-
اختلالی به نام زیبایی زیر چتر مدگرایی و چشم و همچشمی
جام جم آنلاين: در دنياي كنوني روندي در حال وقوع است كه هيچ كشوري از آن مصون نيست؛ روند كالايي شدن و جزءبهجزء شدن زيبايي.
به عبارتي اگر در گذشته زيبايي افراد به عنوان يك كليت در نظر گرفته ميشد، اين كليت امروزه در حال تجزيه و تفكيكشدن است و هركدام از اجزا به طور مجزا ارزيابي ميشود.
عملهاي جراحي زيبايي نيز به كمك اين تفكيك زيبايي آمده است. مبادرت به اين عملهاي جراحي در سالهاي اخير در ايران رواج زيادي يافته است، به طوري كه از نظر تعداد جراحي زيبايي بيني، ايران رتبه اول را در جهان به خود اختصاص داده است.
اين در حالي است كه كارشناسان نسبت به عوارض جسمي و حتي فرهنگي اين جراحيها هشدار ميدهند و غفلت از ارزشها و زيباييهاي معنوي و گرايش به زيباييهاي ظاهري و چشم و همچشمي و رواج مدگرايي و مصرفگرايي را علت عمده اين اتفاق ميدانند. با دكتر شهربانو قهاري، روانشناس در اين خصوص گفتوگو كردهايم.
آيا تمايل به زيبايي ميان انسانها يك امر طبيعي است يا خير؟ و اگر طبيعي است، آيا حد و مرزي براي آن وجود دارد؟ به عبارتي اين تمايل و تلاش براي رسيدن به آن تا چه حدي قابل قبول و پذيرش است؟
قطعا بله، تمايل به زيبايي يك امر فطري و طبيعي است كه در همه انسانها وجود دارد و البته در خانمها بيشتر است. همه انسانها دوست دارند زيباتر و جذابتر شوند. زماني كه اين تمايل باعث رفع نواقص واقعي و آراستن صورت، ظاهر و حتي پوشش در حد معمول باشد، منطقي و طبيعي است، اما وقتي تلاش براي رسيدن به اين زيبايي بيش از حد معمول است، يعني به اندازهاي كه براي فرد اشتغال ذهني و فكري ايجاد كرده و ساعات زيادي از وقت و انرژي وي را بگيرد و حتي سلامتش را تهديد كند، ديگر از حالت طبيعي خارج شده و جنبه غيرطبيعي و حتي مرضي پيدا ميكند.
چه اتفاقي رخ ميدهد كه اين تمايل از حد طبيعي خود خارج و افراطي ميشود؟
وقتي به طور كل صحبت از زيبايي ميشود، در حقيقت دو نوع زيبايي قابل تبيين است؛ زيبايي صورت و زيبايي سيرت كه منظور از زيبايي سيرت همان اخلاق و رفتار نيكو و ارزشهاي معنوي و مذهبي است كه در همه اديان هم به آن اشاره شده است. به طور مثال در قرآن آمده است كه ملاك برتري و تقرب شما نزد پروردگارتان تقوا و خويشتنداري است؛ يعني زيبايي سيرت نه صورت. اين ملاك در بقيه اديان هم مطرح شده، در حالي كه راجع به زيبايي ظاهري صحبتي نشده است، اما نميتوان گفت چون درباره زيبايي ظاهري در دين صحبتي به ميان نيامده است، پس مهم نيست. اتفاقا از آنجا كه اين تمايل بر پايه فطرت آدمي است، مهم است، اما به اندازه و در حد معقول و طبيعي آن و نه در حد افراط كه مانع رسيدن فرد به كارهاي ديگر و بويژه خودسازي وي شود كه هدف اصلي اديان هم هست.
اما متاسفانه آنچه بيشتر آدمها به آن توجه ميكنند، زيبايي صورت و ظاهر است تا زيبايي سيرت، به طوري كه گاهي آنقدر برايشان مهم ميشود كه ديگر ارزشهاي معنوي جايي در زندگيشان ندارد.
چه انگيزهاي باعث كشش افراد به سمت اينگونه عملهاي بعضا غيرضروري ميشود؟
يكي از جنبههاي سلامت روان، پذيرش خود است. وقتي ما جنبههاي ظاهري خودمان را ميپذيريم، يعني يكجورهايي با خودمان در صلح هستيم. اما گاهي اوقات افراد نميتوانند بخشي از ظاهر خود را بپذيرند. اين بخش از ظاهر گاهي واقعا داراي نقص و البته قابل اصلاح است، اما خيلي از اوقات نيز هيچ مشكلي ندارد، اما فرد باز هم با آن كنار نميآيد و به انواع كارها و بويژه عملهاي زيبايي دست ميزند تا اين نقص خيالي را برطرف و ظاهر خود را زيبا كند. اين فرد طبيعتا تحتتاثير برخي هنجارها يا الگوبرداري از برخي افراد جامعه، مد، فشار گروه همسالان و... به اين زيباسازي روي ميآورد.
سرزنش و مسخره كردن براي زشتي يا نقص احتمالي چه مقدار در تمايل به عمل زيبايي تاثير دارد؟
ما يك پديده داريم به نام فشار همسالان كه نوجوانان و جوانان تحت تاثير اين فشار رفتارهايي را انجام ميدهند، مثل سيگاركشيدن. سرزنش و مسخرهكردن نيز در همين راستاست. اين مساله ميان نوجوانان شايع و طبيعي است، اگرچه در این قضیه هم بيتاثير نيست. البته بخشي از اين گرايش به زيبايي و زيباسازي در دوره نوجواني طبيعي است، چراكه نوجوان دوست دارد مركز و محور توجه باشد و درواقع او با زيبايي خودش احساس امنيت و اعتماد به نفس ميكند.
اين اعتماد به نفس نداشته با اين زيباسازيهاي ظاهري به دست خواهد آمد؟
نه، اعتماد به نفس با ايجاد تغييرات ظاهري به دست نميآيد و اين افراد براي بالا بردن اعتماد به نفس خود احتياج به رواندرماني دارند. وقتي اعتماد به نفس آدم پايين باشد با اين چيزها درست نميشود.
آيا عمل زيبايي باعث رفع اين نواقص و آسودگي خيال اين افراد ميشود؟
نه، اين نواقص با جراحي درمان نميشود و عمل زيبايي هيچ كمكي به تغيير حس دروني آنها نميكند. اگر فرد افسرده است بايد افسردگي او درمان شود و اگر دچار اختلال بدشكلي و بياشتهايي غذايي است بايد درمان دارويي يا رواندرماني شود.
با وجودي كه تمايل به زيباسازي بيشتر ميان خانمها وجود دارد، اما عملهاي زيبايي در سالهاي اخير ميان مردها هم رواج زيادي يافته است، چرا؟
به طور كل بدون در نظر گرفتن جنسيت، ميتوان گفت يكي از دلايل گرايش جوانان به عمل زيبايي در سالهاي اخير، غفلت از اهميت و گرايش به ارزشهاي معنوي، دروني و اخلاقي و زيبايي سيرت است. چنانكه در پيوند ازدواج هم در سالهاي اخير ملاكهاي ظاهري و بسيار سطحي مورد توجه واقع شده است. ملاكهايي مانند خوشتيپ، خوشگل و پولدار بودن طرف مقابل و معيارهاي اصلي ازدواج مثل راستگويي، صداقت، پاكدامني، نجابت و... كمرنگ شده و ارزش واقعي خود را از دست داده است. به طور كل در تبيين اين موضوع ميتوان گفت گرايش زياد به يك جهت، باعث كم شدن توجه و گرايش به جهت و سمت ديگر ميشود.
آيا در كشورهاي ديگر هم عمل جراحي به همين شدت و نوع كشور ماست و دلايل و انگيزههاي انجام آن شبيه ايرانيهاست؟
اولا فكر نميكنم جراحي زيبايي در كشورهاي ديگر به اين راحتي و فراواني صورت بگيرد. ثانيا اگر جراحي زيبايي هم باشد بيشتر مربوط به افرادي است كه يا در كار بازيگري هستند يا سني از آنها گذشته است و در جمعيت عادي جامعه به اين شدتي كه در ايران است وجود ندارد، در حالي كه در ايران برخلاف ساير كشورها اينگونه عملها بيشتر در جوانها و تقريبا در تمام اقشار جامعه به چشم ميخورد.
فاطمه مرادزاده - جامجم
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن