که به موجب آن شخص می­تواند به هر شکلی که بخواهد از یک مال بهره­مند شود و در عین حال به شخص این اجازه را می­دهد که از تصرفات دیگران در آن مال جلوگیری کند. (کاتوزیان، ناصر؛ پیشین، صفحه‌ی 106 و جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ پیشین، صفحه­ی 88 و صفایی، سید حسین؛ پیشین، صفحه­ی 168 و امامی، سید حسن؛ پیشین، صفحه­ی 42).

[19]- جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ صفحه­ی 141 و جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ الفارق، جلد 2، صفحه­ی 161 و محمدی، ابوالحسن؛ قواعد فقه، تهران، یلدا، 1374، چاپ دوم، صفحه­ی 197.

[20]- عزل در لغت به معنی بر‌کنار کردن و از کاری بازداشتن است. (عمید، حسن؛ پیشین، صفحه­ی 729)

[21]- جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ حقوق اموال، صفحه­ی 150.

[22]- صفایی، سید حسین؛ قواعد عمومی قرارداد‌ها، تهران، میزان، 1384، چاپ سوم، صفحه­ی 260 و جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ پیشین، صفحه­ی 153.

[23]- واحد در لغت به معنی یک و یکتا است. (عمید، حسن؛ پیشین، صفحه­ی 1060)

[24]- جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ پیشین، صفحه­ی 154 و جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ الفارق، جلد 2، صفحه­ی 161.

[25]- به تصرف عدوانی، تصرف غیر‌قانونی و نامشروع هم گفته می­شود. (جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ ترمینولوژی حقوق، صفحه­ی 156)

[26]- همان.

[27]- عدوان در لغت به معنی ظلم، ستم و دشمنی است. (عمید، حسن؛ پیشین، صفحه­ی 727)

[28]- جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ حقوق اموال، صفحه­ی 68 و کاتوزیان، ناصر؛ پیشین، صفحه­ی 46 و امامی، سید حسن؛ پیشین، صفحه­ی 22 و صفایی، سید حسین؛ اشخاص و اموال، صفحه­ی 238 و جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ ترمینولوژی حقوق، صفحه­ی 155.

[29]- بر طبق ماده‌ی 1 قانون آیین دادرسی مدنی: آيين‌دادرسی مدنی، مجموعه اصول و مقرراتی است كه در مقام رسيدگی به امور حسبی و كليه‌ی دعاوی مدنی و بازرگانی در دادگاه‌های عمومی، انقلاب، تجديدنظر، ديوان‌عالی كشور و ساير مراجعی كه به‌موجب قانون موظف به رعايت آن می‌‌باشند به كار می‌‌رود.

[30]- ماده‌ی 158 قانون آیین دادرسی مدنی: دعوای تصرف عدوانی عبارت است از:
‌ادعای متصرف سابق مبنی بر اين كه ديگری بدون رضايت او مال «غيرمنقول» را از تصرف وی خارج كرده و اعاده‌ی تصرف خود را نسبت به آن مال‌ درخواست می‌‌نمايد.

[31]- شمس، عبد‌الله؛ آیین دادرسی مدنی، تهران، دراک، 1384، چاپ هفتم، جلد 1، صفحه‌ی 340، صدر‌زاده‌ی افشار، سید محسن؛ پیشین، صفحه‌ی 38، و متین‌دفتری، احمد؛ پیشین، صفحه‌ی 238 و جعفری لنگرودی، محمد جعفر؛ ترمینولوژی حقوق، صفحه‌ی 155.