نهال موفقیت مردان بزرگ دیر به بار می نشیند؛ برخی از افراد موفق در دهه سوم عمرشان و برخی دیگر در زمان های متفاوت. همان طور که به ثمر رسیدن بذر در دل خاک به زمان کافی نیاز دارد، به ثمر نشستن بذرهای موفقیت و عظمت در کشتزار ذهن نیز محتاج زمان است. بنابراین باید به خود بقبولانید که برای موفقیت هیچ گاه دیر نیست. کار موجبشادی و سرزندگی انسان می شود. هر روز زندگی را آغازی برای شروع یک کار و فعالیت جدید قلمداد کنید!

مایکل رابینز بلومبرگ (Michael Robins Bloomberg) هم جزو آن دسته بود که دست از تلاش نمی کشید. اجداد بلومبرگ از مهاجران روسی ساکن آمریکا بودند.

مایکل متولد 14 فوریه سال 1942 شهر بوستون ماساچوست آمریکا است. خانواده او تا سن دو سالگی مایکل در بوستون (Boston) زندگی می کردند و پس از آن به بروکلین (Brooklyn) و مجددا بعد از دو سال به مدفورد (Medford) در حومه بوستون نقل مکان کردند.

مایکل در آنجا به کالج رفت و سپس به دانشگه جانز هاپکینز (John Hopkin) رفته و در سال 1964 با مدرک مهندسی برق از این دانشگاه فارغ التحصیل شد. او همچنین از دانشگاه هاروارد (Harvard) مدرک MBA دریافت کرد. او یک دکترای افتخاری از دانشگاه فوردهام (Fordham) نیز دریافت کرده است. بلومبرگ در ابتدا به عنوان یکی از اعضای شرکت سرمایه گذاری سالمون برادرز (Salomon Brothers) به کار خرید و فروش سهام شرکت و توسعه سیستم های اطلاعاتی مشغول شد.



او در سال 81 با دریافت مبلغ بازخرید 10 میلیون دلار از این شرکت اخراج شد. وی از این پول برای تاسیس شرکتی به نام سیستم های بازار نوآور (Innovative Market Systems) استفاده کرد. مریل لینچ (Merrill Lynch) به عنوان اولین مشتری شرکت، 22 عدد از نرم افزارهای شرکت را به قیمت 30 میلیون دلار خریداری کرد. نام شرکت در سال 86 مبه بلومبرگ ال.پی (Bloomberg L.p) تغییر کرد و تا یک سال بعد حدود 5000 نرم افزار این شرکت به فروش رفت. تا سال 2000 نیز بیش از 000/250 نرم افزار شرکت در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار گرفت. این شرکت صاحب یک شبکه رادیویی نیز می باشد. دیگر کسب و کار بلومبرگ شامل بلومبرگ ال.پی، تلویزیون بلومبرگ و بلومبرگ ترمینال می شوند. بلومبرگ ال.پی یک شرکت طراحی نرم افزارهای مالی، فراهم کننده اخبار و داده های مالی است. این شرکت در سال 1981 تاسیس شده است. این اطلاعات توسط بلومبرگ ترمینال، محصول اصلی سودآور شرکت، در سرتاسر جهان فراهم می شوند. بلومبرگ ال.پی دامنه کارش را به حوزه تلویزیون، رادیو و اینترنت نیز گسترش داد.

بلومبرگ ترمینال یک سیستم کامپیوتری است که امکان دسترسی به خدمات تخصصی بلومرگ در رابطه با اطلاعات مالی بازار و محیط های تجاری را برای متخصصان مالی فراهم می کند. در حال حاضر بسیاری از شرکت های مالی بزرگ، مشتری خدمات تخصصی بلومبرگ هستند. امروزه بیش از 275 هزار مشتری مشترک سرویس اخبار و اطلاعات مالی شرکت بلومبرگ در سرتاسر جهان هستند. اداره مرکزی شرکت در شهر نیویورک است. هم اکنون بیش از 000/10 کارمند در دنیا برای این شرکت کار می کنند. تلویزیون بلومبرگ یک شبکه 24ساعته و جهانی است که اخبار مالی و تجاری پخش می کند. برنامه های این تلویزیون برای حدود 200 میلیون بیننده پخش می شود. این تلویزیون در اختیار و اداره شرکت بلومبرگ ال.پی است و اداره های مرکزی آن در نیویورک، لندن و هنگ کنگ قرار دارند.

مایکل بلومبرگ، شهردار کنونی شهر نیویورک است. او سال ها عضو حزب دموکرات آمریکا بود، اما در سال 2001 به عنوان یک جمهوریخواه در انتخابات شهرداری ها شرکت کرد و موفق شد در انتخابات آن سال و سال 2005 انتخاب شود. وی در سال 2007 سیاستمداری مستقل بوده است. او برای اینکه بتواند برای دور سوم در انتخابات شهرداری نیویورک نامزد شود، از طریق قانونی تلاش کرد و درنهایت توانست در انتخابات 2009 به عنوان شهردار نیویورک انتخاب شود.

مایکل بلومبرگ پس از انتخاب شدن به عنوان شهردار نیویورک پستش را به عنوان مدیر ارشد اجرایی شرکت رها کرد. شرکت در حال حاضر توسط دان داکتوروف (Dan Doctoroff)، معاون قبلی شهردار، اداره می شود. بلومبرگ هرگز قبول نکرده که به عنوان شهردار نیویورک حقوقی دریافت کند و تنها یک پاداش سالانه به خاطر خدماتش دریافت می کند. ثروت هنگفت بلومبرگ او را قادر کرده در فعالیت های بشردوسانه زیادی مشارکتداشته باشد. او بیش از 300 میلیون دلار از دارایی خود را به دانشگاه جانز هاپکینز (Johns Hopkins) که از سال 1966 تا 2002 به عنوان رییس هیأت مدیره آنمشغول به کار بود، اهدا کرده است. او همچنین از طریق بنیاد خانواده بلومبرگ میلیون ها دلار صرف امور خیریه کرده که باعث شد در سال 2007 به عنوان هفتمین فرد خیرخواه آمریکا شناخته شود. مایکل بلومبرگ مالک 88 درصد سهام شرکت بلومبرگ ال.پی و هفدهمین فرد ثروتمند دنیا است.



از کارگاه خیاطی تا دکوراسیون برج العرب


هنر طراحی لباس برای گروه های مختلف اجتماعی و همچنین برای سنین متفاوت ازجمله مشاغلی است که امروزه از رونق بسیار خوبی برخوردار شده است.

لباس هایی که هر روزه با رنگ و طرح جدید به بازار می آیند، همگی زاییده فکر و هنر کسانی هستند که در پشت مارک های مختلف پوشاک مشغول فعالیت و برنامه ریزی هستند.

در دنیای امروز این مسئله به حدی قوت یافته که گاهی از طراحان، به علت نفوذ بسیار بالایی که در اقشار مختلف جامعه کسب کرده اند، در مقاصد مختلف اقصتادی و حتی سیاسی استفاده می شود. پوشاک «ورساچه» یکی از همین برندهایی است که با طراحی های جنجالی خود شناخته شده است. جیانی ورساچه که در «Reggio Calabria» ایتالیا به دنیا آمد، در زمان کودکی مادرش با درآمد کارگاه خیاطی کوچک خود، خانواده اش را اداره می کرد.

جیانی همراه برادر بزرگترش سانتو (Santo) و خواهر کوچکترش (Donatella) در کنار مادر خیاط خود فرانچسکا (Franciska) و پدرش بزرگ شد و همه چیز در مورد خیاطی و دوختن لباس را خیلی زود از مادر خود آموخت و توانست به وسیله علاقه و ذوق ذاتی خود اولین لباس ها را طراحی کند و در مزون مادرش به فروش برساند. بعد از آن ورساچه آموزش های تکمیلی حرفه ای در زمینه طرح آماده سازی و تهیه پارچه دید.

او اولین موفقیت خود را زمانی نشان داد که طرح هایی برای کلکسیون فیوری فیورنتینا (Fiuri Fiorentina) که یک کمپانی ایتالیایی در سال 1972 بود، فرستاد.



ورساچه تا قبل از سن 25 سالگی در زمینه معماری تحصیل می کرد و سپس به قصد طراحی لباس به میلان رفت و بدون دیدن آموزش آکادمیک و رسمی، مجموعه هایی را بریا مارک های ایتالیایی دی پارسی (Day Rarisi)، جنی (Jeni) و کلاگان (Kelagan) طراحی کرد. وی اولین مجموعه لباس های چرمش را در سال 1975 به نمایش گذاشت و نخستین بوتیک خود را به وسیله دلااسپیک در میلان افتتاح و نخستین مجموعه لباس زنانه را تحت نام خودش ارائه کرد.

البته او برای تکمیل مجموعه خود، سایر مارک ها را نیز عرضه می کرد، اما به تدریج توانست مارک اختصاصی خود را به عنوان یک برند مطرح کند. وی همه چیز را درمورد رنگ، جنس، برش و دوخت پارچه می دانست. جیانی (Gianni) موفق به دریافت جایزه چشم طلایی به خاطر بهترین طراحی لباس زنانه در پاییز و زمستان شد. خیلی زود طرفداران سبک ورساچه زیاد شدند و بوتیک های دیگر به این نام در سطح دنیا شروع به کار کردند. ورساچه مارک «Instante» را در امپراتوری مد دنیا قرار داد. این مارک مشابه سبک او در خیاطی و طراحی زنانه، سطح بالا بود، اما هدف اصلی طراحی جوان ترها و افرادی که توانایی مالی کمتری دارند بودند.

«پیراهن هایی برای اندیشیدن» نام نمایشگاهی بود که به کارهای گذشته ورساچه نگاه می کرد و در میلان برگزار شده بود. در همان سال ورساچه نخستین مجموعه طراحی زنانه سطح بالای خود را ارائه کرد. سبک ورساچه به علامت تجاری مخصوص خود او تبدیل شد. ورساچه هنگام طراحی محصولات جدید، تنها یک طرح مبهم از اندیشه و تصورات خود را ارائه می کرد و دستیاران او مسئول تبدیل این ایده ها به لباس های قابل پوشیدن بودند. زمانی که ورساچه یک خریدار پارچه بود، همیشه از سفر کردن لذت می برد. او در طرح های جدید خود، تاثیراتی را که از مسافرت های خود کسب می کرد با یکدیگر می آمیخت. در سال 1986 رئیس جمهور وقت ایتالیا لقب شوالیه هنر را به جیانی ورساچه اهدا کرد. کمپانی ورساچه ادوکلن ورساچه را وارد بازار کرد و جایزه اسکار مد را به خود اختصاص داد. سپس به نیویورک رفت و اولین شعبه ورساچه در آمریکا افتتاح شد. در همین سال عنوان خلاق ترین طراحی لباس را از منتقدین بلژیک به دست آورد. جیانی ورساچه 50 ساله در پانزدهم جولای 1997 در جلوی کاخ محل زندگی خود در میامی فلوریدا هدف شلیک گلوله قرار گرفت و درگذشت.

بسیاری از طراحان اعتقاد دارند که با مرگ ورساچه، نه تنها ایتالیا، بلکه تمام دنیا یکی از نوگراترین هنرمندان خود را از دست داد.

به قول دوستان جیانی، «ورساچه نجات دهنده هالیوود از گودال یکنواختی و روزمرگی بود.» بزرگداشت جیانی ورساچه در سال 2007 شهردار میلان اعلام کرد برای قدردانی از فعالیت های این نابغه مد و طراحی، خیابانی را در مرکز پایتخت صنعتی ایتالیا به نام جیانی ورساچه نامگذاری کرد. بعد از جیانی برادرش سانتو ورساچه مدیریت کمپانی را به عهده گرفت و خواهرش نیز سرپرستی تیم طراحی این شرکت را عهده دار شد. او قبلا در موقعیتی مشابه برای مارک ورسوز طراحی می کرد. آلگرا (Algra)، دختر او وارث منحصر به فرد جیانی ورساچه است که بنا بر وصیت جیانی، مالک 50 درصد از سهام ورساچه شد. دانیل پسر دوناتلا (Donatella)، وارث مجموعه های نقاشی جیانی است. عمارت های بزرگ ورساچه در شهر کومو ایتالیا، میامی و نیویورک بخشی از دارایی اوست.

جمله معروف «اعتقاد عمیقی به این حقیقت دارم که خلاقیت زاییده تنش و بحران ایده ها است»، از دوناتلا ورساچه است. او که 10 سال از برادر خود، جیانی کوچک تر بود، همیشه تحت تاثیر برادر خود قرار داشت. زمانی که 11 سال داشت لباس هایی را می پوشید که جیانی مخصوص او می دوخت. زمانی که جیانی در اواسط دهه 70 به فلورانس نقل مکان کرد تا شغلی را در طراحی لباس های کشباف آغاز کند، دوناتلا دریافت که او هم همانند برادر بزرگترش به دنیای مد اشتیاق خاصی دارد. او یک سال پس از مرگ جیانی، نخستین مجموعه طراحی زنانه سطح بالای خود را برای سالن ورساچه در هتل رایزال پاریس (Paris Rizal) به نمایش گذاشت.
او نخستین طراحی است که به جای استفاده از مدل های ناشناس و غیرمعروف، از افراد مشهور و برجسته استفاده کرد و این را در عرصه مد باب کرد تا این افراد لباس های او را بر راهروهای نمایش و سای رسانه های عمومی مانند تبلیغات به دنیا نشان بدهند. اکنون او یکی از طراحان ثروتمند و برجسته جهانی و در حال حاضر نایب رئیس گروه ورساچه و رئیس طراحان شعبه مد ورساچه است. او دارای 20 درصد از سهام کل ورساچه است.

امپراتوری ورساچه به یک تجارت خانوادگی بدل شده است که یکی از نمادهای آن، بلندترین و باشکوه ترین هتل دنیا، برج العرب در دبی است که به مجموعه وسیعی از مبلمان و تخت های ورساچه در اتاق های لوکس و گرانقیمت خود مجهز شده است. این کمپانی بیش از 792 میلیون دلار در سال درآمد دارد.







میخائیل پروخوروف


کسی که نوآوری در تولید انرژی میلیاردرش کرد

میخائیل پروخوروف مدل زندگی فعالانه ای دارد و به کیک بوکسینگ، پیاده روی و اسکی علاقه مند است. شغل و زندگی پروخوروف شامل بانکداری بین المللی، مدیریت مالی، سرمایه گذاری های منابع طبیعی و نوآوری در تولید انرژی می شود، او با ثروت 5/9 میلیارد دلار، ثروتمندترین فرد روسیه و چهامرین فرد ثروتمند جهان است!

برای موفقیت باید عاشق کار و هدف خود باشیم، البته بدون علاقه به هدف هم می توان موفق شد، ولی این موفقیت عمیق و پرشکوه نخواهد بود. اگر به کار خود علاقه مند نیستیم و نمی توانیم شرایط را عوض کنیم، سعی بر این داشته باشیم که خودمان را عوض کنیم و در خود علاقه ایجاد کنیم.

به جنبه های مثبت کار خود فکر کنیم وسعی کنیم آنها را در کار خود پررنگ تر و نقاط مثبت جدیدی را در کار خود کشف و حتی ایجاد کنیم. برای این کار لازم نیست کار خارق العاده ای انجام دهیم. شاید تا به حال به افراد موفق زیادی برخورد کرده باشیم و آنها را خوش شانس بدانیم، ولی در بیشتر آنها یک نقطه مشترک می بینیم و این همان علاقه به رسیدن هدف است که برای ما شانس و موفقیت می آورد.

بهتر است موفقیت افرادی مانند «میخائیل پروخوروف» (Mikhail Prokhorov) را مطالعه کنیم تا بتوانیم برای رسیدن به هدفمان کوشاتر باشیم! میخائیل پروخوروف در 3 می سال 1965 در مسکو متولد شد. پدر او رئیس ارتباطات بین المللی کمیته ورزش های جماهیر شوروی و مادرش یک محقق علمی بود که در موسسه ماد شیمیایی مسکو کار می کرد.

میخائیل یک خواهر به نام ایرنیا نیز دارد. والدین او اخلاق کاری قوی و عشق به یادیگری و علاقه به ورزش را در وجود او القا کرده بودند. این ویژگی ها به میزان زیادی در کار حرفه ای او به وی کمک کرده اند. میخائیل از موسسه مدیریت مالی مسکو فارغ التحصیل شد.

او از سال 1989 به مدت سه سال در جایگاه مدیریت بانک بین المللی همکاری های اقتصادی مشغول به کار شد. سپس برای مدت کوتاهی رئیس هیات مدیره شرکت مدیریت مالی بین المللی (MFK) بود. در سنین 28 سالگی و در سال 1993 در دوره خصوصی سازی گسترده صنایع دولتی پس از فروپاشی کمونیسم، به همراه شریکش ولادیمیر پوتانین (Vladimir Potanin) خرید، شرکت نوریلسک نیکل (Noril Skiy Nikel)، شرکت استخراج و ذوب نیکل، پالادمیر و دیگر فلزات را توسط بانک اونکسیم که از سال 1993 رئیس هیات مدیره آن بوده، مهندسی و هدایت کرد.



میخائیل پروخوروف یک میلیاردر کارآفرین خودساخته است که به خاطر تبدیل نوریلسک از یک شرکت ناکارآمد به یکی از بزرگ ترین و سودآورترین شرکت های منابع طبیعی دنیا، شهرت دارد و مورد احترام قرار می گیرد.

وی پس از فروش سرمایه های نامرتبط به استخراج شرکت، به سمت مدرنیزه کردن این کسب وکار گران و پیچیده که نیاز به کشتی های یخ شکن برای انتقال فلزات روی دریاهای شمالی و یخ زده داشت، شروع به حرکت کرد.

پروخروف برای این کار روی یک کشتی فنلاندی جدید و نوآورانه که احتیاج به یخ شکن نداشت، سرمایه گذاری کرد. دفتر مرکز نوریلسک در شهر سیبری (Siberian) واقع است. به دلیل شرایط محیطی و نیروی کار نامناسب و آلودگی بیش از حد این منطقه، باعث شد که پروخوروف در سال 2007 از سمت مدیرعاملی شرکت نوریلسک استعفا دهد و قصد خود از این کار را جداکردن سرمایه هایش از شریک طولانی مدت خود، ولادمیر پوتامین، اعلام کرد.

میخائیل و شریکش طی مذاکراتی طولانی مدت، شرکت اینترو را که تا آن زمان توسط هر دو نفر اداره می شد، به دو شرکت مستقل تقسیم کردند. شرکت اینترویک شرکت سرمایه گذاری بزرگ روسی در زمینه استخراج مواد کانی، فلزات، انرژی، مدیریت مالی، خرده فروشی، مبادلات املاک و دیگر بخش ها می باشد.

این شرکت گسترده توسسط میخائیل و ولادیمیر اوایل دهه 90 تاسیس شد تا سال 2009 تنها سرمایه مشترک این دو شریک سرمایه گذاری JSC بود که ارزش گذاری آن به دلیل بازار به شدت ناپایدار مبادلات املاک مسکو، بسیار مشکل بود.

هدف این شرکت فراهم کردن نرخ بازگشت سرمایه بالا و خلق بازاری در حال رشد برای سهام شرکت، در بازار مبادلات سهام ملی و بین المللی است.

میخائیل پروخوروف پس از خروج از اینترو، گروه اونیکسیم را با سرمایه ای در حدود 25 میلیارد دلار و به منظور سرمایه گذاری در اموری چون مدیریت مالی، فناوری پیشرفته، سلول های سوخت هیدروژنی و استخراج فلزات گران قیمت و ارزشمند راه اندازی کرد. تمرکز گروه بر توسعه پروژه های استخراجی و نانوتکنولوژی برای تولید انرژی می باشد. پروخوروف بر این اعتقاد است که این دو حوزه توجه دانشمندان، رهبران کسب و کار کمیته های محیطی روسیه و تمام جهان را به خود جلب خواهد کرد.

به اعتقاد او دستیابی به یک منبع انرژی ماندگار که برای محیط زیست مضر نباشد، یک هدف متعالی و مهم برای تمام بشریت است.

در اوایل سال 2008 ارزشمندترین سهام خود را به علاوه مقاری از سهام نوریلسک نیکل به شرکت روسال (Rusal) که یک شرکت حفاری و استخراج است، در ازای 14 درصد از سهام این شرکت و مبلغ 7 میلیارد دلار به فروش رساند.

این معامله برای او بسیار موفقیت آمیز بود، چون تنها سه ماه بعد و با سقوط قیمت نفت، بازار نامناسب سهام، ارزش بسیاری از شرکت های روسی ازجمله نوریلسک را تقریبا به نصف کاهش داد. ارزش منافع او در شرکت های مختلف دیگر (شامل Rusal و Jsc) به میزان زیادی کاهش یافت.

در سال 2004 بنیاد میخائیل پروخوروف توسط خودش تاسیس شد که توسط خواهرش اداره می شود. هدف این بنیاد، آگاهی رسانی فرهنگی و تشویق فعالیت های فرهنگی به منظور بهبود زندگی انسان ها است.

میخائیل پروخوروف مدل زندگی فعالانه ای دارد و به کیک بوکسینگ، پیاده روی و اسکی علاقه مند است. شغل و زندگی پروخوروف شامل بانکداری بین المللی، مدیریت مالی، سرمایه گذاری های منابع طبیعی و نوآوری در تولید انرژی می شود، او با ثروت 5/9 میلیارد دلار، ثروتمندترین فرد روسیه و چهارمین فرد ثروتمند جهان است!

منبع: روزنامه اقتصادی آسیا
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir