هرگاه دستگاه عصبی خودمختار که کار بسیج بدن را در موقعیتهای اضطراری برعهده دارد مدت طولانی بیوقفه فعالیت کند، ممکن است برخی اختلالهای جسمانی بروز کند، مانند زخمهای گوارشی، زیادی فشار خون و بیماری قلبی به فشار روانی شدید نیز (که از راه دستگاه عصبی مرکزی، موازنههای هورمونی را بر هم میزند) پاسخهای ایمنی جاندار را مختل کرده و توانائی بدن را در مبارزه علیه ویروسها و باکتریها کم میکند. چنین برآورد شده که فشار هیجانی در بیش از پنجاه درصد اختلالهای جسمانی نقش عمدهای دارد.
رشتهای که با بررسی رابطهٔ متغیرهای روانشناختی با سلامت جسمانی سروکار دارد ـ پزشک روانتنی میباشد در پهنهٔ پژوهشهای میان رشتهای مرتباً اهمیت بیشتری پیدا میکند. اصطلاح "Psychosomotic" (روانتنی) از دو کلمهٔ یونانی (Psyche ـ ذهن) و (Soma ـ تن) گرفته شده است. اعتقاد بر این است که بیماریهائی مانند حساسیتها، سردردهای میگرنی، فشارخون، ناراحتیهای قلبی، زخمهای گوارشی و حتی جوشهای غرور جوانی با فشار هیجانی ارتباط دارد. پژوهشهائی که دربارهٔ این اختلالها صورت گرفته بیش از آن است که بتوان فشردهٔ آنها را در اینجا بیان داشت، اما ذکر پژوهشهائی که رابطهٔ فشار روانی را با زخمهای گوارشی و بیماری قلب نشان میدهد نمونههائی از آن پژوهشها بهدست خواهد داد.
فشار روانی و زخمهای گوارشی
یک زخم گوارشی، ضایعه یا حفرهای است در پوشش درونی معده یا دوازهه که بر اثر ترشح زیادی اسید کلرئیدریک ایجاد میشود. این اسید در فرآیند گوارش، در کار تجزیهٔ خوراک به مواردی که بدن بتواند آنها را بهکار ببرد با آنزیمهای گوناگون تعامل میکند. هرگاه این اسید بیش از اندازه ترشح شود رفته رفته لایهٔ مخاطی حافظ دیوارهٔ معده را از بین میبرد و زخمهای کوچکی ایجاد میکند. چندین عامل در فزونی ترشح این اسید مؤثر هستند که فشار روانی یکی از آنها است.
پژوهش با حیوانها نشان داده که در بعضی شرایط، فشار روانی موجب زخمهای گوارشی میشود. در یک رشته آزمایش با موشها، با وارد آوردن ضربههای برقی ملایم به دم حیوان، ایجاد فشار هیجانی کردند. موشها در گروههای سهتائی در دستگاهی شبیه آنچه در شکل زخم گوارشی در موشها میبینید آزمایش میشدند. موشی که در اتاقک سمت چپ قرار دارد با گرداندن یک چرخ میتواند از وارد آمدن ضربههای برقی برنامهریزی شده جلوگیری کند. علاوه بر این، پیش از هر ضربهٔ برقی یک علامت هشدار داده میشود که اگر حیوان در پاسخ به آن، چرخ را به موقع بگرداند، ضربهٔ بعدی دیرتر وارد میشود. موش اتاقک میانی به موش اتاقک سمت چپ زنجیر شده است، طوریکه هر وقت به موش سمت چپ ضربه وارد میآید، موش میانی هم یک ضربهٔ برقی با مدت زمان و شدت همسان دریافت میکند با این تفاوت که این یکی هیچ کنترلی بر ضربههای برقی ندارد. موش اتاقک سمت راست هم مانند دو موش دیگر در بند شده است اما در مورد او الکترودها به برق وصل نیست و هیچ ضربهٔ برقی بر او وارد نمیشود.
پس از مدتی آزمایش، موشها از نظر زخمهای گوارشی مورد بررسی قرار میگرفتند. موشهائی که توانسته بودند برای کنترل ضربهٔ برقی کاری بکنند بسیار کمتر از موشهای عاجز اتاقک میانی دچار این زخمها شدند. در موشهای گروه گواه که هیچ ضربهای دریافت نمیکردند، زخمها بسیار ناچیز بود (وایس، ۱۹۷۲).
این آزمایش و آزمایشهای همانند آن، حاکی است که فشار روانی کنترلنشدنی که دیرزمانی به درازا بکشد مسلماً نقشی در ایجاد زخمهای گوارشی دارد. گرچه باید پژوهشهای دیگری انجام گیرد تا بتوان یافتههای حاصل از آزمایش با حیوانها را به آدمیان تعمیم داد، اما همین، جا میتوان این احتمال را پذیرفت که فشار روانی یکی از عواملی است که زخمهای گوارشی ایجاد میکند، بهویژه در کسانی که بهخاطر آمادگی زیستی مقدار بیشتر اسید کارئیدریک در آنها تولید میشود. مسئولان کنترل پرواز هواپیماها که در شرایط فشار روانی شدید کار میکنند و هر لحظه باید تصمیمهائی بگیرند که جان صدها آدمی در گرو آنها است بیش از صاحبان سایر حرفهها به زخمهای گوارشی دچار میشوند. و نسبت به یک آدم میانحال، بیشتر در معرض بیماریهای فشار خون و قلب هستند (گریسون ـ Grayson ۱۹۷۲).
زخم گوارشی در موشها
موش دستگاه سمت چپ، در شرایط اجتناب ـ گریز قرار دارد، یعنی میتواند با گرداندن چرخ از وارد آمدن ضربههای برقی برنامهریزی شده جلوگیری کند. علاوه بر این، با گرداندن چرخ در فاصلهٔ بین ضربههای برقی میتواند آنها را به تأخیر بیندازد. موش اتاقک میانی با سیم برق موش اتاقک سمت چپ پیوند دارد، طوریکه هر وقت به موش سمت چپ ضربه وارد میآید، موش میانی هم یک ضربهٔ برقی با مدت زمان و شدت همسان دریافت میکند، ولی رفتارهای این موش تأثیری بر توالی ضربههای برقی ندارد. اکتروهائی که به دُم موش سمت راست (آزمودنی گواه) نصب شده به برق وصل نیست و به او ضربهای وارد نمیشود. در پایان دورهٔ آزمایش، زخمهای گوارشی هر موش اندازهگیری میشود (نقل از وایس Weiss ، ۱۹۷۲).