بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 از مجموع 2

موضوع: ترمینولوژی طنز حقوقی

  1. #1
    tania آواتار ها
    • 4,900

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته بخش حقوق و گفتگوی آزاد
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    راه های ارتباطی

    Icon10 ترمینولوژی طنز حقوقی



    اجازه ازدواج مجدد: اجازه قانون به مرد برای خیانت به همسر
    پاکدامنی : هدیه خداوند به بشر برای دوران پیری
    خدا: واجب الوجودی که با اینکه از او نمی ترسیم ، دوست داریم دیگران از او بترسند
    دیوانه : آدمی که به هر چه می گوید اعتقاد دارد
    سرنوشت : دادگاهی که ما را از همه گناهان و اشتباهاتمان تبرئه می کند
    فکر : چیزی است شبیه ناخن که باید هر چند وقت یک بار آن را کوتاه کرد زیرا میکروب زیر آن جمع می شود
    زن : موجودی است که بدون فکر حرف می زند ، بر خلاف مرد که بدون فکر عمل می کند
    عرف : سعی جامعه در فضیلت وانمود دادن اشتباهات گذشتگان که توان اصلاح آن را ندارد
    فضیلت : عتیقه معنوی ، کالای با ارزشی که به دلیل با ارزش بودن ، معمولاً در پستو نگهداری می شود و کسی از آن استفاده نمی کند.


    آقازاده: استثنا در خلقت
    اخلاق : علمی است که به ما می آموزد زشتی و زیبائی یک فعل بستگی به فاعل آن دارد.
    استرداد دعوا: بخشیدن عطای عدل به لقای عدلیه
    بالغ : کسی که دیگر نباید از او انتظار شنیدن حرف راست را داشت .
    جرم : هر چیزی است جز آنچه که انجامش ایرادی ندارد.
    جلسه اول دادرسی : جلسه ای است که خط بطلان روی ضرب المثل « حرف نزده را همیشه می توان زد » می کشد.
    خیار : اجازه قانون برای عهدشکنی .
    دفاع مشروع : مجازات نکردن کسی که زیر بار ظلم نرفته است .
    شهروند: رعیت مدرن.
    عده : مدت زمانی که اجباراً به زن داده می شود تا در مورد خواستگارانش به درستی بیاندیشد تا مرتکب اشتباه قبلی خود نشود.
    فمینیسم : جنبشی است زنانه به قصد رهاسازی مردان از قید زنان.
    فوت پدر: یکی از اسباب تملک .
    قرار سقوط دعوی : قراری است که دعوا را آنچنان به زمین می کوبد که دیگر امکان بلند شدن آن وجود ندارد.
    قرار عدم استماع دعوا: قراری است که به موجب آن ، دادگاه رسماً نداشتن گوش شنوا برای شنیدن دعوا را اعلام می کند.
    قطع ید: صاف کردن دست کج .
    وکیل : سربازی است که با این که دشمن را نمی شناسد ، به جنگ او می رود.




    محمدرضا محمدی جرقویه ای- برگرفته از : خبرنامه کانون وکلای دادگستری اصفهان






    IU
    PNU


    http://najvayemehrbani.blogfa.com/

  2. #2
    tania آواتار ها
    • 4,900

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته بخش حقوق و گفتگوی آزاد
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    راه های ارتباطی

    Icon10

    آزادی بیان : نوعی آزادی که به صورت مطلق در کشور وجود دارد برای دولت .
    ارتقای مقام : راز سر به مهر .
    اصول شوهرداری : به مجموع رفتارهایی که شوهر را از زن گرفتن پشیمان می سازد می گویند .
    تعلیق در منشأ : یعنی بین قصد انشاء و آثار ناشی از آن قصد فاصله زمانی واقع شود . مانند تعلیق پاکدامنی به دوران پیری توسط مردان .
    تفسیر مضیق : نوعی از تفسیر قضائی است که به موجب آن مدلول یک قانون در چهارچوب مفهوم خویش محبوس گردیده و از سرایت دادن آن به موارد سکوت و یا به مواردی که احتمال دارد که شامل آن موارد باشد خودداری می شود مانند کلمه بیان که در آزادی بیان فقط ذگر کلمه ( بیان ) آزاد است .
    تقلب نسبت به قانون : نوعی پیروی از قانون به گونه ای که مزاحم منافع فرد نباشد .
    تقلید : وکالت دادن به دیگری برای فهماندن .
    درصد : ارقامی است که به ذهن الهام می شود .
    روح قانون : اصول و نظرهایی که بیرون از جسد قانون می باشد .
    ضرب و جرح : اختلاط و صحبت کردن با دست و پا .
    طرح امنیت اجتماعی : چشم پوشی از خطاهای بزرگ و اصلاح خطاهای کوچک با سر و صدا و شدیدترین شکل ممکن .
    طلاق خلع : طلاقی است که به موجب آن مَهرِ زوجه به زوج و خون زوج به زوجه حلال می شود .
    عطف به ما سبق شدن قوانین : کن فیکون .
    علت تشریع : علتی که سبب وضع قانون معینی می شود چنان که علت وضع قانون صدور چک و اعمال . مجازات برای صدور چک بلامحل ، ترویج دروغ بین دارندگان چک میباشد .
    عموم و خصوص مطلق : هر گاه رابطه بین دو مفهوم طوری باشد که یکی بر همه مصادیق دیگری صدق کند ولی دومی بر پاره ای از مصادیق اولی صدق نماید این رابطه را عموم و خصوص مطلق می گویند . مثلا فرود سالم هر هواپیمای توپولوف یک معجزه است ولی هر معجزه ای الزاما فقط فرود سالم توپولوف نیست.
    عندالمطالبه : این واژه در اصل عناد المطالبه بوده که به مرور زمان به جهت سهولت در تلفظ به عندالمطالبه تبدیل شده است و به معنی مطالبه از روی عناد میباشد که معمولا در مورد مهریه مصداق دارد .
    عیب سلبق : عیبی است که منشا خیار بوده و قبل از عقد وجود داشته ولی طرف دیگر قرارداد از آن . آگاهی نداشته است مانند تاهل در عقد نکاح .
    فحاشی : ضرب و جرح با استفاده از کلام .
    قاعده اقدام : نوشتن ترمینولوژی حقوق به زبان طنز در خبرنامه کانون وکلا .
    قانون تکمیلی : قانونی که بر خلاف قانون امری که متضمن امر و نهی بوده و اراده افراد بر خلاف آن بلااثر می باشد ، جانشین اراده فرد قرار داده شده و در صورت تمایل و دلبخواهی می توان آن را عمل نمود مانند قانون اساسی .
    کلاهبرداری : گرفتن مستقیم مال برای دادن امید به مردم . در صورت اخذ غیر مستقیم مال برای فعل فوق عنوان به حکومت داری تغییر می یابد .
    نظریه پرداز : کسی است که همیشه از کلمه همیشه استفاده می کند .
    نفت : مهریه ملت
    واخواهی : اعلام دلخوری از جلسه ای است که هر چند رغبتی به رفتن آن نداریم ولی از این که به آن دعوت نشده ایم دلخور شده ایم .








    محمد محمدی جرقویه ای
    IU
    PNU


    http://najvayemehrbani.blogfa.com/

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •