بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 از مجموع 4

موضوع: هیپنوتیزم

  1. #1
    مژگان آواتار ها
    • 14,355

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    راه های ارتباطی

    new12 هیپنوتیزم


    دوستان عزیزم دراین فرصت میخواهیم راجع به شاخه ای از علم فراروانشناسی به نام هیپنوتیزم صحبت کنیم ، برای اینکه با مطلب مورد نظر بیشتر آشنا شوید ابتدا این سوالات را که ممکن است برای شما هم جالب باشد بخوانید :
    1-آیا ممکن است کسی که هیپنوتیزم شده از خواب بیدار نشود؟
    2-آیا با هیپنوتیزم میتوان کسی را مجبور به کاری کرد که اصلا دوست ندارد انجام دهد ، مثلا جنایت ؟
    3-آیا میتوان با هیپنوتیزم کردن جواهر فروشی دست به سرقت از آن زد؟
    4-آیا میتوانیم عملیاتی که بدن ما ناخوداگاه انجام میدهد مانند تنظیم قند خون با هیپنوتیزم کنترل کنیم؟
    ۵-چگونه بعضی افراد بدون بی هوشی تحت عمل جراحی قرار میگیرند و هیچ دردی حس نمیکنند؟
    6-چگونه کسی بدون هیچ رژیم غذایی و ورزشی فقط با هیپنوتیزم وزن خود را کم یا زیاد میکند؟
    7-آیا با هیپنوتیزم میتوان فلج مادرزاد را درمان کرد؟
    8- آیا در حالت هیپنوتیزم روح انسان از بدن خارج میشود؟
    9-آیا میتوان در هیپنوتیزم با ارواح ارتباط برقرارکرد؟
    10-آیا جنگیران هم از هیپنوتیزم برای ارتباط با اجنه استفاده میکنند؟
    11-این هاله ای که میگویند در هنگام هیپنوتیزم از بدن خارج مشود چیست؟
    12-آیا واقعا ما به جز روح و جسم بدن دیگری به نام هاله اختری داریم؟
    13-چگونه مرتاض ها با هیپنوتیزم کردن خود آینده را پیشگویی میکنند؟
    14-تله پاتی چیست و چگونه میتوان افکار دیگران را خواند؟
    15-علم تاثیر بر اجسام و انتقال فکر به ذهن دیگران ، تله کینه سیس و تله پسیشی ، چگونه رخ میدهد؟
    16- آیا آینه بینها که با هیپنوتیزم دیگران غیب گویی میکنند واقعیت را میگویند؟
    17-چه ارتباطی بین علم دعانویسی یا همان جَفر با هیپنوتیزم وجود دارد؟
    18-آیا یوگی ها در حالت هیپنوتیزم نفس نمیکشند؟
    19-این درست است که یوگی های هند خود را غیب میکنند؟یا با نگاهشان قطاررا از حرکت باز میدارند؟



    هیپنوتیزم چیست ؟
    برای اینکه عمیقتر با این پدیده آشنا بشویم مروری داریم بر ساختارعملی هیپوتیزم :
    اولین مرحله : یعنی شروع هیپنوتیزم حالتی شبیه چرت زدن ذهن شمارا فرا میگیرد ، امواج مغزی به حالت آلفا میروند و رخوتی وجود شما را فرامیگیرد که انگار درحال به خواب رفتن هستید اما حفظ تمرکز دراین مرحله موجب میشود برخلاف خواب وارد مرحله بعدی هیپنوتیزم شوید.
    مرحله دوم : با بالا رفتن تمرکز و عمیق تر شدن هیپنوتیزم بدن شما رفته رفته کاملا ریلکس شده و احساس آرامش تمام وجودتان را در بر میگیرد بطوریکه در نهات بدن در حالت بیحسی کامل قرار میگیرد مانند زمانی که در حال بیهوش شدن هستید.
    البته در این مقطع همانند بیهوشی زمان و مکان را هم کاملا فراموش میکنید اما باز هم با افزایش تمرکز حواس شما به مرحله سوم هیپنوتیزم وارد میشوید .
    مرحله سوم : هوشیاری و آگاهی از محیط پیرامونمان رفته رفته کم میشود تا جایی که هیچ صدایی را نمیشنویم و با چشمان باز هیچ چیزی را نمیبینیم و به هیچ چیزی فکر نمیکنیم وهیچ فکری هم به مغرمان خطور نمیکند گویا روحمان از بدن خارج شده است و در واقع در این مرحله تنها چیزی که میبینیم میشنویم و حس میکنیم همان چیزی است که به آن تمرکز کرده ایم مثل عاشقی که در هر لحظه فقط به معشوق خود می اندیشد و بس .
    این حالت را میتوان با نشئگی حاصل از مواد مخدر مقایسه کرد که لذت فوق العاده ای به شخص هیپنوتیزم شده میدهد البته برخلاف نشئگی حاصل از مصرف مواد مخدر که مضرات بیشماری از جمله خماری در پی دارد این حالت نه تنها مضر نیست بلکه از نظر علمی اثبات شده که برای بدن انسان بسیار مفید نیز میباشد ولذت آن همراه با بهبودی و سلامت است.



    فوائد هیپنوتیزم
    ۱- امواج مغزی در حالت آلفا قرار میگیرد :
    شاید شما از آن دسته افراد هستید که مطالعات وسیعی راجع به امواج مغزی آلفا داشته اند و شاید هم تا بحال اسم آن هم به گوشتان نرسیده در هر حال درحالت هیپنوتیزم امواج مغزی ما درحالت آلفا قرار دارند .
    این حالت برای ما فوائد بسیاری دارد که از آن جمله میتوان به آرامش اعصاب، رفع اضطراب و نگرانی ، تقویت قوای روحی و جسمی بدن مثل حافظه و ... اشاره کرد .

    2- تمرکز حواس بالا میرود :
    در واقع تمرکز حواس یعنی توجه بالا رقتن توجه و هر کاری که بکنیم با توجه بیشتر ، کیفیت بالاتری هم خواهد داشت.
    هر فکری که در سر میپرورانیم با توجه بالاتر به شکل ایده ال خود نزدیکتر است و هر آرزوی که در دل داریم با توجه بیشتر امکان دستیابی آن افزونتر است .
    حتما متوجه شدید که هیپنوتیزم یعنی تمرکز فوق العاده وهرچه بتوانین خود را به مراحل بالاتر هیپنوتیزم ببریم در اصل تمرکز خود را افزایش داده ایم و این یعنی بالا رفتن کیفیت هر کاری که میکنیم، هر فکری که در سر می پرورانیم و هر آرزویی که در دل داریم .

    3- تخیل ما به حد اعلاء رشد میکند :
    تنها در حالت هیپنوتیزم است که میتوانیم آنچه به آن فکر میکنیم در تخیلمان به وضوح حس کنیم صدایش را بشنویم و تصویرش را ببینیم .
    اگر روی غذایی تمرکز کرده ایم حتی بوی غذا را استشمام کنیم و طعم آنرا روی زبان خود بچشیم .
    اگر در حالت از هیپنوتیزم چشمهایمان باز باشد این غذا را در بشقاب خالی روی میز چنان واضح میبینیم که نمیتوانیم این غذای تخیلی را از غذای واقعی تمییز دهیم مثل سراب چیزی را واقعی میبینیم که درواقع خیالی است.

    4- ضمیر ناخوداگاه بیدار میشود :
    این عینیت بخشیدن به افکار و آرزوهای ما موجب میشود با کلید تلقین براحتی وارد ضمیر ناخودآگاه خود شده و بتوانیم آنچه میخواهیم به آسانی در خود ایجاد کنیم و باورهای غلط قدیمی را از ذهن خود پاک کرده و باورهای جدیدی در خود ایجاد کنیم .
    عادات بد را با عادت بهتر جایگزین کنیم و تند خویی خود را به خوش اخلاقی، استرس را به آرامش و دلهره را به صبر .
    بد بینی را به خوشبینی ،بی نظمی را به انضباط و بسیاری دیگر از خصوصیات منفی خود را به خصوصیات اخلاقی مثبت تبدیل کنیم و شخصیت خود را دگرگون کنیم و همان آدم جذابی باشیم که همه آرزو دارند .

    5- کنترل اعصاب و روان :
    حتما با طب سوزنی یا همان طب سنتی چین آشنایی دارید ، طبی که با کنترل و تحریک اعصاب به درمان بیماریها میپردازد .
    در هیپنوتیزم ما طب سوزنی را نمی آموزیم اما درسایه آرامشی که به دست میآوریم میتوانیم با تمرکز برروی بدن خود همان کنترل اعصاب و تحریکات لازم را بر اعصاب و روان خود بدست بیاوریم .
    مثلا با هیپنوتیزم میتوان کنترل گردش خون را بدست بگیریم تا جایی که نبض خود را بسیار پایین بیاوریم وحتی از آن را نگه داریم!!! یا به منطقه درد بی حسی منتقل نماییم، چربی و قند خون خود را تنظیم کنیم و کارهای بسیار دیگری که شاید در نگاه اول اعجاب انگیز و غیر ممکن به نظر برسند .
    ذکر همین چند مورد نشان میدهد هیپنوتیزم ما را فرمانده روح و جسم خود میکند و انجام این امور و تصدی ما بر روح و جسممان موجب میشود که درخت خود باوری درون ما شکوفا شده و اعتماد به نفس بی سابقه ای در خود بیابیم و در سایه این خود باوری و با اجرای تکنیکهای خودهیپنوتیزم به موفقیت در تمام امور زندگی برسیم .





    من همچنان بی امضاء









  2. #2
    مژگان آواتار ها
    • 14,355

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    بعضی از کاربردهای عملی "خودهیپنوتیزم"
    فوائدی که از یادگیری خودهیپنوتیزم عاید ما میشود آنقدر زیاد است که زمان شرح آنها بیشتر از زمان آموختن این علم میشود ، اما در اینجا نمونه هایی از کاربرد آن برایتان آورده شده است .
    کاربرد خود هیپنوتیزم در پزشکی
    ¤ بیحسی بدون دارو :
    کسیکه قادر به خود هیپنوز میباشد میتواند هنگام مراجعه به دندانپزشک در لثه های خود بدون نیاز به دارو بی حسی و بی دردی ایجاد کند ، این موضوع تنها مختص دندانپزشکان نیست .
    در جراحی های مشکل تری مانند زایمان نیز بکار میرود و در همین کشور خود دیده ایم که مادری با خود هیپنوتیزم بدون اینکه درد وحشتناک زایمان را حس کند و بجای داد و فریاد با راحتی و خوشحالی شاهد تولد نوزاد خود بوده است .

    ¤ از بین بردن ترس و حساسیت :
    برخی نسبت به تزریق حساسیت دارند و برخی از عمل میترسند ؛ درچنین مواردی نقش ارزنده هیپنوتیزم به خوبی نمایان میشود چون باخودهیپنوتیزم شخص میتواند به خود تلقین کند که ترسی ندارد و یا حساسیت خود را از بین ببرد .

    ¤ روحیه دادن به خود :
    ایجاد آرامش و تقویت روحی بیمار، ازدیاد مقاومت بیمار در تحمل دردهای عضوی ، تسکین دردها و تسریع در بهبود دردهای عضلات عامل کمکی بسیار موثری است .
    همچنین امروزه ثابت شده با روحیه بالا حتی میتوان در مقابل بیماری های صعب العلاج مانند سرطان نیز مقابله کرد که همه این موارد با تلقینات هیپنوتیزمی براحتی ایجاد میشود .
    کاربرد خود هیپنوتیزم در درمان بیماریهای روانی و روان تنی

    ¤ چاقی و لاغری :
    خود هیپنوتیزم بهترین وسیله برای درمان چاقی است ، همچنین لاغرها و کسانیکه اشتهای خوبی برای غذا ندارند بوسیله خود هیپنوتیزم کاملا تغییر وضع خواهند داد .

    ¤ پر خوری :
    کسیکه دچار بیماری پرخوری است با یادگرفتن فن خود هیپنوتیزم بزودی دست از پرخوری برخواهد داشت .

    ¤ انحرافات جنسی :
    کلیه انحرافات و اختلالات جنسی اگر علت عضوی نداشته باشد با خود هیپنوتیزم قابل معالجه است ، و سرد مزاجی ، جنون شهرت، هم جنس گرایی، ارضاء غیر طبیعی و بسیاری از این قبیل تغییرات قابل تغییر و اصلاح هستند .

    ¤ لکنت زبان :
    هر نوع ناراحتی در صحبت کردن نظیر لکنت زبان ، تیکها ،گرفتگی و فشار در صحبت کردن را بوسیله خود هیپنوتیزم میتوان معالجه کرد .

    ¤ محرکات ذهن :
    ترک اعتیادات مانند سیگار کشیدن، نوشیدن ، اعتیاد به دارو، الکلیسم و جویدن ناخن ، شب ادراری، تیک ها، چشمک زدن غیر عادی ، حرکت غیر عادی لب، لرزشهای بدن مانند دست ها ، پاها ، سر و گردن به کمک خود هیپنوتیزم قابل معالجه میباشد .

    ¤ اختلالات کمرویی ،ترس و اعتماد به نفس :
    بسیاری هستند که کمرو و خجالتی میباشند و برخی از مردم بی دلیل از خیلی چیزها میترسند .
    ترس از موش ، سوسک ، سگ ، گربه ، حیوانات ، پرنده ها ، ترس از تاریکی ، بلندی ، اماکن بسته ، ترس از باد و آب در بعضی ها وجود دارد که همه این ترس ها عامل خاصی دارند که ریشه آن در ناخودآگاه است.
    همه این قبیل اختلالات با خود هیپنوتیزم کاملا رفع میشوند و به کمک خود هیپنوتیزم میتوان عدم اعتماد به نفس را نیز معالجه کرد .

    ¤ معالجه اختلالات مربوط به خواب :
    خود هیپنوز بیخوابی را معالجه میکند و شخص به تدریج از طریق خود هیپنوتیزم یاد میگیرد که به محض اراده کردن در هرجا و در هر وضعیتی راحت و عمیق بخوابد ، خود هیپنوتیزم کننده میتواند به خود تلقین کند که حتی ایستاده یا نشسته به خواب برود .
    کسیکه با فن خود هیپنوز آشنایی دارد بدون کمک ساعت زنگ دار در هر موقع ولو نیمه شب که بخواهد در راس ساعت و حتی دقیقه معین میتواند از خواب بیدار شود !

    کاربرد خود هیپنوتیزم در آموزش
    ¤ تقویت تمرکز و فکر :
    درگیری های زندگی ماشینی امروز از یک سو و اختلافات داخلی و خانوادگی از سوی دیگر تمرکز فکر را از بین میبرد هنگام مطالعه و انجام برخی کارهای دیگر متوجه میشوید که دچار پراکندگی فکر ،اضطراب، نگرانی و افسردگی هستید و در چنین وضعی درس خواندن و یادگیری به نحو شدیدی کاهش میابد .
    نداشتن تمرکز باعث میشود رفته احساس نداشتن استعداد در یادگیری و تحصیل در شما پدید بیاید که البته با خود بی انگیزگی و بی علاقگی را نیز به دنبال دارد .
    درحالیکه بازهم خودهیپنوتیزم به شما کمک خواهد کرد با تمرکز بالا بر کلیه نگرانیهای خود پیروز شوید و با یادگیری آسان احساس موفقیت وداشتن استعداد تحصیلی را به خوبی درخود حس کنید .

    ¤ علاقمندی به درس ها :
    عمده ترین مشکل ما در یادگیری آن است که به درسی که میخواهیم بیاموزیم علاقه نداریم و این بی علاقگی ، حواس پرتی ، بی توجهی و فراموشی را در یادگیری آن درس پدید میاورد که با تلقین از راه هیپنوتیزم میتوان این بی علاقگی را به علاقمندی تبدیل کرد .
    هرچه علاقه شما به چیزی افزایش یابد توجه شما نیز به آن افزایش پیدا کرده مطالعه آنرا موثرتر خواهد کرد .

    ¤ تقویت حافظه :
    اساسا ماهیت خود هیپنوتیزم بر تمرکز فوق العاده است و در حالت هیپنوتیزم فردحافظه خیلی قویتری دارد زیرا حافظه ما نسبت مستقیم با تمرکز حواس دارد و در عین حال با خودهیپنوتیزم هرکس میتواند حافظه خود را بیش از پیش تقویت کند .
    با تلقین میتوان حافظه را بگونه دلخواه رشد داده و شکوفا کرد مثلا میتوانیم حافظه خود را بگونه ای تنظیم کنیم که با یکبار شنیدن شعری آنرا فورا حفظ نماییم !

    ¤ یاداوری مطالب و خاطرات بسیار دور :
    خاطرات وقایع و حوادث کاملا فراموش شده سالهای گذشته بوسیله خود هیپنوتیزم زنده میشود .
    یک شخص که صحیح هیپنوتیزم شده است اگر در یک آزمایش مهم شرکت کند کلیه مطالب و ارقام و اعداد به سهولت در مغزش جریان میابد بدون اینکه احتیاج باشد که به مغزش فشار وارد آورد .
    این پدیده ازدیاد غیر عادی خاطرات و افکار گذشته در روانکاوی بینهایت مورد استفاده قرار میگیرد بطوریکه امروز اکثر روانکاوان به منظور حصول نتیجه فوری از روش سریعی استفاده مینمایند به نام " هیپنوآنالیز " یعنی کاوش خاطرات بیمار بوسیله هیپنوتیزم .

    کاربرد خود هیپنوتیزم در هنر
    اگر شما اهل هنر باشید و احتمالا" یک اثر مهم هنری هم خلق کرده باشید حتما موافقید که تمام شاهکارهای هنری در حالتی شبیه خلسه به مغز انسان خطور میکنند .
    ذهن هوشیار ما نمیتواند بدون کمک ناخوداگاه خلق عادت نموده و خلاقیت زیادی بروز دهد در حالیکه با کمک هیپنوتیزم ضمیر ناخوداگاه خود را میتوانید براحتی به کمک خود بیاورید و از آن در جهت خلق آثار هنری استفاده نمایید .
    البته این موضوع مختص ارائه آثار هنری نیست و همه میدانیم که جرقه اکتشافات و اختراعات نیز با الهام از عالم غیبیا همان ضمیرناخوداگاه صورت گرفته اند .
    برخی شعرا هستند بدون اینکه از عرفان یا همان خود هیپنوز اطلاعی داشته باشند شعر میگویند ولی به مرور زمان هنگام شعر گفتن خود هیپنوتیزم میشوند یا به عبارت قدیمی به حالت خلسه و جذبه خاص فرو میروند .
    در این حالت است که احساس میکنند اشعار و کلمات بسیار نغز و دلکش به مغزشان وارد میشود و برخی شعرا در اوضاع و احوال خاص وقتی شروع به سرودن اشعار میکنند دچار تمرکز فکر عالی میشوند .
    میدانیم که استعداد و توانایی ضمیر ناخود اگاه نسبت به شعور آگاه یا خود اگاهی تقریبا به نسبت یک به هزاران است زیرا ضمیر ناخوداگاه با توسل به تمام تجربیات و خاطرات زندگی و اجدادی ، کلمات را در هم میامیزد و به عالی ترین شکل الهام میکند و انگاه اشعاری مانند غزلیات حافظ یا عبارات نغز و دلکش بوجود میاید .
    کسیکه دوره خودهیپنوتیزم را دیده باشد و خود را هیپنوتیزم کند خود به خود در دیدن و شنیدن حساس و دقیق میشود .
    در اینجا منظور از دیدن و شنیدن خوب دو جنبه مختلف است، یکی از نقطه نظرهوشیاری در دیدن و شنیدن است و دیگری منظور درک و فهم دقیق و عمیق مسائل اجتماعی و زندگی از طریق دیدن و شنیدن میباشد که میدانم این نگرش ژرف پایه هنر میباشد .
    دیگر اینکه چون خود هیپنوتیزم ایجاد آرامش روانی و عصبی مینماید لذا این افزایش دقت نظر حتی اختلالات شنیدن و دیدن که به علت هیستری نوعی بیماری روانی ایجاد شده معالجه و رفع میشود .

    کاربرد خود هیپنوتیزم در ورزش
    کاربرد اول :
    یک فرتبالیست که فردا مسابقه مهمی در پیش دارد میتواند امروز آن مسابقه را درحالت هیپنوتیزم تصور کند و در تصور خود از راه دور با شوت های قوی دروازه حریف را بگشاید این تمرین تخیلی آنقدر میتواند تکرار شود که شخص براحتی در بازی فردا با یک شوت دقیق دروازه حریف بگشاید.
    لازم است بدانید کاملا اثبات شده که این تمرین تخیلی دقیقا همان تاثیر تمرین واقعی را دارد ، خصوصا اینکه مثالی که ذکر شد در تمامی ورزشها قابل اجراست ولی بالاترین ارزش آن زمانی مشخص میشود که ورزشکار قصد انجام کاری را داشته باشد که امکان تمرین آن وجود ندارد مثل کارهای سختی که بدلکاران سینما انجام میدهند مثل پریدن از بالای برج ایفل !

    کاربرد دوم :
    اساس ورزش ها بر پایه تمرکز فکر و رسیدن به تمرکز فکر فوق العاده یا همان خود هیپنوتیزم استوار است و ورزشکار کوشش و تلاش میکند که هنگام عمل و احتیباج به این حالت در آید که دراین حالت استعدادی شگرف و خارق العاده پیدا کند .
    در ورزشهای رزمی ورزشکار حتی جراحات وارده را نه حس کند و نه احساس درد دارد و محل جراحات ناشی از سلاحهای برنده به سرعت التیام میپذیرد.

    کاربرد سوم :
    یکی از حالتهای خود هیپنوتیزم حالت " کاتالپسی " است که دراین حالت ماهیچه ها مانند استخوان سفت و محکم میشوند و در چنین حالتی است که هریک از اعضاء گوشتی بدن نیز به جسمی کوبنده و سلاحی کارامد در ورزشهای رزمی تبدیل میشود .

    کاربرد خود هیپنوتیزم در دانش موفقیت
    ¤ خودباوری و نشاط در زندگی :
    در نتیجه یادگیری فن ارزنده "رلکس" نیروهای مغز و روان آزاد میشود و شخص قادر خواهد بود با دید واقعی تری زندگی را بنگرد و تحملش در برابر تمام مشکلات بیشتر خواهد بود .
    به کمک خودهیپنوتیزم شخص میتواند یاد بگیرد که جسم و روان خود را راحت و ریلکس یعنی بدون فشار نگه دارد و به این ترتیب شور و نشاط در او زنده میشود .

    ¤ بیدار کردن استعدادهای خفته :
    بسیاری از جوانان هستند که دارای استعدادهای خفته ای میباشند و برخی دیگر نمیدانند که چه میخواهند یا برای چه کاری لیاقت و استعداد دارند .
    جوانان به کمک خود هیپنوتیزم آگاه میشوند که چه استعدادی دارند و برای چه کاری ساخته شده اند و در زندگی چه کاری باید بکنند .

    ¤ ترس از سن، صحنه نمایش سخنران ، رادیو و تلوزیون :
    بطور کلی ترس از هر نوع صحنه ای که درآن جمعیت یا حالت خاص باشد بوسیله خود هیپنوتیزم از بین میرود .
    سخنرانی در مجامع عمومی هنرپیشگان ، خوانندگان ، گویندگان رادیو و تلوزیون ، مجریان برنامه ها و تمام افرادی که هرنوع برخورد و گفتگویی با مردم و مقامات دارند ولی دچار ترس ، خجالت ، اضطراب و دلهره هستند .
    انسان بوسیله خود هیپنوتیزم ناراحتی ها ، ترس ها و نگرانی های خود را به کلی رفع مینماید و مانند قهرمانی شجاع کارهای مربوطه خود را در حضور همه کس و در هر جا انجام میدهد .

    ¤ ازدیاد مقاومت جسمی و فکری :
    خود هیپنوتیزم مقاومت جسمی و فکری و روانی شخص را اساسا" در مقابل همه مشکلات زندگی بطور خارق العاده ای زیاد میکند و بدین ترتیب شخص میتواند کارهای روزانه اش را حاصلخیز تر کند و در برخوردهای روزانه اجتماعیش شادتر و شادکامتر باشد .
    ریلکس بودن یکی از عوامل اساسی در پرورش استعداد مقاومت در برابر مشکلات زندگی است .

    ¤ ثروتمند شدن با خود هیپنوتیزم :
    ثروتمند شدن عموما در ذهن ما معادل با موفقیت در زندگی است .
    در اثر کوچکترین محاسبه ممکن است شکست بخورید ، ممکن است ورشکست بشوید یا ممکن است موقعیت مناسبی را از دست بدهید .
    عادتهای بدبینی و فکری و نتیجه گیری غلط از تجربیات زندگی ممکن است شخص را همیشه عقب نگه دارد .
    اگر علت ورشکستگی بسیاری از تجار بررسی شود ملاحظه خواهد شد که علت شکست در درون خود انها بوده است، بی احتیاطی ، عدم توانایی در پیش بینی های صحیح ، مدیریت غلط و اداره غیر عملی و ناصحیح سازمان ، تنبلی ، عادت به ولخرجی ، مخارج نابجا و کارها و برنامه ها را به موقع انجام ندادن است .
    هیپنوتیزم قادر است به مرور همه این قبیل اختلالات و عوامل منفی و فکری و ذهنی را از بین ببرد و ناخوداگاه فرد را آنچنان راهنمایی کند که بدون اشتباه و لغزش بسوی ثرتمند شدن پیش برود.

    راز قانون جاذبه و هیپنوتیزم :
    اگر فیلم راز(secret) را دیده باشید متوجه میشوید که سخت ترین کار برای بدست آوردن موفقیت و عمل به قانون جاذبه مرحله باور چیزی است که میخواهیم اتفاق بیفتد درحالیکه هنوز رخ نداده است .
    این کار با هیپنوتیزم بسیار ساده رخ میدهد چون شما خود را به حالت هیپنوتیزم میبرید و در آن زمان هر چه را میخواهید اتفاق بیفتد تجسم کرده و به خود تلقین میکنید که رخ داده است ضمن اینکه نیروی مزاحم تعقل که مانع باور تخیلات ما میشود در این حالت از کار افتاده و مزاحم کار شما نمیشود .
    همچنین آرامش زیاد اصلی ترین عامل موفقیت و داشتن حال خوب که پایه اول موفقیت است را با هیپنوتیزم براحتی دردسترس است .





    من همچنان بی امضاء









  3. #3
    مژگان آواتار ها
    • 14,355

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    هیپنوتیزم و راز قانون جاذبه

    اگه شما از اون دسته افرادی هستید که هنوز فیلم راز (secret) رو ندیدید و کتابش رو هم نخوندید به شما پیشنهاد میکنم 100% این فیلم یا کتاب رو تهیه کنید و من به شما قول میدم شما بعد از آن همیشه ازمن سپاسگذار خواهید بود !
    این فیلم تا بحال پرفروشترین فیلم روانشناسی درکل دنیا بوده و به شما راز بکاربردن قانونی رو یاد میده که تا بحال انسان های موفق برای رسیدن به موفقیت هاشون در زندگی بکار میبردند .
    اما اگه شما این فیلم رو دیدید ولی به هر دلیلی این قانون رو اجرا نکردید یا شاید نتونستید بطور صحیح اجراء کنید و حتی دلسرد شده اید و باخودتون فکر کردید این قانون همیشه صادق نیست، میخوام بهتون بگم حتما این مطلب رو بخونید چون مشکلات اجرای صحیح رو بهتون گوشزد میکنه و کمکتون میکنه بتونید این قانون رو درست اجرا کنید و به آرزوهاتون از این راه برسید .
    همینطور اگه شما از اون دسته افرادی هستید که این فیلم رو دیدید و تونستید با اجرای این قانون به اهداف مورد نظرتون برسید با خوندن این ایمیل یاد میگیرید راه سریعتر و صحیح تری برای رسیدن به آرزوهاتون بیابید .

    مرور سریع رازقانون جاذبه :
    ابتدا ببینیم این راز بزرگ زندگی چیست؟ این رازی است برای همه ، هر آدمی در هر زمانی از تاریخ در هر نقطه از این جهان پهناور با هر شرایط عام و خاص انسانی و در هر جامعه ای با هر سلیقه و گرایشی میتونه با استفاده از این راز به آرزوهای خودش برسه .
    رازی برای همه که همه موفقیت ها را هم در برمیگیره ،شاید بشه اونو راز خوشبختی بنامیم چون هر چه که آرزو دارید با این راز بدست می آورید شادی، سلامت و ثروت .
    انون جاذبه یکی از مهمترین قوانین کائنات است وکائنات بر پایه این قانون ساخته شده و مهم نیست شما کی هستید ، در چه برهه ای از زمان ،کجایید و چکار میکنید؟ چون به هر حال درهرجا از این جهان هستی باشید با یک نیروی بیکران کار و زندگی میکنید .

    نیروی تحت امر قانونی به نام قانون جاذبه :
    وقتی به اطراف خودتون نگاه میکنید چیزهای زیادی رو می بینید که عوامل مختلفی باعث بوجود اومدن اونها در اطراف شما شده اند اما این قانون میگه در نهایت تمام چیزهایی درزندگی شما وارد میشه شما خودتون اون رو به زندگی خود جذب کرده اید میپرسید چطور؟؟؟
    توسط واقعیت ذاتی تصاویری که شما در ذهن دارید و به آن فکر میکنید و در واقع هرچیزی که شما بیشتر به اون فکر کردید و روی اون تمرکز کردید شما به زندگی خودتون دعوتش کردید !
    ساده ترین مثال برای این موضوع غول چراغ جادوست ، هر چیزی رو که روی اون تمرکزکنید بزودی در کنار خودتون می بینید و این اصل در کوتاهترین جمله به اینصورت بیان میشه : افکار تبدیل میشوند به حوادث .
    اما این یک قانونه ثابته ما میخواهیم روش استفاده از این قانون رو باهم بررسی کنیم و راه حل عملی که در کتاب راز ارائه میشه رو باهم گام به گام مرور میکنیم.

    روش کاربرد قانون جاذبه برای موفقیت :
    برای اینکه دقیقا متوجه نحوه اجرای کار بشید حتما قبل از مطالعه بقیه متن و همین حالا ، یک هدف برای خودتون در نظر بگیرید .
    این هدف هر چیزی میتونه باشه : مثلا شفای یک بیماری که در بدنتون دارید ، یا ازدواج با همسر ایده آلتون ، یا بدست آوردن شغل مورد علاقتون ، پیداکردن مقدار زیادی پول ، خلق یک اثر هنری فوق العاده ، یا هر آرزوی دیگه که واقعا تو زندگی دارید حتی اگه به نظر غیر ممکن باشه و رخ دادن اون یک معجزه به حساب بیاد !!! حالا اگه هدفتون رو دقیقا مشخص کردید با هم مراحل اجرای کار رو پی میگیریم ...

    ¤ گام نخست : تمرکز :
    باید هدف خودتون رو با دقت ترسیم کنید و روی اون هدف تمرکز کنید و دقیق اون رو ببینید و مشخصا بخواهید که حتما به اون هدف برسید .

    ¤ گام دوم : تصور :
    اینکه اون رو تصور کنید که رخ داده یعنی خودتون رو در حالتی که به اون آرزوتون رسیدید ببینید نه اینکه درحال انتظار رخدادنش هستید یا فکرکنید حتما رخ میده بلکه باید دقیقا تصور کنید که اون واقعه مورد نظر در زندگی شما رخ داده مثلا خودتون رو درکنار اون آرزوتون ببینید .
    اگر آرزوی شماموفقیت در کنکورباشه باید خودتون رودر حالی که در رشته مورد علاقتون در دانشگاه درس میخونید ببینید و این تصور رو باید بادقت وضوح خیلی بالا ببینید ( نگران نباشید ، با تمرین میتونید این تصاویر رو واضح تر ببینید ) .

    ¤ گام سوم : باور :
    باید چیزی رو که در تصورتون دیدید باور کنید که رخ داده نه اینکه قراره رخ بده ، نباید دیگه به نحوه رخ دادنش فکر کنید ، سعی نکنید با فکربه اطمینان برسید که رسیدن به این آرزوتون مثلا قبولی شما تو کنکور تو آسمونها نوشتن بلکه ایمان داشته باشید که اتفاق افتاده .
    اگراین 3 گام رو درست انجام بدید در واقع شما سفارشتون رو به کائنات دادید و ازاین به بعد تنها کاری که باید انجام بدید اینه که هزینه عملی شدن این آرزوتون رو به کائنات پرداخت کنید تا اون آرزوتون رو به واقعیت بدل کنه .

    ¤ گام چهارم : داشتن احساس خوب :
    حس خوب و عالی داشتن همون هزینه ایه که شما باید به کائنات بدید که شما رو به آرزوتون برسونه .
    به عبارت بهتر میدونید که خدای خالق آسمان وزمین که بی نیاز مطلقه به گفته انبیاء عاشق شماست وبرای اینکه شما رو به آرزوهاتون برسونه فقط بابت هزینش ازشما مثل هر عاشق دیگه خواستار شادی دل شماست و ازتون تقاضای ذوق و لبخند داره نه چیزی بیشتر .
    پس با هر لحظه شادمانی و احساس شعف شما در واقع دارید مبلغی رو برای عملی شدن آرزوهاتون کائنات پرداخت میکنید و به محض اینکه به اندازه کافی این حس خوب رو به کیهان بدید سفارش شما حاضر و آماده در اختیارتون خواهد بود و البته یادتون باشه اگه حس منفی مثل ناراحتی ، عصبانیت و... هم به کائنات ارسال کنید در واقع انگار مبلغی از پول پرداختیتون رو که دادید پس گرفتید !
    مثلا امروز که این سفارش رو به کائنات دادید اگر فردا از صبح تا شب حال خوبی داشتید یعنی کلی از هزینه اجرای این خواسته تون رو پرداخت کردید و بر عکس اگه فردا حالتون بد باشه و حس منفی به دنیا انتقال داده باشید درواقع شما در حساب ، کلی هم به کیهان بدهکار شدید و منتظر باشید که از اون آرزو دور بشید .

    ¤ گام آخر : آماده و منتظر دریافت باشید:
    این گام آخر رو هم باید درست بردارید .
    باید بدونید که وقتی شما سفارشی به کائنات میدید اون سریعترین و نزدیکترین و بهترین راه رو برای خلق رویای شما پیدا میکنه اما مشکل اینجاست که عقل حسابگره و میخواد راه منطقی همه چیزو پیدا کنه واین باعث میشه که همیشه بخواد رفتار ما رو با منطق خودش توجیه کنه .
    درواقع به همین خاطر هم هست که درزندگی ما معجزه ای رخ نمیده چون عقل مانع رخدادن معجزات میشه .
    مثالا" وقتی شما میخواهید باور کنید که به آرزوتون میرسید و آرزوی شما شفای پاهای خدایی نکرده فلجتونه عقل سریعا میخواد راههای ممکن رو حدث بزنه و وقتی بیاد حرف دکتر میافته گه گفته تو هرگز نمیتونی راه بری عقل شما مثل یک دشمن مانع باوری اون آرزوی ارزشمند شما میشه و شما را از داشتن همچین آرزویی منع میکنه و یاس و ناباوری رو در دل شما میکاره و خیلی محترمانه میگه این که نشدنیه وشما رو منصرف میکنه .
    همینجاست که قدرت خودمون رو بجای قدرت خدادرنظر میگریم و فراموش میکنیم خدای با قدرت لایتناهی میتونه در چشم به هم زدنی جهان رو کن فیکون کنه .
    در حالیکه این راز به ما میگه اصلا به شما مربوط نیست چگونه این اتفاق رخ میده شما فقط باید به کائنات سفارش بدید یعنی آرزو کنید بخواهید نه اینکه خودتون درتلاش باشید راه رخدادن اون آرزو رو محیا کنید ، درواقع تنها وظیفه شما در این مرحله اینه که آماده دریافت سلامتی کامل باشید.
    مشکل ما اینجاست که عقل در واقع راههای ممکن رو همون راههایی میدونه که خودش میتونه با نیروی شما به اون دست پیدا کنه در حالیکه ما به کمک راز از یک نیروی بیکران برای رسیدن به اهدافمون بهره میگیریم نه نیروی محدود خودمون .
    در نهایت اگر ما ایمان قویتری داشته باشیم و بدونیم مشکل ما برای خودمون خیلی بزرگه نه برای خدا و بتونیم باور کنیم هر چیزی ممکنه رخ بده حتی اگه قبل از وقوع اصلا به عقل ما خطور نکنه مطمئنا به زودی نتیجه اعتماد به ایمانمون رو می بینیم و باز هم ایمان قویتری پیدا میکنیم .
    این خلاصه ای بود از نحوه بکار بردن قانون جاذبه برای رسیدن به موفقیت و اما حالا میخواهیم ببینیم ازهیپنوتیزم چطور میتوانیم در اجرای بهتر قانون جاذبه کمک بگیریم ...

    هیپنوتیزم و کاربرد آن دراجرای راز قانون جاذبه
    یایید از روی همین پنج گامی شرح داده شد به مشکلاتی که در مسیر اجرای ما ممکن است پیش بیاید توجه کنیم و ببینیم هیپنوتیزم چگونه به کمک ما میاید تا از پس این مشکلات بر بیاییم .

    ¤ گام اول تمرکز :
    در حالت عادی برای شما تمرکز کردن شاید کار سختی باشد و شاید هم راحت ، اما همان طور که میدانید با هیپنوتیزم ما به تمرکز فوق العاده ای میرسیم که اولین گام موفقیت در هر کاری محسوب میشود .

    ¤ گام دوم تصور :
    تصور و تخیل هم میدانید که در حالت عادی خیلی ساده نیست ولی ما میتونایم تخیل خودمان را با هیپنوتیزم به حد اعلاء خودش برسانیم چون هیپنوتیزم قوه تخیل را به بالاترین کارایی خودش میرساند .

    ¤ گام سوم باور :
    اگر تا این مرحله هیپنوتیزم فقط راه را هموارتر میکرد اما در این مرحله هیپنوتیزم میتواند مثل یک ناجی برایمان عمل کند .
    چون مشکلترین گام دراجرای قانون جاذبه مساله باور چیزی است که رخ نداده درحالیکه میخواهیم تصورکنیم رخ داده و این معمولا مهمترین سد پیش روی ماست و اغلب افراد از همین مرحله است که یا از ادامه اجراء منصرف میشوند یا به بیراهه میروند و نمیتوانند به هدفشان برسند .
    مثلا با توجه به همان مثال باید تصور کنید پاهای سالمی دارید درحالیه که پا درد دارد و به شما فشار میاورد و این واقعیت و گریزناپذیر است !!
    یا اینکه در حالیکه شدیدا از نداشتن یک شریک زندگی رنج میبرید باید تصور کنید و باور کنید همسر رویاهایتان را در کنار خود دارید .
    خوب واقعا این کار در زندگی عادی اصلا کار ساده ای نیست و این دقیقا همان چیزی است که هیپنوتیزم به شما میدهد چون فقط در حالت هیپنوتیزم میتوناید تصور کنید بودن چیزی را که در وجود خارجی ندارد و این دقیقا ارزش آموختن هیپنوتیزم را برای رسیدن به آرزوهایمان روشن میکند .

    ¤ گام بعدی انتشار احساس خوب :
    ما در زندگی عادی وقتی مشکلی داریم و چه بسا این مشکل آنقدر حالمان را بد کرده که حتی حس حرف زدن راجع به خوبیها هم برایمان مشکل است و دیگر نمیتوانیم حس خوبی داشته باشیم اینجا هم هیپنوتیزم کارایی خودش را به ما اثبات میکند .
    چون باید بدانید با ورود به حالت هیپنوتیزم ما از همه احساسات تهی میشیم و حال بدمان را از یاد میبریم و در پایان هیپنوتیزم میتوانیم حس خوب را به خودمان القاء کنیم .
    مثلا میتوانیم بر روی یک خاطره شیرین متمرکز شویم و آنچنان این حس خوب را درخودمان تقویت کنیم که تمام وجودمان مملو ازاین حس کم نظیر بشود و در اصل با هیپنوتیزم توانستیم حال بد خود را به حال خوب تبدیل کنیم .

    ¤ گام نهایی دریافت :
    مشکلی که ما درهنگام دریافت داریم و مفصل راجع به ان صحبت کردیم این بود که عقل توجیه گر امکان باور چیزی که رخ نداد را به ما نمیدهد و همچنین ما را از باور چیزی که رخدادنش را نمیتواند توجیه کند برحذر میکند .
    اتفاقی که در عالم هیپنوتیزم می افتد این است که این نیروی مخالف عقل مثل حالت رویا کاملا تعطیل میشود و ما به راحتی هر آرزویی را میتوانیم تصور و باور کنیم .
    درحالت هیپنوتیزم تصور به وقوع پیوستن آرزوها ساده وامکان پذیر است و درواقع هیپنوتیزم ما را آماده میکند تا هر رویداد خوب و دلخواهی در زندگی را بپذیریم.
    آیا فکرنمیکنید کسانی که درتاریخ از انها به عنوان جادوگر نام برده شده کسانی بوده اند که هم هیپنوتیزم را بلد بوده و هم از راز قانون جاذبه مطلع بودند ؟؟؟





    من همچنان بی امضاء









  4. #4
    مژگان آواتار ها
    • 14,355

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    راز قانون جاذبه و تسبیحات فاطمه زهرا


    بیاد ییاورید شما یک میدان انرژی هستید نه یک بدن فانی ، بیاد بیارید یک نیروی بزرگتری تو دنیا هست که شما میتونید برای رسیدن به خواسته هاتون از اون استفاده کنید ، بانکی وجودداره که خیلی بیشتر از پولی که شما از خودتون دارید میتونه روی آرزوهای خوبتون سرمایه گذاری کنه ...
    اگه تا بحال از وجود این سیستم بانکی بیخبر بودید این مرحله ذهنتون رو باز میکنه تا آماده پذیرش یک وام هنگفت از نیروی بیکران کیهان باشید ...

    گام اول

    34مرتبه ذکر " الله اکبر " یا " خدا بزرگ است " رو بگید و همزمان شروع به اندیشه کنید و بیاد بیاورید نیروی بیکران از نیروی ما بزرگتر است بزرگتراز نیرویی که ما در بازوهایمان داریم ...
    بزرگتراز نیرویی که پول ما برامون فراهم میکنه و بزرگتر از نیرویی که ما از ارتباطاتمون داریم بزرگتر از نیرویی که انسانها میتونند داشته باشند ...
    اگر به یک شاخه علمی خیلی علاقه دارید به پیچیدگی ها و رازهای اون شاخه علمی فکرکنید (مثلا به رازی که در اثرانگشت ما انسانها وجود داره که هیچ دونفری اثر انگشت یکسان ندارند) ...
    وقت گفتن " الله اکبر " به معنیش فکر کنید " خدا بزرگتر است " و با این معنی باید مدیتیشن کنید یعنی این معنی رو تصور کنید و شواهد ذهنیتون رو برای این معنی بیاد بیارید :
    ¤¤ چیزهایی که بیاد میاورید میتونه خیلی عمومی باشه ؛ مثلا خودتون رودرنظربگیرید که یکی از 7 میلیارد آدمی هستید که دارید روی کره خاکی زندگی میکنید.
    کره زمینی که یکی از کرات منظومه شمسیه و خورشید ستاره اونه به این فکر کنید که خورشید یکی از ستارهای کوچک کهکشان راه شیریه و این کهکشان با این همه ستاره که هر کدوم سیاره های بسیاری مثل زمین دارند ، یکی از کهکشانهاییه که خدا خلق کرده اگه چند لحظه به عظمت این کهکشان ها فکر کنید بزرگی خدا رو بهترمیتونید احساس کنید ...
    چیزهای زیادی از این دست هستند مثلا میتونید بیاد بیارید هزاران سلولی در یک نقطه از بدنتون وجود دارند و درون هر سلول کروموزوم ها درحد نانو وجود دارند که تمام خصوصیات اخلاقی شما دراونها ثبت و ضبط میشه ...
    به اتمها فکر کنید که میلیونها اتم در نوک سوزنی جا میگیرند و حامل انرژی عظیمی هستند که وقتی اون رو آزاد میکنند فجایعی مثل ناکازاکی و هیروشیما به وجود میاد که هزاران انسان دردم جان میبازند ...
    به موجودات زیر دریا فکر کنید که میگن تنوعشون بیشتراز تعداد حیوانات روی زمینه و چیزهای زیادی که حیرت شما رو بر می انگیزه و شما بی اختیار میگید " الله اکبر " ...
    ¤¤ چیزهایی که بیاد میآورید میتونه خیلی خصوصی باشه ؛ مثلا بیاد بیارید اتفاقات و معجزاتی که تو زندگیتون افتاده ...
    حتما شما هم تو زندگی شخصیتون چیزهی زیادی دارید که قدرت خدا رو توش به وضوح میتونید ببینید و پی به نیروی بیکرانش ببرید ...
    بعداز اینکه با این حضور قلب ذکر " الله اکبر " رو گفتید و ذهنتون باز شد ، مرحله دوم اجرای قانون جاذبه رو آغاز کنید ...
    شما با دستگاه های گیرنده امواج از جمله رادیو، تلوزیون کار کردید و خوب میدونید که میشه موج رادیو رو روی کانالی تنظیم کنید که اخبار رو درست و صحیح به گوش ما میرسونه و برعکس میتونید کانالی روی بگیرید که همه اخبار رو وارونه بیان میکنه و فقط دروغ میگه.
    بعضی از شبکه های تلوزیونی اتفاقات خوب رو خوب و بعضی از همین شبکه های تلوزیونی اتفاقات خوب رو بد جلوه و گزارش میدن ...
    درمورد دستگاه فرستنده امواج فکری هم به همین صورته ، شما میتونید امواج فکریتونو روی کانالی تنظیم کنید که هر چیزی رو که آرزو میکنید به همون صورت بهتون برگردونه و برعکس میتونید افکارتون رو روی کانالی تنظیم کنید که سفارشات شما رو برعکس اجراء کنه و باید بدونید که کانال شکر گذاری یکی از کانالهاییه که احساس خوب به شما میده ...
    احساس خوب یعنی بازگردوندن همون چیزی که دقیقا طلب کرده بودید ...
    اگه عادت به شکر گذاری کنید زندگیتون هر روز بهتر و بهتر میشه چیزی که عرفا بارها به ما تاکید کردن و به قول مولانا : " شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند " .
    شکر گذاری بخاطر همه چیزهای خوبی که جود داره و همه چیزهای خوبی که وجود داشته و برای ما مفید بوده ...
    وقتی شکر گذاری میکنیم درواقع داریم طول موج ذهنیمون رو روی موج دقیق ارسال خواسته ها تنظیم میکنیم و دقیقا احساسی رو بدست میاریم که خواسته هامون عینا" رخ بدن نه اینکه چیزی شبیه اونچه که ما خواسته بودیم یا حتی برعکس ...
    اگر به آرزوتون برسید چه حسی میخواهید داشته باشید؟ احساس لذت ؟ آرامش؟ شادی؟ درواقع احساسی رو که میخواهید بعداز براورده شدن آرزوتون داشته باشید باید الان خلق کنید ...

    گام دوم
    33 مرتبه " الحمدلله " یا " خدایا شکرت " رو بگید همزمان که مصادیق عینی اون رو تصورمیکنید ...
    برای اینکه این احساس ایجاد بشه به چیزهای خوبی که دارید فکر کنید ، میتویند چشمهاتون روببندید و به چشمهاتون فکر کنید اگه این چشمها نبودند زندگی براتون چه معنی داشت؟
    به خانوادتون فکر کنید اگه نابینا بودید و نمیتونستید اونها رو ببینید ؟ درس خوندن یا فیلم دیدن و....
    این چشمها براتون واقعا چقدر می ارزن ؟ براش قیمت تعیین کنید؟ و حالا فکر کنید با داشتن این چشمها چقدر خوشبختید وعجب سرمایه زیادی به شما دادهه شده ؟ آیا شده روزی یکبار ازخدا برای داشتن این سرمایه عظیم تشکر کنید؟
    هزاران نفر مثل ما وجود دارند که مادرزاد نابینا به دنیا اومدند؟ یایک حادثه ساده که در زندگی ما هم اتفاق افتاده مثلا یک تب شدید نابیناشون کرده فکر میکنید حقشون بوده؟ یا حساب اونها از ما جداست؟؟
    نه هیچ فرقی با ما نداشتن ولی الان آرزو دارند یکی از فیلمهای قشنگی که مادیدیم دیده باشن یا آرزو دارن یکی از نزدیکانشون رو یک لحظه ببینند یا یک کتاب شعر بخونن ...حالا چشماتون رو باز کنید و از وجود این نعمت بزرگ تشکر کنید و بگید "الحمدلله " یا " خدایا شکرت " ...
    گاهی پیش اومده که ده ها بار بدون وقفه یک موزیک رو پشت سر هم گوش کرده باشیم و هربار آنقدر لذت برده باشیم که دوبار از نو گوش کنیم وخودمون هم باخواننده خونده باشیم ...
    بعضی از ما که بدون موزیک زندگی براشون سخته ، مثلا" من خیلی از دوستانم رو میشناسم که موبایل رو بیشتر برای موزیک گوش کردن میخرند تا تماس گرفتن !
    بعضیا وقت زیادی رو صرف مطالعه زندگی خواننده مورد علاقشون میکنن در حالیکه اگه از نعمت شنوایی برخوردار نبودیم هرگز نمیتونستیم به هیچ آهنگی گوش کنیم پس بیایید به شنوایی فکر کنید خداروبخاطرش شکر کنید و بگید " الحمدلله " یا " خدایا شکرت " ...
    حتی اگه اصلا اهل موسیقی نیستید اون لحظات رو بیاد بیارید که وسط خیابون با بوق ماشین ازجا پریدید که اگه اون لحظه غفلت کرده بودید دیگه الان سالم وسلامت نبودید پس بازهم تشکر کنید از بابت این نعمت بزرگ "الحمدلله " یا " خدایا شکرت " ...
    لحظاتی اززندگی رو بیاد بیارید که فشار زندگی میخواسته کمرتونو بشکنه و به قول معروف به مویی رسیده اما پاره نشده و باز هم با ایمان بگید " الحمدلله " یا " خدایا شکرت " ...
    بیاد بیارید لحظاتی رو که زیر بارمشکلات داشتیم خفه میشدیم و باخودمون گفتیم : خدایا اگه این مشکل حل بشه تا آخر عمر سپاسگذارخواهم بود ولی به محض رفع شدن مشکل اونو رها کردیم و به سراغ ادامه زندگی رفتیم بدون اینکه بیاد بیاریم یک تشکر ساده بدهکاریم ...
    اگر چند روز در بیمارستان بستری باشید و یا به هر علتی بازداشت باشید وقت رهایی از دیدن کف خیابون هم لذت میبرید ...
    مشکل ما انسانها تو تنگ نظریمونه اگه یک اتومبیل شخصی لوکس داشته باشیم به همه نشونش میدیم و هرروز با لذت و افتخار اونو سوار میشیم ولی اگه همه اون رو داشته باشن، دیگه به لذتش فکر میکنیم و فکر میکنیم وظیفه خدا بوده که این اتومبیل رو به ما بده و دیگه دلیلی برای شکر کردنش پیدا نمیکنیم ...
    هزاران مثال از این دست تو زندگیمون پیدا میشه تا مدت کوتاهی که ذکر " الحمدلله " یا " خدایا شکرت " رو میگیم بتونیم بهش فکر کنیم بعد از بیان این ذکرها وقتی حال خوب وجودمون رو فراگرفت با ایمان راسخ به سراغ مرحله آخر میریم ...

    گام سوم

    33مرتبه " سبحان الله " یا " خدایا میپرستمت " ؛ حالا زمان استجابت دعا یعنی سفارش درخواست ماست ...
    حالا زمان آن فرا رسیده که دقیقا روشن کنیم چه میخواهیم حالا دقیقا آینده خود را زمانی که به آرزوی خود دست یافته اید را تجسم کنید ...
    حالا خودتون را ببینید با آرزویی که جزئی از واقعیت شما شده و فرض کنید حالا خدا به شما قول داده به آنچه میخواهید برسید حالا با اون خواستتون چکار میکنید این رو تصور کنید ...
    اگر خواسته شما مثلا"یک اتومبیل ... هست تصور کنید حواله خودرو شما صادرشده و به زودی از کارخانه زنگ میزنن تا برای تحویل خودرو به اونجا مراجعه کنید برنامه تون بعد از رسیدن به این خواسته چیه؟
    اون رو تصور کنید مثلا من تصور میکنم بعد از گرفتن ماشینم به سراغ دوستام میرم و همشون رو میبرم تجریش و امام زاده صالح و دربند و خلاصه شیرینی مشتی بهشون میدم شما چکار میکنید؟
    این صحنه رو تصور کنید و به حول و قوت الهی ستایش کنید خدایی رو که هدفش فقط خوشنودی شماست ...
    آرزوتون رو در آغوش بگیرید خودتون رو مثل فوتبالیستی که گل زده و داره از خوشحالی دور زمین میدوه و فریاد میزنه و به خودش افتخارم میکنه شما هم به خودتون افتخار کنید و با اعتقاد و اعتماد کامل تصور کنید ،شک نکنید چون این شک نشانه ایمان متزلزله و مطمئن باشید فقط یک مانع میتونه نذاره شما به آرزوتون برسید و اون مانع تنها شک شماست ...
    این روش 100% عملیه و تصورتون هرچقدر دقیق تر باشه مطمئنا زودتر رخ میده ...
    اگراین 3 گام رو درست انجام بدید در واقع شما سفارشتون رو به کائنات دادید و ازاین به بعد هر موقع یاد این آرزوی خودتون افتادید فقط بگید " الحمدلله " یا " خدایا شرت " و متشکر باشید تا زمان برآورده شدن دعاتون برسه چون کائنات بهترین زمان رو برای استجابت دعای شما انتخاب میکنه شما هم بهش اعتماد کنید ...
    بهترین روز برای اجرای این روش همین امشبه که این مطلبو خوندید پس از همین امروز کارتون رو شروع کنید و منم ازهمین حالا بخاطر آرزویی که بهش رسیدید بهتون تبریک میگم ، فقط من رو هم از دعاهای خیرتون بی نصیب نگذارید ...


    عرفان و هیپنوتیزم
    در پست قبلی پیرامون هیپنوتیزم صحبت هایی شد و درجاتی از عمق هیپنوتیزم هم بیان شد ، درجات و فوائدی که از آنها بیان شد فوائد هینوتیزم ازدرجه علمی بود اما درواقع دو نگرش به هیپنوتیزم وجود دارد :
    1- نگرش غربی به هیپنوتیزم
    که قدمت آن اززمان کشف آن توسط " مسمر " در صده هجدهم میلادی تاکنون بوده این پدیده یک شاخه از علم روانشناسی بوده و دارای درجات و فوائدی است که به همراه یعضی از کاربردهای آن با هم صحبت کردیم
    2- نگرش شرقی به هیپنوتیزم
    یک نگرش فلسفی بوده و تاریخ کهنی دارد و در عرفان هندی این پدیده اززمان " بودا " ۲۵۰۰ سال پیش تاکنون مستند است و قدمتی به همین حدود نیز در تاریخ ایران دارد و پس از ظهور اسلام تمام عرفای مسلمان ایرانی نیز از این پدیده بسیار یاد کرده اند .
    عرفایی نظیر خیام - عطار نیشابوری - ابوسعید ابوالخیر و مولانا که عارف مشهور شرق و غرب میباشد ازاین حالات روحی مراقبه و جذبه به نام فلسفی هیپنوتیزم بسیارصحبت شده است.
    در پست قبلی از رازقانون جاذبه و ارتباط آن با هیپنوتیزم صحبت کردیم و شاید بتوان موفقیت در زندگی را هدف نهایی از نگاه علمی به هیپنوتیزم دانست درحالیکه از دیدگاه فلسفی هیپنوتیزم هدفی والاتر و درجاتی عمیقتر از آنچه بیان شد دارد.
    در عرفان شرقی مصداق این شعر معروف که حتما شنیده اید: ملاشدن چه آسان ،آدم شدن چه سخت است ...
    هدف انسان اززندگی رسیدن به کمال است واین کمال فقط عالم شدن نیست بلکه به مقام انسانیت رسیدن است و در واقع میتوان گفت کاربرد " هیپنوتیزم " نزد عرفا به مقام انسانیت رسیدن است و عجیب است که گاه از هدف چه دور میشویم ...
    عجیب است ما انسانها که برای کوچکترین کارهای خود دلیل و منطقی داریم و اگر کسی را ببینیم در حال انجام کار بیهوده ایست که دلیل برای آن ندارد اورا دیوانه مینامیم اما خودمان جواب مهمترین سوال در زندگی هر بشر را نمیدانیم ؛ این سوال که چرا زندگی میکنیم؟
    زندگی کاری است که تمام وقتمان را به خود اختصاص داده و برای ادامه آن دست به هر کاری میزنیم .
    من معتقدم در روزگار ما یعنی قرن21، قرن ارتباطات و اطلاعات هنوز هم اگر از 95درصد انسانها از اقشار مختلف مردم سوال کنید: برای چه به دنیا آمده ایم و برای چه زندگی میکنیم؟ اکثریت پاسخ صحیح را نمیدانند !!!
    باور نمیکنید؟ همین الان امتحان کنید از دیگران این سوال را بپرسید: چرا زندگی میکنیم؟ ببینید عموما جوابی ندارند و یا جواب غلط میدهند مثلا میگویند: زندگی میکنیم به آرزوهایمان برسیم یا شاد باشیم یا وظیفه داریم و جوابهای بی ربط دیگر ...
    جالبتر اینکه اگر احیانا از 5 درصدی هم که جواب صحیح را میدانند و میگویند : ما به دنیا آمده ایم تا به کمال برسیم اغلب در همین حد کلی پاسخ را میدانند و این کلی گویی نمیتواند موثر باشد اینکه ما به کمال برسیم یعنی چه و اصولا کمال انسانی چیست ؟
    برای اینکه بفهمیم هیپنوتیزم چگونه انسان را به درجات بالاتر انسانی سوق میدهد ابتدا سعی میکنیم این درجات را روشنتر ببینیم، این مطلب همچنین به عنوان تست انسان شناسی راه خوبی است تا بفهمیم در حال حاضر با توجه به افکار و رفتارمان درکدام درجه انسانیت قرار داریم و سپس به هیپنوتیزم از نگاه عرفا مینگریم تا بفهمیم چگونه با هیپنوتیزم میتوان انسانتر بود ...

    کلاس یا درجات صعود انسانی
    در اثر تمرینات یوگا و خود هیپنوتیزم درجه هوش،درک ،فهم،عقل وبطور کلی نبوغ و شخصیت و انسانیت مانیز ترقی میکند، همانطور که هرشخصی از کلاس اول ابتدایی شروع میکند و از نقطه نظر یادگیری بالا میرود و تا به مرحله لیسانس و فوق لیسانس و ... میرسد همینگونه تمرین و ورزشهای یوگا و خودهیپنوتیزم، کلاس به کلاس شعور و آگاهی ما را بالا میبرد.
    مراتب و طی درجات شعور وآگاهی تعاریف و تقسیم بندی های مختلفی دارد یکی از ساده ترین نگاه ها دیدگاه مکتب "گورجی اف_اسپنسکی " است که این مکتب که در مغرب زمین پیروان بسیار دارد و طی درجات شعور و آگاهی و عقل بشر را به هفت درجه یا کلاس تقسیم کرده است ...
    درجات یا کلاس های بشر

    بشر کلاس اول :
    بشر کلاس اول یا بشری که شعور و هوشش هنوز درجه اول است،این بشر در درجه حیوانی است،من وتن خود را یکی میداند، حرکات و وظایف حیوانی را او دائما بر وظایف فکری و ذهنی او میچربد.
    برای او آموختن بر اساس تقلید یا احساسات حیوان پایه گذاری شده است و همه چیز راباید حفظ کند ، معلومات را باید به زور به او خوراند و تعلیمش داد و او نیز مانند طوطی هرچه آموخته باشد تکرار میکند .
    بشر کلاس دوم :
    بشری که شعور و هوشش هنوز درجه دوم است و یک پله از بشر کلاس اول بالاتر است یعنی علاوه برغرائز حیوانی ، احساسات رشد کرده ای نیز دارد، چنین بشری تابع احساسات خود است .
    تابع عقل ومنطق ، خوبی ، بدی ، زشتی و زیبایی نیست، یعنی به دنبال چیزی میرود که احساساتش بسوی آن کشش دارد مثلا معتاد میشود چون میل و احساس به مواد مخدر پیدا میکند.
    بشر کلاس سوم :
    بشر درجه سوم بشری است که عقل و منطق او نیز رشد کرده است، استدلال میکند، تمیز و تشخیص میدهد،از کتاب ها استفاده میکند ،به کمک مطالعه و کتاب میتواند دانشمند شود.
    این مکتب معتقد است که تمام نوع بشر در هنگام تولد به طور غریزی در یکی از این سه درجه قرار دارند، و اگر بخواهند به درجه بالاتری ازهوش و ذکاوت و نبوغ بسند، باید شروع به تربیت نفس و مبارزه با هوی وهوس خود نمایند.
    بعبارت دیگر به کمک عرفان ،تصوف ،یوگا یا خود هیپنوتیزم خود را به کلاس یا درجه بالاتری از هوش عالی برساند.
    بشر کلاس چهارم :
    بشر کلاس چهارم بشری است که شروع به تربیت نفس خود نموده و از طریق تمرکز فکر تاحدودی درجه هوش و نبوغش بالا آمده است ،ضمیر ناخوداگاهش در حال تمرکز یافتن است و میخواهد بر روی یک "من" متمرکز شود وسایر "من" ها یا تمایلات و شهوات مختلف و رنگارنگ را به دور بریزد.
    بشر کلاس پنجم :
    بشر کلاس پنج یا درجه پنج به احدیت پیوسته، بعبارت دیگر به حالت دائما خودهیپنوتیزم درامده است .
    روشن بینی خاص وخارق العاده ای نسبت به بسیاری ازامور دارد، دانشش به حدکمال است،دانش غیر قابل تقسیم این شخص فقط دارای یک "من" غیرقابل تقسیم است و دانشی که دارد از خود نهاد اوست، اکتسابی از خارج و از کتب نمیباشد.
    بشر کلاس ششم :
    بشر کلاس ششم به درجه ای از فهم،هوش، درک، روشن بینی ونبوغ رسیده است که همه قوای باطنی و شعور او مافوق فهم و شعور انسانهای معمولی است ولی هنوز برخی از صفاتش دائمی و سری نشده است ولی مراکز عالی تر در وجود او بکار افتاده است.
    بشر کلاس هفتم :
    یا درجه هفت به حد اعلای تکامل رسیده، اراده ای آزاد دارد وآن "من" که در وجود اوست دائمی و پایدار وتغییر ناپذیر است.
    این بشر دارای دانش خارجی به همه چیز است وشعر " از عبادت نی توان الله شد . میتواند موسی کلیم الله شد " درباره این قبیل اشخاص کاملا صادق است، عرفای بزرگ، و یوگیهای بزرگ به آن درجه از خود ساختگی رسیده اند.
    انسانهای کلاس هفتم علاوه برتوانائی انجام کرامات، به آرامش به معنی واقعی رسیده اند، غم هیچ چیز را نمیخورند، هیچ یک از طوفان ها و گردبادهای بنیان بر انداز از حوادث و وقایع اجتماعی، آرامش آنها را برهم نمیزند واقع بین به معنی واقعی هستند، ظواهر فریبنده زندگی که عبارت از جاه وجلال ، شهرت وثروت وشهوت است آنها را فریب نمیدهد.
    برای بالاتر رفتن درجه هیپنوتیزم که مرحله ای از آن خروج روح ازجسم است تمرین های روحی بیشتری نیازاست در این خصوص باید به مقامات عرفا توجه کنیم و آنها رابشناسیم ...

    طی طریق در عرفان ایرانی

    صوفیان هر عهد ، ترقی زندگی هر فرد را به سیر و سفر تشبیه کرده اند و از همه تشبیهات جامعتر است و صوفی که در طلب خدا پا به راه میگذارد خود را سالک و رهرو مینامد.
    سالک در طی طریق خود مراحلی را طی میکند که بزرگان صوفیه این مراحل را "مقامات" مینامند که سالک در طی طریق میبایست این مراحل را بترتیب طی کند تا به وصول حقیقت یعنی "فنا فی الله" برسد و "بقاء الله" بیابد .
    عرفا مقامات را هفت شمرده اند و هر مقام پایه مقام بعدی محسوب میشود این هفت مقام عبارتند از:

    توبه
    ورع
    زهد
    فقر
    صبر
    توکل
    رضا
    توبه :
    گناه چیست ؟ درتمام عرفانها گناه کاری است که مضرحال است یعنی حال انسان را بدتر میکند و ثواب کاری است که حال انسان را بهتر میکند درون هر انسان یک چراغ راهنما به نام وجدان قرار داده شده و هر کاری که با وجدان در تضاد باشد و نفس لوامه ما را به صدا دراورد وانجامش درون ما یک جنگ درونی براه بیندازد.
    این همان استرس است که مانع رسیدن به یک تمرکز همیشگی است ؛ پس گام اول: آماده سازی روح برای آرامش مطلق است و در واقع توبه یعنی تصمیم گرفتن برای انجام ندادن خطاها ...

    ورع :
    پس از انجام توبه و تصمیم به انجام ندادن اشتباه لازم است به تصمیم خود عمل کنیم "یحیی بن معاذ رازی " گفته : ورع ایستادن برحد علم است بی تاویل یعنی اینکه از این پس کاری که منجر به گناه شود نکنیم ...
    در عرفان حلال به کاری گفته میشود که مفید است و حرام به کاری که برای ما مضراست و این یعنی التزام عملی به تصمیم توبه ، البته انتخاب و یافتن راه درست از راه غلط به عهده خود ماست .
    از ان جهت که در قرن 21 ثابت شده درست و غلط یک امر نسبی است و به شرایط مختلف مثل موقعیت و زمان و دیدگاه بستگی دارد اجرای این امر در ابتدا سخت به نظر میرسد اما با پیشرفت در مراحل هیپنوتیزم و درک احوال رفته رفته ندای دونی ما بلند تر به گوش میرسد وشعور باطن راه را بهتر برای ما روشن خواهد نمود.

    زهد :
    ورع ما را برای داشتن زهد مستعد میکند ؛ حب دنیا سرمنشاء هر خطایی است و از نگاه من زهد ، برخلاف میل و رغبت داشتن به لذایذ دنیوی نیست بلکه خلاف علاقه شدید است .
    کسی که عاشق ماشین است مانند یک سادیسمی یعنی کسی که از آزار دیگری لذت میبرد بیمار نیست اما زاهد هم نمیتواند باشد.
    از نظر من زهد خلاف طمع است اینکه شما علاقه داشته باشید ماشین داشته باشید اشکالی ندارد اما اگه علاقه داشته باشید 5 دستگاه ماشین درخانه داشته باشید با اینکه فقط یک عدد مورد نیاز شماست خلاف زهد است .
    هدف زهد متعادل کردن روح و فکر ماست چون توجه بیش از حد به هر قسمتی ازاین دنیا، بی توجهی به قسمت دیگری را در پی دارد مثلا" به کسی فکر کنید که در خانه اش یخچال ندارد ولی 3عدد لباسشویی دارد.
    کسیکه بیش از حد به کسب و کار خودتوجه میکند احتمالا از تفریح غافل میشود کسیکه بیش ازحد به پول می اندیشد روابط خانوادگی اش را از یاد میبرد و ...
    زهد میخواهد ما خدا را که مرکز دایره زندگی است، مرکز توجهات خودمان قراردهیم تا همه امور زندگی را به اندازه و درست موردتوجه قراردهیم نه بیش از حد لازم ...
    کسیکه به یک نقطه از این دایره خیره میشود حتما نقاط دیگر دایره را تار می بیند.
    به همین علت عرفا در " جذبه یا هیپنوتیزم " فقط بر روی خدا تمرکز میکنند نه خواسته های ضمنی دیگر مثلا تقویت حافظه چون معتقدند با نزدیکی به خدا و متعادل شدن روح همه نقائص پوشیده و ابعاد روحی تکامل میباید و مسلما حافظه هم بهتر میشود ...

    فقر :
    درواقع فقر نداشتن نیست، متصل نبودن است ، از نظر من فقر دل نبستن به امور دنیوی است.
    بسیاری از کسانی که در هیپنوتیزم احساس میکند روح خود را از بدن خارج میکنند درواقع فقط دچار توهم ان حالات سومنامبولیستی شده اند یعنی فقط رویا دیده اند چون رویا مانند خروج از منزل میباشد ، کاری که هر روز شما انجام میدهید .
    اما خروج روح از تن مانند پیک نیک رفتن مستلزم برداشتن لوازم زیادی برای سفر میباشد و مقدماتی دارد، مراحل بالاتر آن را میتوان به اسباب کشی تشبیه کرد و میبایست تمام دارایی ات را از خانه تن خارج کنید پس گام اول برای خروج روح حضور دل است یعنی اینکه دلت با تو همراه باشد .
    حتما این شعر را شنیده اید که میگوید : " من در میان جمع و دلم جای دیگر است " ...
    گاهی ما سر کار خود هستیم اما دلمان توی کوچه پیش اتومبیلی است که امروز خریده ایم حالا روحی که یک تکه اش تو کوچه جا مانده چگونه میتوان از تن خارج کرد؟؟؟ حتما تکه های دیگر این روح هم در خانه ، مسافرت و یا مهمانی فردا شب است ...
    فرق انسانی که ماشین خود را وصله تن خود میداند و اگر خطی به آن بیفتد شب خوابش نمیبرد با کسی که ماشینش را امانتی نزد خود میداند، اینجاست که در اصطلاح عرفا دومی فقیر است ...
    نمیخواهم بگویم نباید به چیزهای مختلف توجه داشت و به آنها فکر کرد، میخواهم بگویم برای خروج روح نیاز دارید این فکر و توجه را در حال خود تماما" متمرکز کنید، باید یکپارچه خداخواه "داشتن روح متمرکز" بشوید و هیچ آرزوی دیگری در دل نداشته باشیدحتی به اندازه یک گوشه چشم "پرهیز ازتشویش روحی" .
    از نظر صوفیان فقر تنها به معنی توجه نداشتن به امور دنیوی محسوب نمیشود بلکه معتقدند عارف باید حتی میل به دنیای بهشت برین را هم از دل بشوید هر میل و رغبتی که دل را از خدا دور کند غیر خداست ...
    عرفا این انسان دست و دل شسته را از هر چه غیر خداست "درویش" مینامند که متاسفانه امروزه دراویش را از روی تیپ خاص با ریش و موی بلند و شرکت درمراسم مدیتیشنشان میشناسند و این دو خیلی به هم مربوط نیستند ...

    صبر :
    صبر و انتظار یک حالت انفعال روحی نیست تسلیم در حال آمادگی دریافت میباشد .
    باید بدانید شما هنگامی که منتظر رخدادی هستید درواقع درحال انتشار امواجی هستید برای انجام آن رخداد و صبر یعنی اجازه ورود خواستن از جهان یعنی ایجاد هارمونی یک تکنواز یعنی خود شما با گروه موزیک یعنی پیکره هستی .
    صبر و تحمل ورزیدگی روح را برای انجام کارهای دشوار ایجاد میکند و کسیکه که تحمل ندارد ظرفیت موفقیت را هم ندارد .
    چگونه انتظار دارید کسیکه آمادگی پذیرش سرطان را ندارد بتواند بر بیماری سرطانش غلبه کند؟ چون کسی که میخواهد طعم چیرگی بر این بیماری را داشته باشد باید ابتدا جرات رویارویی با این بیماری را هم داشته باشد و کسیکه تحمل شکستهای بزرگ را ندارد نباید منتظر پیروزیهای بزرگ باشد ...

    توکل :
    توکل یعنی وکالت دادن به خدا و انسان از دیرباز آموخته هر زمان که خود به تنهایی از عهده حفظ منافع خود بر نمیاید از دیگری که در امور مربوطه تبحر کافی را داشته باشد کمک بگیرد.
    هر انسان عاقلی میداند که نیروی بیکران و شعور لایتناهی حق تعالی از هر لحاظ با قدرت و آگاهی ما قابل مقایسه نیست و میداند که میتواند که درهر مرحله از زندگی سکان هدایت امور را به او واگذار کند و خود شاهد باشد که این وکیل توانمند کشتی ما را به زیبایی تا ساحل امن هدایت کند.
    مطئن باشید درهر کاری که به خدا توکل کنیم وعنان کار را بدون تامل و با اطمینان کامل به او بسپاریم درواقع راه را برای رخ دادن معجزاتی در جهت خیر و منافع خویش آماده کرده ایم و این گفته قران کریم را بیاد بیاورید که میگوید: خدا بهتراز آنچه فکرش را میکنید بسوی شما میفرستد ...
    در هیپنوتیزم هم باید هنگام خروج از دایره آگاهی نگرانی بازگشت و محافظت ازبدن را از یاد ببریم و این ممکن نیست مگر اطمینان و توکل به خدای بزرگ ...

    رضا :
    رضایت داشتن بر آنچه خداوند مقدر میکند آخرین مرحله ورزش اخلاقی و تهذیب نفس است و این یعنی عاشق خدا بودن و و قلب خود را به او سپردن که هر چه او میخواهد و به من میدهد دراین زمان بهترین مقدرات است برای من .
    رضایت انسان را به درجه اعلاء تمرکز میرساند ؛ شاید فکر کنید رضایت داشتن از تمام چیزهایی که الان در زندگی خود داریم فقط نوعی فریب دادن خودمان است اما بد نیست بدانید از نظر علمی ثابت شده این اگر این احساس را داشته باشید بهترین تصمیم را درحال برای خود اتخاذ میکنید و بهترین امواج را به کیهان ساطع میکنید .
    فاصله رضایت شما از حالی که درآن هستید با فاصله ای که تصمیمات شما با بهترین تصمیم ممکن دارد برابر است و همانطور که بیاد دارید در راز قانون جاذبه هم گفتیم وقتی از حال خود رضایت ندارید امواج منفی شما باعث اتخاذ تصمیمات غلط و دوری از خواسته هایتان میشود ...
    رضا یعنی شادبودن دل در مقابل با تمام مشکلات مادی و معنوی، حتی مرگ نزدیکان نیز روحیه عارف را ازبین نمیبرد و این حالت روحی انسان را به درجه عالی تمرکز فکر میرساند.
    البته وقتی به توانایی خارج کردن روح ازبدن میرسیم با نگاهی که از بیرون به خودمان میاندازیم به درجه ای از درک و شعور میرسیم که همه چیز را عالی و سرجای خود ببینیم گویا از نگاه خدا به دنیا نگاه کنیم و اورا درک کنیم ...





    من همچنان بی امضاء









برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •