پدر نان آور خانواده، پدر مظهر اقتدار خانواده، پدر یعنی کسی که باید از او حساب برد، پدر یعنی چرت اجباری بعدازظهرها و سکوت سنگین خانه، پدر یعنی مجوز دعوت دوستان به خانه، مجوز خرید لباس و دهنده اسکناس برای تحقق آرزوها و... شاید خیلی ها امروزه تصویر پدر سنتی را فراموش کرده اند. پدر امروزی، دیگر صدای کلفت و سبیل های پرپشت و دود سیگار و چهره ای خشن و چشم غره و... نیست، خیلی وقت است که دوران حساب بردن از پدر به سر آمده، اما هنوز ارتباط پدر با اعضای خانواده بویژه فرزندان دچار نارسایی و نقصانی است که دلایلش را باید در مسائل متعدد از جمله مشغله های بی پایان پدران امروزی در تامین معاش و نیازهای اعضای خانواده جستجو کرد.


"بابات رو بیشتر دوست داری یا مامانت رو؟" شاید هیچ کس دوران خردسالی اش را فراموش نکند، آن هم وقتی که در برابر چنین پرسشی سخت قرار می گرفت. پرسشی​تکراری که جوابی کلیشه ای داشت: "هردو" و اگر صاحب​پرسش​آنقدر سمج بود که ناشیانه اصرار می کرد: "کدومشون رو بیشتر دوست داری؟" مجبور می شدی، مِن مِن کنان یکی را انتخاب کنی که اگر دور از چشم پدر بود، آرام می گفتیم: "مامانمو".

پدران فقط نان آورند؟
"صبح زود از خانه بیرون می رود، هنوز آفتاب نزده که سرخیابان اصلی منتظر سرویس اداره می ایستد تا به موقع برسد، تا ساعت ۴ بعدازظهر فقط یک بار آن هم موقع ناهار با همسرش تلفنی تماس می گیرد تا حال و احوالی کند، با تعطیل شدن اداره راهی آموزشگاه زبان می شود تا برای تدریس زبان انگلیسی، شغل دومش را ادامه بدهد، تا ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه، آنقدر خسته است که توانی برای خوش و بش با بچه ها ندارد، ۹ و ۳۰ دقیقه به خانه می رسد، خسته و کوفته، دو فرزندش، هرشب جلوی در خانه انتظارش را می کشند، بی حوصله تر از آن است که توانی برای بازی با بچه ها داشته باشد، تازه بعد از شام سراغ مقاله ای می رود که باید ترجمه شود ... زمانی که سرش را بلند می کند، بیش از چند جمله با همسرش حرف نزده، بچه ها مثل همیشه خوابیده اند بدون این که صدای شب بخیر آنها را بشنود و..."


در شرایط اقتصادی دشوار کنونی با توجه به آنکه بخشی از وظیفه مردان تامین معاش خانواده است، پدران به طور معمول بشدت نگران آتیه مالی خانواده خود هستند و بیشتر توان آنها صرف تامین مایحتاج اولیه زندگی اعضای خانواده می شود؛ بنابراین توان روحی و روانی لازم برای ایجاد ارتباط سازنده با فرزندان در این حالت از بین می رود.

به اعتقاد کارشناسان، بسیاری از ناهنجاری های رفتاری شیوع یافته در میان قشر جوان چون فرار دختران، افزایش اعتیاد، افزایش فحشا و... از ضعیف شدن نقش پدران در خانواده ها ناشی می شود. متاسفانه در سال های متمادی، تاکید بر نقش پدر به عنوان تامین کننده وسایل معیشتی خانواده آنقدر زیاد بوده که نقش تربیتی و عاطفی پدران به فراموشی سپرده شده است.



دکتر علی مقدم، جامعه شناس در این زمینه می گوید: خانواده ها دچار نوعی تعدد قدرت شده اند، زن و شوهر در برابر یکدیگر قرار گرفته و نیروی هم را تحلیل می برند. اکنون بسیاری از مردان تمایلی به حضور در خانه نداشته و زنان نیز رفتار مناسبی با همسران خود ندارند و گاهی برخی زنان با القابی چون بی عرضه، بی غیرت و... همسران خود را در حضور فرزندان تحقیر می کنند که در این حالت فرزندان نسبت به والدین گستاخ شده و حرف شنوی لازم را از پدر خانواده از دست می دهند که سرانجام دود این کار به چشم والدین می رود.

به گزارش آفتاب نیوز، بررسی ها نشان می دهد در خانواده هایی که پدر نقش تربیتی خود را ایفا نمی کند، افت تحصیلی، پرخاشگری و بروز رفتارهای نابهنجار بین فرزندان رواج می یابد. اگر پدر سرپرستی لازم را در خانواده نداشته باشد به دلیل آن که مادر هنوز از قدرت لازم در خانواده برخوردار نیست، فرزندان حرف شنوی نداشته و به آسیب های اجتماعی کشیده می شوند. وی ادامه می دهد: طبق بررسی های انجام شده، مهم ترین عامل فرار دختران از منزل عوامل خانوادگی است و بدسرپرستی پدر نقش اصلی را در این میان دارد. بسیاری از مردان حضور لازم را در خانه ندارند و وظیفه تربیتی خود را بخوبی انجام نمی دهند. همچنین برخی پدران نیز رفتارهای پرخاشگرایانه ای دارند و با ایجاد محدودیت برای دختران جوان باعث فرار آنها می شوند.


مقدم، مشکلات اقتصادی را از عوامل اصلی بروز ناهنجاری در خانواده می داند و می گوید: به دلیل بحران اقتصادی و مشکل معیشت خانواده ها برخی پدران مجبورند به طور همزمان کار کنند و این مساله فشار زیادی به آنها وارد می کند و تعادل روحی و روانی آنها را به هم می زند و هنگامی که شکاف طبقاتی در جامعه ای ایجاد می شود، بیشترین آسیب به نقش پدر در خانواده وارد می شود. وی تصریح می کند: با توجه به مشکلات اقتصادی، بسیاری از خانواده ها از توان مالی لازم برای تفریح، مسافرت و تجدیداعصاب برخوردار نیستند و با توجه به این که انسان ظرفیت خاصی داشته و برای تجدیدقوا نیاز به استراحت و تفریح دارد، وقتی این نیاز تامین نشود خود به خود جو پرخاشگری و خشونت در خانواده ها ایجاد می شود.

این جامعه شناس معتقد است​ با توجه به نقش حساس پدر در نظام خانواده، هرگونه تضعیف این نقش افزایش ناهنجاری های اجتماعی را به دنبال دارد و بنابراین با بهبود مناسبات اقتصادی، ایجاد مراکز مشاوره و فرهنگسازی باید از نقش پدران در خانواده حراست کرد.

وقتی جای پدر خالی است

شاید بگویید اغراق آمیز است، تصور کنیم هر کسی که پدرش چندشغله است به راه خطا کشیده می شود یا باید منتظر معتاد شدن فرزندان پسر و فراری شدن فرزندان دختر پدران چندشغله بود، اما نمی توانید انکار کنید که نباید پدر را فقط به رنگ اسکناس دید و انتظار از پدر تنها محدود به خرید مایحتاج خانه نیست. کارشناسان نقش پدر را در تربیت کودکان سه تا شش ساله، بویژه در پسران بسیار مهم می دانند. آنان معتقدند همانندسازی کودک از پدر خود بیشتر از مادر است.


تحقیقات نشان می دهد دخترانی که ارتباط مناسبی با پدرانشان دارند، در همسرگزینی تمایل بیشتری به همسرانی با خصوصیات پدر خود دارند. همچنین پسران از پدران خود مرد بودن، شوهر بودن و پدر بودن را می آموزند. اگر پدر به فرزند، خانواده و همسر خود بی توجه باشد، در این صورت همانندسازی صحیحی از سوی پسر با پدر انجام نمی شود و پسران از نظر شخصیتی دچار مشکلات بسیاری می شوند.

نقش پدری در آیات و روایات

هرچند بیشترین بار تربیتی کودک بر دوش مادر قرار داده شده است، اما از نقش پرورشی پدر بر کودکان و نوجوانان نمی توان بسادگی گذشت. از وظایف فرزند نسبت به پدر باید به اطاعت و گوش سپاری به فرمان ها و خواسته های او اشاره کرد که در آیات ۶۳ و ۶۸ سوره یوسف و ۸ سوره عنکبوت و ۴۵ و ۱۵ لقمان بیان شده است. این اطاعت می تواند تا آنجا گسترش یابد که جان خود را تقدیم پدر کند.


همچنین نامه امیرمومنان(ع) به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) نمونه ای بزرگ و مهم از اندیشه ها و رهنمودهای تربیتی آن پیشوای الهی است که در متن آن آموزش ها و روش ها و راهکارهای ارزشمندی نهفته است و جنبه های مختلف تربیت و پرورش را نشان می دهد. در بخشی از این رهنمودها برای یافتن محوری ترین مسئولیت های پدران در تربیت فرزندان آمده است:

"پسرم، من فضایل و ارزش های اخلاقی را برای تو نمایاندم و برشمردم، پیش از آنکه خواهش ها و دگرگونی های دنیا به تو هجوم آورند و پذیرش اطاعت مشکل گردد، زیرا قلب نوجوان همچون زمین حاصلخیز و آماده کشت است که هر بذری در آن پاشیده شود می پذیرد. پس در تربیت تو شتاب کردم پیش از آنکه دل تو سخت شود و فکر و عقل تو به چیزی دیگر متمایل و مشغول و مغشوش گردد و نیز تا به این وسیله به استقبال کارهایی بروی که صاحبان تجربه زحمت آزمون آن را کشیده و تو را از تلاش و یافتن بی نیاز ساخته اند.


پسرم درست است که من به اندازه پیشینیان عمر نکرده ام، اما در کردار آنان نظر افکندم و در اخبارشان اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم تا آنجا که گویا یکی از آنان شده ام، بلکه با مطالعه تاریخ آنان گویا از اول تا پایان عمرشان با آنان بوده ام. پس قسمت های روشن زندگی آنان را از دوران تیرگی شناختم و زندگانی سودمند آنان را با دوران زیانبارش شناسایی کردم سپس از هر چیزی مهم و ارزشمند آن را و از هر حادثه ای زیبا و شیرین آن را برای تو برگزیدم و ناشناخته های آنها را دور کردم پس آن گونه که پدری مهربان نیکی ها را برای فرزندش می پسندد من نیز بر آن شدم تو را با خوبی ها تربیت کنم".

پدر، می خواهم قوی باشی

خیلی از پسرها و دخترها در دوره نوجوانی قهرمان زندگی خود را پدرشان معرفی می کنند، پدری مهربان، دلسوز و البته قوی و با اراده، پدری باتدبیر و بااخلاق که به الگوی زندگی نوجوانان تبدیل می شود، برای بسیاری از ما تلخ ترین لحظات زندگی، دیدن اشک های پدران است، پدری که در ذهن خود ساخته ایم. انگار نباید گریه کند تا پشت مان بلرزد.


دکتر حسین باهر، روان شناس، کمرنگ بودن حضور پدران در خانه را سبب کمبود اقتدار مرد برای اعضای خانواده و سرپرستی فرزندان عنوان می کند و می گوید: گاهی اوقات پیش می آید رتق و فتق امور باید به دست مرد خانواده انجام شود که با نبود پدران در خانه سبب بروز مشکلاتی در این حوزه می شود. گاه فرزندان در ساعاتی که پدرشان حضور ندارد، به فرد دیگری مراجعه می کنند تا به همصحبتی و چاره جویی از او بپردازند که این موضوع امر مطلوب و مناسبی نیست. وی با بیان این مطلب ادامه می دهد: فرزندان همان طور که به حضور مادر نیاز دارند، حضور پدر در خانواده نیز برایشان ضرورت دارد و حضور پدر می تواند مشکلات بسیاری را از سر راه آنان بردارد و سبب گرم تر شدن کانون خانواده شود.

دکتر باهر اظهار می کند: تأمین معیشت یک اضطرار است. اکنون مشکلات اقتصادی و سطح توقعات خانواده ها بویژه فرزندان به گونه ای شده که گاه هم پدر و هم مادر برای رفع این نیازها با هم کار می کنند یا پدران مجبور می شوند به چند شغله شدن رو بیاورند. در این صورت وضعی پیش می آید که پدران از عملکرد اعضای خانواده غفلت می کنند و شاید همین موضوع سبب خدشه​به خانواده شود. حضور نداشتن پدر در خانواده می تواند سبب ایجاد مشکلات روحی برای فرزند و همسر شود. این روان شناس​می افزاید: نبود پدران در خانواده نه تنها برای فرزندان مشکلی مهم به شمار می رود، بلکه برای همسر نیز ممکن است مشکلاتی را به وجود بیاورد. یکی از مشکلات به خستگی پدر از کار روزانه مربوط می شود، به گونه ای که بعد از انجام کار روزانه، وقتی پدر به منزل می رسد، آنقدر خسته است که نمی تواند به سخنان فرزندان و همسرش گوش دهد و مشکلات را بررسی کند تا به رفع آنها بپردازد و انتظارات همسر و فرزند را برآورده کند.

خشونت در خانواده، مردود

به باور علم روانشناسی و علوم تربیتی، پسرانی که در کودکی شاهد اعمال قدرت خشن پدر در خانواده باشند به احتمال بیشتری گرایش به اعمال خشونت بر همسر و فرزندانشان در آینده دارند. حجت الاسلام دکتر عباس پسندیده، روان شناس و عضو هیات علمی دانشکده علوم حدیث در گفت وگو با مهر​ به نقش موثر پدر در تربیت فرزندان اشاره می کند و می گوید: "پژوهشگران در کشورهای دیگر در پژوهشی که تحت عنوان "پدرانه" صورت گرفته است، به این نتیجه رسیده اند در خانواده هایی که پدر حضور جدی دارد و به مسئولیت و هدایت خانواده پرداخته است، فرزندان بسیار موفق تر، رشد یافته تر و آماده تر برای زندگی هستند؛ اما در خانواده هایی که پدران حضور نداشتند و تنها مادر مسئولیت تربیت فرزند را به عهده داشته، تربیت موفق نبوده و شخصیت فرزندان بدرستی شکل نمی گیرد و بچه​ها به صورت غیرمقاوم و نا پخته هستند."


وی ادامه می دهد: "این کاملا برخلاف تصوری است که اکنون صورت گرفته و به همین جهت است که فرزندان​در نوجوانی و جوانی و حتی زمان ازدواج با مشکلات زیادی مواجه می شوند؛ چرا که آن پختگی و مقاومتی که لازمه یک زندگی مستقل است در آنها دیده نمی شود." متاسفانه در تمام دنیا یکی از بیشترین کودک آزارها و کسانی که کودکان را کتک می زنند پدران هستند، این امر که تاثیر روانی بسیار نامطلوب و البته پاک نشدنی بر روان کودکان می گذارد، در کشور ما تابع هیچ آمار رسمی نیست.

روزی برای پدرهای پیر

پدرها که پیر می شوند کمتر دیده می شوند، علقه های عاطفی مادر با فرزندان در بسیاری موارد تا دوران پیری مادر را همراهی می کند، اما پدران زیادی به خاطر وابستگی عاطفی کمتر فرزندان به آنها ترجیح می دهند در دوران سالخوردگی، تنهایی را انتخاب کنند و به کنج خانه های سالمندان بخزند. خیلی وقت ها آنان بی صدا از دنیا می روند بدون آنکه کسی نبودشان را احساس کند. روز پدر فقط روزی در برابر روز مادر و بهانه ای برای خرید لباس زیر و جوراب برای پدران نیست، روز پدر، مرور پدرانگی هاست، دلسوزی ها، نصیحت ها، سختگیری ها، ملامت ها، غصه خوردن های پنهانی و دلواپسی های مردانه ای که شاید هیچ وقت دیده نمی شود.


روز پدر را می شود جشن گرفت، هدیه خرید، دست هایشان را بوسید و پای حرف هایشان نشست، مردان بی ادعایی که روزگاری چون کوه پشت من و تو ایستاده بودند، شاید بسیاری از آنها امروز به پشتوانگی من و تو نیازمندند، پدران پیر را این روزها از یاد نبریم.