بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 از مجموع 3

موضوع: آیا غذا در عربی به معنی ادرار شتر است ؟

  1. #1
    mojgan77 آواتار ها
    • 761

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته بخش پاتوق باشگاه
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    راه های ارتباطی

    new12 آیا غذا در عربی به معنی ادرار شتر است ؟


    نخست باید بدانیم کلمه ی غَذا در اصل عربی به صورت غِذاء بر وزن ( فِعال ) و هموزن نِساء تلفظ
    می شود ولی ما در فارسی به فتح حرف اوّل تلفظ می کنیم و البته ذال را نیز زاء می گوییم

    یعنی غَذا می نویسیم و غَزا تلفّظ می کنیم که شبیه غَزا به معنی جنگ می شود .
    اما خود غَذا در عربی کهن نه عربی امروزی بَولُ الجَمَل یعنی ادرار شتر است . ولی غذایی که ما فارسی زبانان می گوییم هرچند در نوشتار دقیقاً همان غذا به معنی ادرار شتر است ولی ما به گونه ی دیگر تلفظ می کنیم .
    اصولاً در عربی و در هر زبان دیگر واپگان منسوخ بسیارند .یعنی واپه هایی که به تاریخ سپرده شده اند و امروزه کاربردی ندارند و تنها در متون کهن می توان آن ها را دید . پس اینکه برخی می گویند غَذا یعنی ادرار شتر سخنی کاملاً نادرست است.
    ما غِذاء را در فارسی غَذا خوانده ایم و از این دخل و تصرف ها در واژه های دارای ریشه ی عربی بسیار است .
    مثلاً شَجاعة را ما شُجاعت تلفظ می کنیم . مستخدَم به فتح دال را مستخدِم به کسر دال می گوییم حال آنکه مستخدِم یعنی استخدام کننده .
    عنتر جوانمرد است ولی در فارسی بوزینه شده و حتی آن را اَنتَر می نویسیم .
    جَنوب را جُنوب می گوییم حال آنکه جَنوب است و کلمه ی جُنوب جمع جَنْب است به معنی پهلوها .
    تسلیة در عربی سرگرمی و شادی است حال آنکه در فارسی معنی دیگر می دهد .

    حقیر در عربی به معنی خوار و فرومایه است حال آنکه در فارسی برای فروتنی به کار می رود اما در عربی دشنام است .
    مار افعی می گوییم حال آنکه در عربی افعا خوانده می شود اما افعی می نویسند .

    زمانی ناجی غریق می گفتند که ناجی یعنی نجات یافته . البته حالا نجات غریق می می گویند که باید مُنجی غریق بگویند و یا مأمور نجات غریق . اما به هر حال این دست بردنها طبیعی است و منحصر به فارسی نیست .
    در عربی نیز اینگونه است . دولاب ما را گرفته اند و دولاب الهواء به معنی چرخ و فلک به کار می برند .
    کندک یا کنده ما را از زبان فارسی وارد زبان عربی کرده اند و خندق تلفظ کرده اند اما امروزه خندق را به سنگر می گویند .
    صدها مثال دیگر در این زمینه وجود دارد که علاقه مندان را دعوت می کنم کتاب استاد خسرو فرشید ورد به نام عربی در فارسی را بخوانند تا در این باره آگاهی کامل به دست آورند .



    در ادامه مطلب از فرهنگهای عربی راجع به این واژه نیز اطلاعاتی در اختیار شما قرار می دهم .

    كـ (القاموس المحیط)
    كـ الغَذِیِّ والغَذَوِیِّ فی الكلِّ.
    والغَذِیُّ، كغَنِیٍّ: السَّخْلَةُ
    ج: غِذاءٌ.
    والغِذاءُ، ككِساءٍ: ما به نَماءُ الجِسْمِ وقِوامُهُ. غَذاهُ غَذْواً وغَذَّاهُ واغْتَذَى وتَغَذَّى.
    والغَذَا، مَقْصورَةً: بَوْلُ الجَمَلِ.




    غذا (لسان العرب)
    الغِذاءُ: ما یُتَغَذّى به ، وقیل: ما یكونُ به نَماءُ الجِسْمِ وقِوامُه من الطَّعامِ والشَّرابِ واللَّبن، وقیل: اللَّبَنُ غِذاء الصغیر وتُحْفَةُ الكَبیرِ، وغَذاهُ یَغٌذُوهُ غِذاء.

    عادل اشکبوس

    نویسنده و زبان شناس

    *مدرّس مراکز آموزش عالی

    *مدیر گروه آموزشی عربی آموزش و پرورش منطقه 12 تهران و

    .
    .
    .
    .



  2. #2
    mojgan77 آواتار ها
    • 761

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته بخش پاتوق باشگاه
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    راه های ارتباطی

    new12 سگ پاس می كند نه پارس!!

    اصطلاح نادرستی بین مردم رواج دارد كه می گویند سگ پارس می كند.
    حال جمله درست را ببینید: سگ پاس می كند.
    پاس كردن سگ هیچ اشاره ای به نوع صدای سگ ندارد، بلكه به معنی پاس دادن و پاسبانی است، چون از قدیم سگ را پاسبان دانسته اند و ما عبارت سگ پاسبان را زیاد شنیده ایم. وقتی كه می خواستند بگویند سگ در حال پاسبانی و نگهبانی است، می گفته اند كه سگ پاس می كند. به مرور این واژه با واژه پارس كه نام قومی ایرانی است اشتباه گرفته شده و اصطلاح نادرست سگ پارس می كند رایج گشته است و معنی آن نیز از پاسبانی به تعریف صدای سگ تغییر یافته است، به این شكل:


    با تلفظ و معنی درست و اصیل: سگ پاس می كند (سگ نگهبانی و پاسبانی می كند)
    با تلفظ و معنی تغییر یافته و غلط: سگ پارس می كند (سگ عوعو می كند)

    این پژوهش ارزشمند را در باب ریشه پارس سگ به استاد ارجمند جناب آقای عادل اشكبوس نویسنده و زبان شناس گرانقدر كشورمان مدیونیم كه عین توضیحی را كه به قلم ایشان نگاشته شده در زیر می آوریم:


    واژه ی پارس به معنی صدای سگ درست نیست .تلفظ درست این واژه به معنی صدای سگ " پاس " است که به نادرستی پارس آمده و جا افتاده است . وظیفه ی سگ پاسداری و پاسبانی است و پاس کار اوست .
    سگ پاس می کند یعنی با صدایش دارد پاسبانی می کند . امروزه کردها( مثلاً کردهای فهلوی یا فَیلی ) درست تلفظ می کنند و پارس نمی گویند . ئه و سه گه فره پاس ئه کا . یعنی آن سگ خیلی پاس می کند .

    زبان کردی همانندیهای بسیار زیادی به پهلوی باستان دارد .

    حتی واق واق و عوعو را ما اشتباه می نویسیم . عوعو با عین درست نیست . مگر کلمه ای عربی است که با عین می نویسیم و واق واق نیز به صورت واغ واغ درست است . چون قاف در عربی و ترکی است و کلمات فارسی اصیل با قاف نیستند . به زبان دیگر هر چه کلمه دارای قاف در فارسی است یا عربی است مانند قاسم ، مقسم ، تقسیم ، منقسم مقسوم علیه ، قسمة و یا ترکی و مغولی است . مانند قشنگ ، دوقلو، چاقو ، آقا ، قالپاق ، قاراشمیش ، قره قروت . البته قوری روسی است و کلمات فارسی قهرمان و قند و قباد نیز در اصل کهرمان و کواذ و کند بوده اند که تحت تأثیر عربی با قاف نوشته شده اند و در اصطلاح معرّب هستند.

  3. #3
    mojgan77 آواتار ها
    • 761

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته بخش پاتوق باشگاه
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    راه های ارتباطی

    Icon5 سخنی چند درمورد وجه تسمیه اردبیل

    غالب زبان شناسان نام کهن شهر را «آرتاویل» و از ریشه اوستایی می‌دانند. این نام از ترکیب دو کلمه «آرتا» (به‌معنی مقدس که در فارسی میانه تبدیل به «ارد» شده‌است و در کلماتی نظیر اردشیر، اردوان ، اردستان، اردکان آمده‌است) و «ویل» تشکیل شده‌است. امروزه در مناطق تالش‌نشین استان، هنوز هم به اردبیل، «آردویل» می‌گویند که معنی «شهر مقدس» را می‌دهد. این معروف ترین نظریه است اما نظریات دیگری نیز در وجه تسمیه این شهر وجود دارد .

    سخنی چند درمورد وجه تسمیه اردبیل
    نوشته : "مهدی شاهوردی اوغلو"

    اردبیل یا ارده بئل شهری است که درمورد قدمت ومعنی لغوی آن سخنان زیادی گفته شده است . گروهی این شهررادارای سابقه 1500ساله دانسته اند که یک اشتباه محض تاریخی است ومعنی لغوی آنرابه کلمه جعلی آرتاویل منسوب داشته اند. درزبان اوستایی آرتامعنی مقدس و ویل معنی شهر نمی دهد، قبل ازورود زرتشت به شهراردبیل ، اردبیل شهری آباد وبزرگ بوده است ودلیل اینکه زرتشتیان این شهررامقدس می دانند به این علت است که زرتشت اولین بار درشهر اردبیل به تبلیغ دین زرتشتی پرداخته است . درمورد معنی لغوی اردبیل وتاریخ ساخته شدن این شهر می توان به قدیمیترین سنگ نوشته هاومتون قدیمی به زبان ترکی سومری مراجعه کردکه درآنها شهر آرآتا اشاره شده است که بزرگترین ایالت آن دوران بوده است که درزبان ترکی به معنی پدر قهرمان می باشد. ترکان سومری دارای تمدنی والا وباقدمتی درحدود 7 الی 8 هزارسال می باشند. سومر یک کلمه مرکب ترکی است که ازدوواژه" سوم"به معنی کامل، خالص، توپر، تنومند ودرشت و"آر" به معنی مرد قهرمان وجنگنده تشکیل شده است . سومر به زبان ترکی باستان معنی مرد کامل می دهد این واژه هنوزهم دراردبیل کاربرد دارد. مثلا طایفه ای دریکی ازروستاهای حوالی اردبیل زندگی می کنند که سومرین ( که به غلط ثمرین نوشته می شود.) نام دارد که به شجاعت ودلیری شهره اند، کلمه سومرین ازدو واژه سوم+ارین (آره ن) تشکیل شده که که درزبان ترکی اره ن به معنی مردان می باشد وسومرین معنی مردان کامل می دهد. همچنین درکلمه سومو یا سومی که یک نان محلی دراردبیل می باشد به این واژه برمی خوریم که درزبان ترکی به معنی نا ن کامل ، توپر است . ازاشتراک لغوی زبان ترکی امروزی شهر اردبیل باترکی سومری کلمه چیبین به معنی مگس می باشد که درترکی سومری نیز به صورت زیبین به همان معنا آمده است.
    کلمه اردبیل یا ارده بئل ازسه واژه "ار" که در زبان ترکی به معنای مرد قهرمان وجنگجو و "ده" در اصل به صورت "دا" و "آدا" بوده است که در اثر قانون هماهنگی اصوات در زبان ترکی، صوت کوتاه و ظریف فتحه را به خود گرفته و به شکل کنونی درآمده. درزبان ترکی سومری به معنی پدرمی باشدکه درترکی امروزی نیز به صورت آتا ، تاتا وده ده درآمده است. کلمه "بئل" درسرزمینهای ترک نشین بسیاربه کاررفته است :
    شوربیل ( یاشورقان بئل به معنی کمره شوره زار) ، بئلاساغون ( پناهگاهی درکمره کوه)، اربیل ( اربئل به معنی دامنه کوه مرد قهرمان) ، بئلداشی ( سنگ دامنه کوه) ، بیله دره ( بیله درق به معنی دماغه کوه وگندمی که در دامنه کوه سالها بماند و مزه اش ازبین برود) و بئلو (نام شهرکی است درسرزمین آرغوی ترکستان که بردامنه کوه آمده است. در نتیجه معنی کلی ارده بئل درزبان ترکی یعنی دامنه کوه پدر قهرمان یا" سرزمین پدرقهرمان" می باشد. به نقل ازنشریه آوای اردبیل شماره 54 – 11 اردیبهشت 1378
    منابع:
    1 – دیوان اللغات الترک – محمود کاشغری – 466 ه. ش
    2 – فرهنگ زبان آذربایجانی به فارسی – بهزاد بهزادی 1369 ه . ش
    3 – تاریخ قدیم ترکان ایران ( ایران تورک لرینین اسکی تاریخی) دکترمحمد تقی زهتابی- 1377 شمسی
    4 – نوشته های دکترمحمد علی سجادیه درمجله دانستنیها .

    در زبان ترکی به سادگی اردا به معنی میان و بیل به معنی آبادی می باشد و به سادگی می توان گفت شهر میانی و احتمال زیاد به معنی میانکوه باشد و با توجه به اینکه این منطقه جزئی از قلمرو سومر بوده است این نظر محتمل است

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •