علم به "است" ها می پردازد و اخلاق به "باید"ها. این دو حیطه متمایز هستند و بسیار مهم است که آنها را با هم خلط نکنیم.
اخلاق (Ethics) یکی از زیر شاخه های فلسفه که بطور کلی به مطالعه "درست و غلط بودن" کارها میپردازد.
اخلاق خود تعریف مشخصی دارد، اما مثل هر رشته ای نظریه ها و بحثهای بسیار متنوع و مختلفی در مورد آن وجود دارد، عده ای از فلاسفه به مطلقگرایی در اخلاق (Moral absolutism) معتقدند و برخی دیگر به نسبیت گرایی در اخلاق (Moral Relativism) معتقدند و هرکدام برای خود استدلالهایی دارند.

اخلاق در مکتب عینی گرایی (Objectivism) در نظر من جذابیت ویژه ای دارد و من امیدوارم بتوانم روزی در مورد آن نوشتار یا نوشتارهایی بنویسم، اما تا آن زمان میتوانم چند منبع به شما معرفی کنم.

اخلاق خرد محور از دیدگاه Objectivism
Objectivism 101 - free Suite101 course - Page: 1

Atheism Morality and Meaning by Dr.Micheal Martin

ماهیت اخلاق (Meta-ethics)
An introduction to contemporary metaethics by Alexander Miller
این کتاب بدون شک یکی از بهترین آثاری است که در مورد اخلاق در دوران معاصر نوشته شده است.


در کتاب "تمدن و ناخشنودیهای آن" از پدر علم روانکاوی -فروید نیز خواندم که او اخلاق را چنین تعریف میکرد که اخلاق یعنی محدود کردن غرایز به منظور پیشرفت تمدن. یعنی غرایز را در حیطه ی عقل محدود کنیم تا به تمدن و اجتماع ضرری وارد نیاید. من با این نوع تعریف از اخلاق خیلی موافقم. چون اگر نظری به خیلی از مکارم اخلاقی بیاندازم میبینیم که فروید درست میگوید