بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 از مجموع 5

موضوع: چند مورد از پیش بینی های نوستر اداموس

  1. #1
    sevenstar آواتار ها
    • 972

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    حسابدار
    رشته تحصیلی
    حسابداری
    راه های ارتباطی

    Icon Gol چند مورد از پیش بینی های نوستر اداموس


    فروپاشی ۷ قدرت بزرگ

    « خبرهایی تازه می‏رسد.
    بارانی سنگین و غیرقابل پیش‏بینی ناگهان حائلی میان سپاه ایجاد می‏کند.
    سنگهای گداخته از آسمان فرو می‏ریزند و دریایی را تشکیل می‏دهند.
    ناگهان مرگ هفت نیرو در خشکی و دریا فرا می‏رسد. »

    باران می‏تواند نماد ارادهء مردمی باشد که در نهایت باعث فروپاشی اردوگاه شرق شد. (البته شاید)
    اما سنگهای گداخته می‏توانند نمادی از جنگ افزارهایی نظیر گلوله‏های توپ یا موشک باشند. با این تفسیر، از آنجا که تغییر قدرت به جز در یوگوسلاوی، با خشونت همراه نبود، بنابراین به نظر نمی‏رسد منظور این پیشگویی نابودی اردوگاه شرق باشد، بلکه منظور همان از بین رفتن اتحاد ۷ کشور بزرگ صنعتی می‏تواند باشد.

    ظهور پادشاه وحشت

    « در آن روز، تنها یکی از دو فرمانده بزرگ باقی خواهد ماند.
    به زودی توان آن به چشم خواهد آمد و روز به روز بیشتر خواهد شد.
    سرزمین جدید، در اوج قدرت خواهد بود.
    آمار و اطلاعاتی به آن مرد خون آشام خواهد رسید. »

    در این رباعی به وضوح رقابت دو قدرت شوروی و ایالات متحده آمریکا پیشگویی شده است که در نهایت همه می‏دانیم شوروی نابود شد و آمریکا قدرت بلامنازع در تحولات بین‏المللی گشت. اما هیچکس نمی‏داند «مرد خون آشام» کیست؟ نوسترآداموس در رباعیات بعدی خود، از این مرد با عنوان «پادشاه وحشت» یاد کرده است. به نظر می‏رسد شخصی با قدرت و خشونت زیاد در غرب به قدرت خواهد رسید.

    پیش بینی فروپاشی و تحلیل قدرت غرب

    « قدرت آنها دوبار افزایش و دو بار کاهش می‏یابد.
    غرب نیز مانند شرق دچار ناتوانی خواهد شد.
    دشمنش پس از چند جنگ، در دریا مورد پیگرد قرار می‏گیرد.
    (غرب) به زودی در اثر فقر و تنگدستی، به سقوط کشیده می‏شود. »

    همه می‏دانیم که قدرت ایالات متحده یک بار در دههء ۱۹۳۰ میلادی بسیار کاهش یافت و اقتصاد آمریکا دچار چالش جدی شد، اما پیش‏بینی نوسترآداموس اشاره به دو مرحله سقوط دارد که دومی برای غرب هنوز فرا نرسیده است.
    اما در مورد شرق، نوسترآداموس از قدرت گیری مجدد سرخ‏ها (؟) سخن به میان آورده است.

    فروپاشی غرب

    « در سرزمینی که آب و هوای آن بر خلاف بابل است،
    خون ریزی های فراوانی به وقوع خواهد پیوست.
    به زودی در دریا، هوا و زمین، کمیت ها و اندازه‎هایی ظاهرن ناعادلانه آشکار خواهند شد.
    حکومتهای این منطقه، فرقه گرا خواهند بود و گرسنگی و طاعون همه چیز را از میان خواهد برد. »


    منظور از بابل همان عراق است و اشاره به آب و هوایی بر خلاف بابل، منظور موقعیت سیاسی و جغرافیایی مخالف است که می تواند (شاید) ایالات متحده آمریکا باشد. اشاره به حکومتهای مختلف، می تواند ایالات مختلف کشور آمریکا باشد که امکان دارد به علت مشکلات اقتصادی، اعلام استقلال نمایند. فرقه گرایی نیز می تواند (شاید) همان اعلام استقلال باشد.

  2. #2
    sevenstar آواتار ها
    • 972

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    حسابدار
    رشته تحصیلی
    حسابداری
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    بازهم اشاره به تحولات آینده

    « ماجرایی بس شگفت،
    پیش از آن که امپراتوری تغییر یابد، روی خواهد نمود،
    دشت از جای خود رانش کرده،
    و سنگ های آذرین، ستون واره، خود را به آن خواهند رسانید،
    اما تمامی آن ها، در پیچ صخره، دگرگون خواهند شد. »

    این اشاره می‏تواند به وقوع یک آتشفشان خفته (همانند دماوند باشد). البته شاید هم این پیشگویی برای نقطه‏ای دیگر از جهان باشد. هرچه هست تاكنون تفسیر روشنی برای این رباعی یافت نشده است؛ اما تغییر یك امپراطوری (یا قدرت) بزرگ پیش‏بینی شده است.

    « از محاصره‏ای شبانه، به شهر تجاوز می‏شود، و گروهی راه فرار را در پیش می‏گیرند،
    نبرد، نه خیلی دور از شهر در می‏گیرد،
    مادری، از شادی بازگشت پسرش، از خود بی خود می‏شود،
    زهر، در جوف نامه‏هایی پنهانی، پنهان است. »

    ظهور فردی ترسناک

    « هنگامی که ساکنین قطب شمال با هم متحد گردند،
    وحشت و ترس بزرگ در شرق به وجود خواهد آمد.
    فرد جدید که پشتوانه اش وحشت فراوان است، به زودی برگزیده خواهد شد.
    رودس (Rhodes) و بیزانس به زودی از خون بربرها رنگین خواهند شد. »

    ساکنین قطب شمال می توانند بریتانیا، کانادا، ایالات متحده آمریکا و روسیه باشند. یک دشمن مشترک که از آن با وحشت فراوان یاد شده است، این قدرتها را باهم متحد خواهد ساخت. اما این فرد جدید که وحشت فراوان دارد کیست؟
    شرق کدام محور است؟ اروپای شرقی و روسیه است یا كشوری در آسیا؟ شاید چین؟
    در این پیشگویی با توجه به نام بردن از بربرها، در می‏یابیم كه جنگی بزرگ در پیش است كه یك طرف آن مسلمانان و اعراب و شاید برخی از كشورهای غیرمسلمان آسیایی و طرف دیگر ائتلاف كشورهای قطب شمال است.
    رودس یکی از بزرگترین جزائر دریای اژه است و در ده مایلی ترکیه قرار دارد. بربرها نیز در نوشتارهای نوسترآداموس به اعراب مسلمان اطلاق می‏شود. به نظر می‏رسد نبردی سنگین در منطقهء ترکیه دربگیرد که تلفات سنگینی بر اعراب تحمیل کند.
    بیزانس نیز همان استانبول کنونی می باشد که در قدیم، قسطنطنیه نام داشت.

    یک رباعی دیگر نیز موجود است که بازهم نام بیزانس در آن ذکر شده است:

    « ترومپت ناهمخوان، آن شوری را که سبب شد،
    تا بیزانس قانون‏های خود را دگرگون سازد، پنهان نگاه می‏دارد.
    از سرزمین مصر، مردی به پیش خواهد راند، که بر آن سر است،
    تا تمامی قوانین را واژگون ساخته، و معیارها را، و پولها را، به گونه‏ای دیگر درآورد. »

    در این رباعی نیز به صراحت از ظهور فردی در مصر سخن رانده شده است كه قرار است تغییرات مهمی را به وجود آورد.

    پیشگویی اتحاد دو قدرت بزرگ و سقوط دولت مصر

    « دو کشوری که میانشان نزاع درگرفته است، به زودی متحد می‏گردند.
    دولت بزرگ آفریقا متزلزل خواهد شد.
    حکومت این دو کشور به پراکندگی خواهد رسید. »

    دو كشوری كه میانشان نزاع درگرفته است شاید شوروی (روسیه) و ایالات متحدهء آمریكا باشند و شاید دو كشور دیگر كه در آینده درگیر جنگ با یكدیگر خواهند شد. شاید منظور از دولت بزرگ آفریقا، مصر باشد، بنابراین باید منتظر وقوع تغییرات سیاسی عمیق در مصر باشیم.
    اما منظور از پراكندگی، فروپاشی است؛ همان طور كه پیشتر برای شوروی اتفاق افتاد. اگر منظور از دو كشور ذكر شده، آمریكا و شوروی باشند، با این پیشگویی باید منتظر فروپاشی ایالات متحدهء آمریكا نیز باشیم. البته با توجه به قدرت عظیم اقتصادی و نظامی ایالات متحده، این امر كمی دور از ذهن به نظر می‏‎رسد.

    پایان اتحاد دو قدرت بزرگ

    « این دو كشور مدت زیادی بر پیمان خود باقی نمی‎مانند.
    آنها بعد از ۱۳ سال تسلیم بربرها خواهند شد.
    به زودی خسارات سنگینی بر دو طرف وارد خواهد آمد،
    تا آنجا كه هركس برای فرار، آرزوی یافتن یك كشتی را می‏كند. »

    نوسترآداموس به روشنی پیش‏بینی می‏كند كه پیمان میان دو قدرت بزرگ (شاید آمریكا و روسیه) بعد از گذشت ۱۳ سال نقض خواهد شد. پس لز این است كه خسارات بسیار سنگینی از طرف بربرها (اعراب مسلمان) به این دو قدرت وارد خواهد آمد.

    باز هم جنگ

    « اندکی پیش از غروب خورشید، زد و خورد آغاز می‏شود.
    شمار بسیاری از مردم، به چشم تردید به آن می‎نگرند،
    از بندرهای دریایی، هیچ پاسخی نمی‏آید.
    پل و گور، هر دو در کشوری بیگانه قرار دارند. »

    جنگ بزرگ

    « به علت اختلافات داخلی و سهل‏انگاری در فرانسه،
    راه در برابر محمدیون گشوده خواهد شد.
    رود سن (Seine) و زمین‏های حاشیهء آن در دریای خون فرو خواهند رفت.
    بندر مارسی پوشیده از كشتی‏ها و بادبانهای برافراشته خواهد شد. »

    « به خاطر ناسازگاری‏ها و تنش‏ها،
    و به سبب فروگذاشت‏های فرانسویان به محمدی‏ها،
    شادمانی شورانگیزی پدیدار می‏شود، زمین سینا و دریای سینا، در سرخای خون فرو می‏روند،
    و کشتی‏ها و قایق‏های بیشمار، بندر مارسی را خواهند پوشانید. »

    باز هم این پیشگویی در مورد خسارات فرانسه (شاید كل اروپا) می‏‎باشد. آنچه كه در این رباعی به وضوح دیده می‏‎شود، پیش‏بینی وقوع جنگی بزرگ در آینده است.
    در این پیشگویی نوسترآداموس به هجوم مسلمانان به فرانسه اشاره شده است. یورشی كه با قتل و كشتار شدید همراه خواهد بود. مارسی شهر بندری فرانسه است كه همواره مملو از كشتی‏های لنگر انداخته است. بادبانهای برافراشته می‏تواند تعبیری از ناوهای جنگی آماده رزم یا هواپیماهای جنگی باشد.

    جنگ بزرگ مسلمانان در دریایی آدریاتیک

    « ناوگان در نزدیكی دریای آدریاتیك متلاشی خواهد شد.
    زمین می‏لرزد، به سوی آسمان پرتاب می‏‎شود و مجددن در جای اولیهء‌ خود قرار می‏گیرد.
    مصر به لرزه در می‏آید و از محمدیون حمایت می‏كند.
    از پیشوای كل خواسته می‏شود كه تسلیم گردد. »

    دریای آدریاتیك قسمتی از دریای مدیترانه است. محمدیون باید واژه‏ای باشد كه نوسترآداموس به مسلمانان اطلاق كرده است. این رباعی پیشگویی نبردی سنگین در آینده است كه یك طرف آن مسلمان قرار دارند. به نظر می‏رسد مردم مصر از یک جریان خاص در آینده که منجر به درگیری نظامی شدید خواهد شد، حمایت خواهند کرد.

    شیر بزرگ

    « با تکیه بر قدرت پادشاهی، شیر بزرگ در نزدیکی دشتی گسترده،
    و پلی بزرگ، سبب ساز سقوط شهر اوستر می شود.
    تمامی دروازه‏ها، در زمان وحشت،
    پیوسته به روی آن مرد گشوده خواهند بود. »

    شیر بزرگ می‏تواند نمادی از پرچم یا نشان یك ارتش یك كشور باشد؛ ولی به طور كلی تفسیر منطقی یافت نشد.

    باز هم پیشگویی بروز مشكلات حاد

    « از یک دگرگونی ناگهانی، زیست بوم‏های تور، اورلئان و بولوا،
    همراه با، آنگر، راین و نانت، به سختی گرفتار می‏شوند،
    مردمی که به زبان ناآشنا سخن می گویند، در این مکان‏ها خیمه خواهند زد.
    جریان سیلابی به شتاب، در رودخانهء رن جاری شده، و زمین و دریا سخت لرزان خواهند شد. »

    منظور از زبان ناآشنا چیست؟ قطعن زبانی كه در اروپا شناخته شده باشد نیست، شاید زبان عبری، فارسی یا چینی باشد.

    « در آن زمان که مارها، بر پرهون مهراب حلقه می‏زنند،
    و اسپانیایی‏ها، خون تروجان‏ها را چنان آلوده می‏سازند،
    که تروجان‏های بسیاری فاسد می‏شوند،
    رهبر، به ناگاه به پرواز در آمده، و در صحراهای باتلاقی، خود را از چشم ها پنهان می کنند. »


    « چهل سال تمام در آسمان، رنگین کمانی به چشم نخواهد خورد،
    و چهل سال تمام هرروز، رنگین کمانی به چشم خواهد خورد،
    خشگای زمین، از تابش نور سوزان خورشید، بیشتر و بیشتر خواهد تفتید،
    و در آن زمان که خشکی زمین به چشم دیده شود، سیل‏هایی بس هولناک جاری خواهند شد. »


    « در بلندای برج قوس، یک داس با یک آبگیر، به یکدیگر پیوسته می‏شوند،
    از دستان جنگ آوران، بیماری، خشکسالی و مرگ، فرو می ریزد،
    و آن گاه سده به زمانی نزدیک می شود،
    که زمان دوباره سازی است. »

    این پیشگویی به ما نبردهایی را پیام می‏هد که همراه با بیماری و مرگ، باعث پایان سده‏ای می‏شوند. به نظر می‏رسد چهل سال خشكی آب و هوای و كمی بارش و در پس آن چهل سال پرآب و باران خواهد آمد.
    نوسترآداموس بارها در رباعیات خود به جنگ جهانی سوم اشاره کرده است که با مفاد این پیشگویی در ارتباط است. به هر حال این پیشگویی می‏تواند با سده‏ای که در آن هستیم و هنوز به پایان نرسیده همخوانی داشته باشد.

  3. #3
    sevenstar آواتار ها
    • 972

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    حسابدار
    رشته تحصیلی
    حسابداری
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    « این دو كشور، مدت زیاد بر پیمان خود باقی نمی‏مانند.
    آنها پس از ۱۳ سال، تسلیم بربرها خواهند شد.
    به زودی خسارات سنگینی بر دو طرف وارد خواهد آمد؛
    تا آنجا كه هركس برای فرار، آرزوی یافتن یك كشتی را می‏كند. »
    به نظر می‏رسد منظور از دو كشور، روسیه و آمریكا باشند كه پس از چندین كشمكش در قالب جنگ سرد، با یكدیگر كنار آمدند و بسیار از پروژه‏های تسلیحاتی خود را متوقف كردند. ظاهرن این مصالحه توسط بربرها (احتمالن منظور مسلمانان است) شكسته خواهد شد و جنگ و درگیری شدید پیش خواهد آمد.


    « به علت اختلافات داخلی و سهل‏انگاری در فرانسه،
    راه در برابر محمدیون گشوده خواهد شد.
    رود سن (Seine) و زمین‏های حاشیهء آن در دریای خون فرو خواهند رفت.
    بندر مارسی، پوشیده از كشتی‏ها و بادبانهای برافراشته خواهد شد. »

    این پیشگویی به وقوع یك جنگ ویرانگر در فرانسه (یا شاید كل اروپا) دلالت دارد.


    « هنگامی كه ستارهء دنباله‏دار آشكار گردد،
    رهبران سه‏گانه دولتهای مقتدر باهم دشمن خواهند شد.
    ضرباتی كه از آسمان فرود می‏آیند، زمین را می‏لرزانند.
    پو (Pau) و تیبر (Tiber) متلاطم هستند و ماری بر ساحل ایستاده است. »

    به نظر می‏رسد منظور از رهبران سه‏گانه دولتهای مقتدر، روسای كشورهای ایالات متحده، ‌روسیه و چین باشد. این سه كشور با یكدیگر رقابت دارند اما دشمنی بالفعلی باهم ندارند. اما ایجاد دشمنی بین این سه دولت، مقارن با ظهور یك ستارهء دنباله‏دار خواهد بود.
    پو شهری در جنوب غربی فرانسه و تیبر، سومین رودخانهء بزرگ ایتالیاست كه از وسط این كشور می‏گذرد. شهر رم نیز در كنار این رود واقع است.
    منظور از ضرباتی كه از آسمان فرود می‏آیند، بمب‏ها و موشكها می‏توانند باشند.


    « به زودی اوگمیون (Ogmion) به قسطنطنیهء بزرگ نزدیك خواهد شد.
    جمعیت بربرها پراكنده و مدت پیمانشان تمام خواهد شد.
    شرك و بت‏پرستی از دو حقیقت حاكم بر جهان حذف می‏شود.
    بربرها و مرد آزاد (Freeman) در كشمكشی همیشگی به سر می‏برند. »

    اگمیون یا اوگیموس، یكی از شخصیتهای افسانه‏ای قدیم و از موجودات خرافی اروپائیان است. این واژه نام یكی از خدایان ناحیهء گل (Gaul) یا همان فرانسه می‏باشد. این شخصیت، خدای فصاحت، بلاغت و شعر می‏باشد. تصویری كه از این موجود در افسانه‏ها ترسیم شده، عبارت از پیرمردی می‏باشد كه كمان و چماقی بر دست دارد و از دهانش تورهایی كهربائی و طلایی رنگ پرتاب می‏كند تا با آنها، انسانهای دارای رنگهای مختلف را به دام انداخته و شكار كند.


    « به زودی سیطره، نصیب اوگمیون خواهد شد.
    نیروی برتر اسلامی به نفع او از قدرت كناره گیری خواهد كرد.
    به زودی سیطره اوگمیون به تمام ایتالیا گسترش می‏یابد.
    با تزویری ماهرانه و دقیق بر نیروی بزرگ هلال، حكم رانده خواهد شد. »

    احتمالن منظور از نیروی بزرگ هلال، اتحاد ایجاد شده بین مسلمانان می‏باشد.


    « ساكنین رودس، درخواست كمك خواهند كرد.
    آنها به علت سهل‏انگاری وارثانشان، خوار شده‏اند.
    امپراطوری عربی، عملكرد خود را بازنگری خواهد كرد.
    غرب، موجب احیاء دوبارهء این امپراطوری خواهد شد. »

    رودس یكی از جزائر دریایی اژه است. منظور از امپراطوری عربی، می‏تواند اتحاد كشورهای عربی در قالب پیمانهای نظیر اتحادیه عرب باشد.

    پیشگویی ظهور یک فرد قدرتمند در بین اعراب

    « عربی سترگ، به زودی به پیش می‏تازد.
    اهالی بیزانس او را با شكست مواجه می‎سازند.
    ساكنین قدیمی رودس به مقابله با او می‏‎شتابند.
    مجارها، او را آزار و اذبت بسیار خواهند كرد. »

    سردار قدرتمند عرب

    « به زودی در منطقهء عربی ثروتمند،
    شخصی توانا و آشنا به شریعت محمد زاده خواهد شد.
    او با اسپانیا درگیر و بر غرناطه استیلا خواهد یافت.
    او همچنین از راه دریا بر مردم لیگوریا پیروز خواهد شد. »

    منظور از مردم لیگوریا، اهالی ایتالیا هستند، زیرا این ناحیه، منطقه‏ای ساحلی در مجاورت فرانسه و مركزش شهر جنوا می‏باشد.
    غرناطه (گرانادا) نیز همان شهر تاریخی اندلس در اسپانیا می‏باشد. البته در كشور نیكاراگوآ نیز شهری به نام گرانادا وجود دارد.

    « جنگ بربرها به دریای سیاه كشیده می‏‎شود.
    دالماسی (Dalmacia) بر اثر خون‏ریزی‏های بسیار، دچار اضطراب می‏گردد.
    مردی از فرزندان اسماعیل به اوج قدرت می‏رسد.
    تهدید كنندگان (این مرد) با وجود كمك پرتغال، بر خود می‏لرزند. »

    منظور از اسماعیل، كسی است كه نسبش به حضرت اسماعیل می‏رسد. دالماسی منطقه‏ای در ساحل دریای آدریاتیك یوگوسلاوی است كه امروزه بخش اعظم آن در جمهوری كروواسی واقع می‏باشد. اما کمک پرتغال در واقع می تواند تمثیلی از کمک آمریکا به کشورهای منطقه باشد؛ ضمن اینکه در جریان جنگ ۱۹۷۳ (رمضان) بین اعراب و اسرائیل، تنها کشور پرتغال بود که اجازه داد هواپیماهای آمریکایی پس از توقف و سوختگیری، ملزومت مورد نیاز اسرائیل را به مقصد حمل کنند.

    حوادثی بسیار رعب انگیز

    « بر اثر حرارتی همچون گرمای خورشید،
    ماهیان دریای سیاه، نیم‏پز می‏شوند.
    ساكنین این منطقه به زودی آن را تباه خواهند ساخت،
    در حالی كه رودس و جنوا نیاز شدیدی به غذا دارند. »

    در این رباعی، به وضوح تاثیرات مخرب یك انفجار هسته‏ای در منطقهء دریای سیاه كه توام با نور و حرارت بسیار زیاد است، پیشگویی شده است. همچنین اشاره به كمبود غذا در رودس (یونان) و جنوا (ایتالیا) شده است كه به نظر می‏‎رسد منظور وقوع قحطی در سراسر اروپا می‏‎باشد.

  4. #4
    sevenstar آواتار ها
    • 972

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    حسابدار
    رشته تحصیلی
    حسابداری
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    ظهور پادشاهی بسیار ترسناك

    « به زودی، دامنهء نفوذ از فاس به كشورهای اروپایی كشانده می‎شود.
    شهرها در آتش می‏‎سوزند و شمشیرها، سرها را قطع می‏كند.
    بزرگ مردی از آسیا، با سپاهی بسیار رعب‏انگیز، از زمین و دریا سر می‏رسد.
    با او مردانی هستند كه كه مانند مردگان، چهره‏هایی رنگ پرده دارند و صلیبیان را نابود می‏كنند. »

    فاس یكی از شهرهای مراكش می‏باشد. فاس یكی از ریشه‏دارترین و باسابقه‏ترین مراكز سواحل بربریان بوده است. در بسیاری از پیشگویی‏های نوسترآداموس، ردپای این منطقه به چشم می‏خورد.

    پادشاه وحشت

    « هفت ماه پس از سال ۱۹۹۹، پادشاهی بسیار ترسناك از آسمان فرود خواهد آمد.
    او پادشاه بزرگ آنگومو (Angoumois) را دوباره به زندگانی باز خواهد گرداند.
    قبل و بعد از این واقعه، تا آنجا كه شرائط اجازه دهد،
    جنگی بسیار سخت بالا خواهد گرفت. »

    به نظر بسیار از مورخین و نوسترآداموس‏‎شناسان، استفاده از كلمهء ماه برای گذشت زمان، به معنی سال می‏باشد. همان طور كه می‏‎دانیم به تاریخ ژوئیه ۱۹۹۹ یا ۲۰۰۰ اتفاق خاص و مهمی در جهان اتفاق نیفتاده است و باید منتظر وقایع سال ۲۰۰۷ و بعد از آن باشیم.

    آنگومو، استانی قدیمی در جنوب غربی فرانسه است و مركز آن آنگولم می‏باشد. این ناحیه به همراه قسمتهای دیگری از سرزمین‏های فرانسه، از حدود سال ۵۰ ق.م. تحت نفوذ امپراطوری بزرگ روم قرار داشت. با شروع قرن پنجم میلادی، این منطقه شاهد جنگهای متعددی گشت

    در آغاز قرن چهارم میلادی، در جنوب و شرق دریای سیاه، قبائلی بیابان‏گرد معروف به هون (Hun) زندگی می‏كردند. آنها از نظر نژاد به مغولان شباهت بسیار داشتند، تا آنجایی كه برخی مورخان، این قبائل را از نژاد مغول می‏پنداشتند. این گروه وحشی، در اسب سواری و استفاده از تیر و كمان، مهارت كافی داشتند و با ساكنین شبه قارهء هند و فارس، جنگهای فراوانی نمودند. در حدود سال ۳۷۰ میلادی به سوی غرب هجوم آوردند تا قسمتهایی از اوكراین و اروپای شرقی را كه محل زندگی اسكاندیناوی‏های معروف به گوت (Goth) بود، به اشغال درآورند.
    اهالی این منطقه از هون‏ها فرار كردند و از شدت ترس به سمت سرزمین‏های مختلف كوچ كردند. بیشتر آنها به سوی غرب و امپراطوری روم رفتند و از آنها درخواست حمایت كردند. امپراطور روم با اقامت آنها در سرزمین خویش موافقت كرد، اما مالیات سنگین بر آنها وضع نمود. شرائط سخت پیش آمده بعدها باعث شد این طائفه علیه امپراطوری روم قیام كنند و با یورش به روم (۴۱۰ میلادی) آنجا را غارت نمایند. مدتی بعد، این طائفه به سوی غرب مهاجرت كردند و تعدادی از آنها در منطقهء آنگومو استقرار یافتند. گروهی دیگر در سال ۴۱۷ میلادی به سوی جنوب اسپانیا مهاجرت كردند.
    نفوذ و سیطرهء كامل این قوم بر سرزمینی كه امروز آن را به نام فرانسه می‏شناسیم در سال ۵۰۷ میلادی و با كمك قبائلی از ژرمن‏ها صورت پذیرفت. فرانك‏ها (Frank)، همان كسانی بودند كه نام فعلی فرانسه را بر آن نهادند.
    گروه دوم از طوائف گوت، در سال ۷۱۱ میلادی، در منطقهء اسپانیای كنونی به قدرت رسیدند. نیروی عظیم كشورگشایی زمان خلیفهء دوم مسلمین، در این برهه به یاری این طائفه رسید و منطقهء آنگومو جزء امپراطوری شارلمان (Charlemagne) گردید. سپس برای مدتی تحت نفوذ انگلیسی‏‎ها اداره گردید. قبل از پیوستن به فرانسهء متحد، مدتی تیز در سلطهء چند دوك قرار گرفت. این ناحیه و مركز آن در جنگهای صدساله كه از ۱۳۳۷ تا ۱۴۵۳ میلادی به طول انجامید، مورد اختلاف دولتهای فرانسه و انگلیس بود.
    این منطقه در زمان حیات نوسترآداموس، به صحنهء جنگهای مذهبی میان كاتولیك‏ها و پروتستان‏ها مبدل گشت. شاخه‏ای از خاندان سلطنتی فرانسه معروف به سلسلهء والوآ (Valois) نیز به نام خاندان آنگولم خوانده می‎شدند. آنها از سال ۱۵۱۵ تا ۱۵۷۴ میلادی بر این ناحیه حاكم بودند.
    طائفهء هون‏ها پس از اشغال ناحیهء شرقی اروپا در حدود سال ۳۷۰ میلادی، به سوی اروپای مركزی حركت كردند. آنها ابتدا بر روم شرقی چنگ انداختند و سپس در سال ۴۳۲ میلادی در دوران حكمرانی روگیلاس (Rugilas) برای امپراطوری روم مالیات و خراج تعیین نمودند. پس از مرگ روگیلاس، در سال ۴۳۴ میلادی، آتیلا (Attila) به جانشینی او برگزیده شد. این سردار جنایتكار، به بلای آسمانی معروف است. در زمان او، هون‏ها سه بار در سالهای ۴۴۱، ۴۴۷ و ۴۵۱ میلادی به سرزمین‏های امپراطوری روم هجوم بردند.
    بار نخست آتیلا توانست تا مرزهای قسطنطنیه نفوذ كند و آن را در معرض سقوط قرار دهد. بار دوم از بالكان عبور كرد و به یونان دسترسی یافت. بار سوم بر سرزمین‏های فرانسه امروز مسلط شد و چیزی نمانده بود كه آنگومو را نیز اشغال كند، اما به علت هم‏پیمان شدن رومی‏ها با قبائل گوت در آن ناحیه سكونت داشتند، شكست خورد و در سال ۴۵۱ میلادی از آنجا عقب‏نشینی نمود. با این وصف در بازگشت، برای مدت كوتاهی، ایتالیای كنونی را متصرف شد و آنجا را غارت كرده و به ویرانی كامل كشاند.

    با توضیحات داده شده، به نظر می‏رسد منظور نوسترآداموس از پادشاه بزرگ آنگومو، شخصی همانند آتیلا باشد.

    در این رباعی، تاریخی بسیار دقیق برای حوادث قرن ۲۱ ام پیش‏بینی شده است. همچنان كه نوسترآداموس در نامهء معروف خود به هنری دوّم، پادشاه فرانسه، به او هشدار می‏دهد كه دوران سلطنت در فرانسه، به سال ۱۷۹۲ برای همیشه به پایان می‏رسد و این دقیقن همان تاریخی است كه جمهوری فرانسه اعلام موجودیت نمود و نظام پادشاهی پایان یافت. در كل به نظر می‏‎رسد اهمیت حوادث آینده در نزد نوسترآداموس، به دو عنصر اساسی بستگی دارد:
    ۱- میزان تاثیر حوادث بر نفوذ كلیسای كاتولیك
    ۲- تمامیت ارضی و برتری فرانسه و اقتدار غرب. (مسیحیان یا صلیبیان)

    وحشت بزرگ

    « مردی، خدایان جهنمی هانیبال را زنده خواهد ساخت.
    او مایهء وحشت نژاد بشر است.
    تا قبل از این، نشریات چنین ترس بزرگ و شدیدی را نقل نكرده بودند؛
    مصیبتی كه از جانب بابل (عراق) متوجه رومی‏ها (غرب) خواهد شد. »

    هانیبال، بزرگترین سردار كارتاژ می‏باشد. این شهر دارای تمدن كهن را فنیقی‏ها یا همان كسانی كه در حدود سال ۸۱۴ میلادی از لبنان مهاجرت كرده بودند، در نزدیكی كشور تونس فعلی بنا كردند. بعدها این شهر، رشد و نمو كرد و تبدیل به پایگاه حكومتی نیرومندی شد. هانیبال پس از مدتی، درصدد رقابت با امپراطوری روم برآمد تا بتواند بر سرزمین‏های غرب دریایی مدیترانه تسلط پیدا كند. در سه جنگی كه بیش از سه قرن (از ۴۶۴ تا ۱۴۶ قبل از میلاد) میان رومی‏ها و كارتاژها در جریان بود، نهایتن رومی‎ها توانستند شهر تاریخی كارتاژ را با خاك یكسان كنند؛ اما آنها پس از صد سال، اقدام به بازسازی آن نمودند و آنجا را تبدیل به مركز امور اداری حكومت خویش در شمال آفریقا كردند. حوزهء نفود كارتاژ شامل قسمتهای بسیار وسیعی از آفریقا، جزائر سیسیل، ساردنیا، مالت و منطقهء بزرگی در جنوب اسپانیا بود.
    هانیبال (۱۸۳ تا ۲۳۷ قبل از میلاد) در سن ۲۶ سالگی به فرماندهی نیروهای كارتاژ در اسپانیا منصوب گشت و با اینكه میان دو دولت كارتاژ و روم معاهدهء عدم تعرض امضاء شده بود، او به اسپانیا كه تحت نفوذ رومی‏ها بود، یورش برد. رومی‏‎ها كه این حمله را نقض قرارداد صلح قلمداد می‏كردند، به جنگ با هانیبال پرداختند. اما سردار كارتاژ در هجومی سریع، آنها را در داخل اراضی خودشان شكست داد.
    این حمله، عملیات نظامی برجسته‏ای بود كه در تاریخ از آن به عنوان یكی از مفاخر جنگی یاد می‏كنند. در این یورش، هانیبال با ۴۰ هزار نیروی پیاده و اسب‎سوار، و ستون عظیمی از فیل‏ها از اسپانیا به سمت شمال حركت كرد و با عبور از رشته كوههای بین فرانسه و اسپانیا، وارد جنوب فرانسه شد.
    پس از عبور از رودخانهء رون (Rhone) برای پنهان نگه داشتن مقاصد نظامی‏اش، همچنان به طرف شمال ادامهء مسیر داد و تنها زمانی كه مطمئن گشت دشمن را فریب داده است، به سمت جنوب دور زد. او همراه سپاهیانش، سلسله جبال پوشیده از برف آلپ را پشت سر نهاد و از آنجا به شمال ایتالیا رفت و شكستهای بسیار سنگینی بر رومی‏ها وارد ساخت.
    با اینكه نقشهء هانیبال بسیار دقیق و ماهرانه بود، ولی او وارد شهر روم نشد و تا تابستان سال ۲۱۸ ق.م. به انتظار زمان مناسب نشست. در دومین حملهء‌ خویش، ضمن نفوذ به داخل روم، بار دیگر ارتش این كشور را تار و مار نمود.
    سال بعد در حمله‏ای دیگر، هانیبال توانست شكست دیگری را بر رومی‎ها تحمیل كند، اما در نبر سال ۲۰۲ ق.م. از رومی‏ها شكست خورد و ناگزیر به آنتیوكوس سوم» (Antiochus III) پادشاه سوریه پناهنده شد و با وی پیمان مشتركی را برای حمله به رومی‏ها منعقد كرد. اما چیزی نگذشت كه پادشاه سوریه وی را به حال خود رها ساخت. وی از آنجا به آسیای صغیر (تركیه كنونی) و سرزمین بی‏تی‏نیه (بیتونیا = Bithynia) رفت و با پادشاه آنجا جهت جنگ علیه رومیان هم‎‏پیمان شد. اما در این جنگ هم شكست خورد و هنگامی كه در شرف اسارت قرار داشت، با خوردن سمی كه در انگشتر خود پنهان كرده بود، خودكشی نمود. (۱۸۳ ق.م.)
    گویا منظور از خدایان كارتاژ، بت‏هایی است كه مردم این مانند اجداد خویش یعنی فینیقی‏ها می‏پرستیدند. بت اصلی كارتاژها، «بعل» نام داشت كه در تورات از آن یاد شده است. بعد از آن، خدای آسمان (تانیت = Tanit) در درجهء دوم اهمیت قرار داشت. آنها علاقهء زیادی به بت‏هایشان داشتند و برای این بت‏ها انسانها را به شكل انداختن در آتش، قربانی می‏ساختند.

    در این رباعی، تمثیل شعرگونه از مردی است كه باعق ایجاد رعب و وحشت در میان انسانها خواهد شد. نوسترآداموس، برخورد و رفتار چنین فردی با اروپائیان را مطابق با روش هانیبال دانسته است. (اصلیت هانیبال نیز از لبنان و خاورمیانه بود)
    نوسترآداموس در سطر سوم از نشریات سخن می‏گوید. این از شگفتی‏‎های پیش‏گویی این شخص محسوب می‎شود زیرا در زمان او، روزنامه و نشریات به شكل امروز وجود نداشتند.
    در ادامه، خیزش این مرد را از بابل یا عراق كنونی پیشگویی می‏كند

  5. #5
    sevenstar آواتار ها
    • 972

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    حسابدار
    رشته تحصیلی
    حسابداری
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    « به زودی از شرق، قلبی كاتاژی درخواهد رسید.
    او ساكنین دریایی آدریاتیك و وارثان رومولوس (Ramulus) را آزار خواهد رساند.
    آن مرد را ناوگان لیبیایی همراهی خواهد كرد.
    به زودی پرستشگاههای مالت و جزائر نزدیك آن متروكه خواهد شد. »

    نوسترآداموس در این رباعی، از همان شخ رعب‏انگیز كه در پیشگویی‎های قبلی او را با هانیبال مقایسه كرده بود، سخن گفته است. او مانند اهالی كاتاژ، قلبش مملو از كینهء رومی‏هاست.
    رومولوس، پهلوان افسانه‏ای رومی‏ها می‏باشد و پادشاهی است كه شهر روم را بنا نموده است. منظور از وارثان رومولوس نیز همان ساكنین فعلی ایتالیا هستند.
    مالت نیز یكی از جزائر دریایی مدیترانه است كه در ۶۰ مایلی جنوب جزیرهء سیسل قرار دارد، و در آنجا، بتکده های از زمانهای بسیار دور نظیر ۲۳۰۰ ق.م. وجود دارد

    در این جا بد نیست یك رباعی دیگر كه پیشتر درج كرده بودم، دوباره ذكر كنم:

    « ناوگان در نزدیكی دریای آدریاتیك، متلاشی خواهد شد.
    زمین می‏لرزد و به سوی آسمان پرتاب می‎شود و مجددن در جای اولیهء خود قرار می‏گیرد.
    مصر به لرزه در می‏آید و از محمدیون حمایت می‏كند.
    از پیشوای كل خواسته می‎شود كه تسلیم گردد. »

    نوسترآداموس در رباعی دیگری در بخش سنتری اول، دربارهء حركت ناوگان بربرها، چنین می‏گوید:

    « بندر دوبوك (Port de Bouc) از بیم ناوگان بربرها، دچار وحشت خواهد شد.
    زمان درازی پس از آن، ناوگان غرب به این نقطه خواهد رسید.
    خسارتهای بسیاری به انسانها، حیوانات، و دارائی‏‎های مردم وارد خواهد شد.
    به زودی در فاصلهء دو برج ثور و میزان، نبردی بسیار خونین روی خواهد داد. »

    بندر دوبوك در خلیج فوس (Fos) فرانسه و در نزدیكی مارسی قرار دارد. منظور از برج‏های ثور و میزان، همان خطوط فرضی است كه ستاره‏شناسان بابل، در مسیر گردش خورشید در آسمان، طی یك یك سال ترسیم نموده‏اند. آنها این مسیر را به ۱۲ برج تقسیم كرده‏اند و نام مجموعه ستارگانی را كه در این برج واقع گشته‏‏اند، بر آن نهاده‏اند. برای مثال برج ثور،‌ نشان‏دهندهء فاصلهء زمانی ۳۰ آوریل تا ۲۰ می و برج میزان، نشان‏‎دهندهء ۲۳ سپتامبر تا ۲۲ اكتبر می‏باشد.
    نوسترآداموس، فاصلهء میان این دو زمان را، هنگامهء نبردی بسیار خونین می‏داند كه در سواحل فرانسه و دریایی مدیترانه به وقوع خواهد پیوست.
    منظور از ناوگان بربرها، اعراب مسلمان یا اعراب ساكن در شمال آفریقا می‏باشد. مطابق این پیشگویی، ناوگان جنگی اعراب، بنادر فرانسه را مورد تهدید جدی قرار خواهد داد و فرانسه از هم‏‎پیمانان خود (شاید اعضای ناتو) درخواست كمك خواهد كرد. همچنین به نظر می‏رسد منظور از حیوانات، اتومبیل‏ها می‏باشد. موعدی كه نوسترآداموس برای آغاز این تحولات پیش‏بینی كرده است، حدود سال ۲۰۰۷ می‏باشد.

    این رباعی را نیز می‏توان مرتبط با پیشگویی قبلی دانست:

    « هنگامی که، آن ماهی، که هم در خشکی راه می‏پیماید، و هم در دریا سفر می‏کند،
    با جهشی عظیم به کرانه افکنده شود ؛
    شکلی غریب، مغشوش و هولناک به خود خواهد گرفت.
    از آن پس خیلی زود، دشمنان از راه دریای خود را به دیوارها می‏رسانند. »

    « مرد شرقی، به زودی از محل استقرار خویش خارج خواهد شد.
    او از طریق آپنینز (Apennines) به فرانسه خواهد رسید.
    او در مسیرش از آسمان، دریا و سرزمین‏های پوشیده از برف و یخ گذر خواهد كرد.
    او همگان را با دستهء پرچمش مضروب خواهد ساخت. »

    آپنینز، سلسله كوههایی است كه از شمال تا جنوب ایتالیا كشیده شده است. مرد شرقی به گفتهء نوسترآداموس از مقر خویش كه در پیشگویی‏های قبلن ذكر شده، مكانش در میانهء كشور عراق است، خارج خواهد شد و از آنجا به طرق مختلف زمینی و هوایی، و از سرزمین‏های سرد و گرم گوناگون گذر خواهد كرد. به نظر می‏رسد منظور از دستهء پرچم، قدرتی خاص یا ماوراء طبیعی می‏باشد.


    « فرمانده‏ای اسكاتلندی و شش تن از بزرگان آلمان،
    به دست دریانوردان شرقی، دستگیر خواهند شد.
    آنها از جبل‏الطارق و اسپانیا عبور داده خواهند شد؛
    آنگاه در ایران، به پیشوای رعب‏انگیز جدید، تحویل داده می‎شوند. »

    در این رباعی جالب، سیطرهء كامل پارس (ایران) بر اروپا در آینده، پیشگویی شده است.


    « هواپیمای سلطنتی، بر فراز شهر خورشید (Heliopolis) در پرواز است.
    قبل از هفت ماه، هشدارهایی گمراه كننده خواهد داد.
    دیواری كه در شرق است، به زودی فرو خواهد ریخت.
    دشمنان در رعد و برق، هفت روزه به دروازه‎‏ها خواهند رسید. »

    شهر خورشید (هلیوپلیس) یكی از شهرهی مصر باستان است كه مركز پرستش خدای خورشید بود و حدود ۱۱ كیلومتری قاهره قرار دارد. در مورد فرو ریختن دیوار، برخی اعتقاد دارند منظور، دیوار برلین است و برخی نیز اعتقاد دارند منظور فرو ریختن دیوار حائل برتری غرب بر شرق (خاورمیانه) می‏باشد.

    « خارج شوید، همگی ژنو را ترك كنید.
    به زودی جنس ساترن، از طلا به آهن تبدیل می‏گردد.
    كسانی كه مخالف پیشوای ایرانی هستند، نابود خواهند شد.
    پیش از این خروج پرطنین، نشانه‎‏های در آسمان آشكار خواهد شد. »

    ژنو شهری در غرب سوئیس است. ساترن، همان سیارهء زهره می‏باشد كه نزد رومی‏ها به خدای زراعت و بذر و به عنوان سمبل زمان معروف بود. تغییر جنس از طلا به آهن، به معنی پایان دوران طلایی مردم ژنو می‏باشد.
    عبارت پیشوای ایرانی در اصل متن رباعی به صورت Raypoz آمده است كه معنایی ندارد؛ اما اگر حروف این كلمه را جابه‏جا كنیم، به واژهء Zopyra خواهیم رسید كه نام یكی از نجیب‏زادگان باستانی ایران قدیم (پارس) می‏باشد. گفته می‎شود این شخص، باعث به قدرت رسیدن داریوش كبیر در ایران بود. وی با قتل سمردیس دروغگو (Smedis = Bardiya)، داریوش اول را بر جای او نشاند.
    همچنان كه در یكی از پیشگویی‏های قبلی دیدیم، ایران حكومت و بالطبع حاكم جدیدی را خواهد یافت و این شخص طبق پیشگویی نوسترآداموس، ایران را به عزت و افتخار گذشته باز خواهد گرداند.


    « اشك، فریاد، ناله، زاری و ترس؛
    قلبی كه رحم در آن جایی ندارد، و سخت و سیاه و بسیار وحشتناك است.
    دریاچهء ژنو، جزائر اطراف، سردمداران جنوا ؛
    خون‏هایی كه بر زمین می‏ریزد، گرسنگی و سرما، به هیچ كس رحم نخواهد شد. »

    به نظر می‏رسد منظور از جزائر اطراف ژنو، كشوری مانند انگلستان باشد.

    آغاز یك دوران جدید در جهان

    « پس از بسیج بزرگ نیروهای انسانی، آماده‏سازی بسیجی بسیار بزرگتر صورت می‏گیرد.
    در آن هنگام، پس از قرن‏ها، مرحلهء تاریخی بسیار مهمی از سر گرفته خواهد شد؛
    انقلاب، خون‏ریزی، گرسنگی، جنگ و وبا.
    به زودی آتشی در آسمان دیده خواهد شد كه اخگری را به دنبال دارد. »

    نوسترآداموس در این رباعی، به وضوح عبور یك موشك بزرگ را در آسمان پیشگویی كرده است. ضمن اینكه آغاز دوران و عصر جدید در مناسبات و حكومتهای جهان را پیش‏بینی كرده است.


    « بر بلندای برج حمل (Aries)، ژوپیتر (Jupiter) و ساترن (Saturn) ؛
    دگرگونی‏هایی بسیار عمیقی به دست بشر حادث خواهد شد،
    پس از سده‏ای طولانی، روزهای بسیار سخت و شوم باز خواهند گشت.
    ناآرامی و آشوب، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا را در بر خواهد گرفت. »

    این رباعی نیز دربارهء تغییرات و تحولات بسیار بزرگی است كه جهان در آغاز قرن بیست و یكم، شاهد آن خواهد بود.
    Aries یكی از برج‏های فلكی است كه به آن برج حمل و برج منجنیق نیز می‏گویند. ژوپیتر یا سیارهء مشتری، نام خدایی بود كه تمام مردم روم باستان آن را می‎پرستیدند و برای آنها به منزلهء روشنایی تمام اجرام آسمانی بود. ساترن یا زحل، نام خدای بذرها و كشاورزی رومیان باستان به مانند آبادانی و رفاه بود.
    از زاویهء ستاره‏‎شناسی، نزدیك شدن مشتری و زحل در برج حمل، به سال ۱۹۹۵ روی داده است، اما از منظر تفسیر معنای رمز و رموز می‏توان گفت كه استعار از اسامی سیارات و برج‏‎های فلكی این است: برج حمل به معنای توان تكنولوژیكی ماشین آلات جنگی، ژوپیتر استعاره از شیوه و توان علمی است كه در استفاده طبیعت بر اساس شناخت قوانین آن مفید واقع می‎شود و ساترن نمادی از آبادانی و زمان آسایش و راحتی است.
    به هر حال در این رباعی نیز از پایان رفاه و آسایش ساكنین اروپا سخن گفته شده است.

    « در جوشایی احساساتی تند، قلبها، دست‎ها و پاها، یکدیگر را می‏پذیرند.
    آتش‏ها، موج‏ها و شمشیرها، در پارس خیزش می‏کنند،
    و زان پس، نجیب‏زاده‏ای نابود می‏شود؛
    او از سر کم‏اندیشی، یا کشته می‏شود یا خود می‏میرد. »

    پایان.

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •