بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 از مجموع 5

موضوع: Idiom

  1. #1
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    filish Idiom



    everyone was rolling of laugh.همه ما از خنده روده بر شدیم.

    ride double.دروغ شاخدار
    go easy on that .بیخیال- سخت نگیر
    God rest you.gentlemen!خدانگهدار آقایان
    Give someone lip service. شیر کردن کسی با حرف .
    GET off my bag.دست از سرم بردار .
    to be all eyes.چهار چشمی پاییدن .

    go fly a kite. برو پی کارت .
    got the world by the tail. دنیا به کامش است .
    grin and bear it.بسازو بسوز
    he wouldn t harm a fly.آزارش به یک مورچه هم نمی رسد.
    HUSH MONEY حق السکوت
    HAND IN GLOVE .دست به یکی شدن
    HOT NEWS.اخبار دست اول
    HOLD THE FLOOR .مجال صحبت به دیگران ندادن
    SICK-LEAVE مرخصی استعلاجی
    DONT FROWN AT ME.به من اخم نکن
    STAND FIRM سر حرفت بایست
    A DROP OF KINDNESS.یک ذره محبت
    HIT THE LINE.شجاعت به خرج بده

    THANKS. YOU DID YOUR BEST.متشکرم .سنگ تمام گذاشتی
    IF YOU HAVE TIME. DROP BY TODAY.اگر امروز وقت داری یک سری به ما بزن
    ROUND THE CLOCK شبانه روزی -24 ساعته
    SHE KEPT HER PROMISE . او خوش قولی کرد .
    I AM REALY BEAT . واقعا خسته و کوفته هستم
    HE IS A POSY GUY.او ادم افاده ای است.10 نظر
    he is the man behind the curtain.
    او ادم اب زیر کاهی است
    in the middle of nowhere, در ناکجا اباد
    she was delirious. او پرت و پلا میگفت
    i could eat a horse.خیلی گرسنه هستم
    no offence. گله ای ندارم
    thanks for the input. از ان توصیه متشکرم
    dont bargain.چانه بی چانه
    she is a rubber neck . او خیلی فضول است.
    off the cuffفی البداهه در استین داشتن
    do it or else .هر چی دیدی از چشم خودت دیدی!
    i have my doubts. چشمم آب نمیخورد.
    i dont feel like it . حالش را ندارم
    eleventh hour.دقیقه نود. آخرین لحظه
    it has seen better days.دیگر از رونق افتاده
    dont show off پز نده
    faır and square بیشیله پیله
    leave ıt to me خیالتان راحت باشد. ان را به عهده من بگذارید .
    you can keep ıt مال خودتان -پیش خودتان باشد .
    she burst ınto tears بغضش ترکید .
    ı dont care . به من چه - من که اهمیت نمیدهم
    good appetıte . نوش جان
    ıt made my blood run cold . مرا زهره ترک کرد .
    ı dont fancy ıt. باب طبعم نیست
    am ı dısturbıng you؟ ایا مزاحمتان هستم
    quick tempered. آدم جوشی- آدم عصبی
    out af date . از مد افتاده-منسوخ
    look the other way .خود را به کوچه علی چ زدن
    he is very stubborn.او ادم سمجی است
    jumble- sale.حراجی خرت و پرت
    in other hand. به عبارت دیگر - از طرف دیگر
    hot air .باد هوا حرف مفت
    go through fire and water .به اب و اتش زدن
    from cover to cover. از اول تا اخر
    it is a deal.قبول است
    come rain or shine.حتی اگر از اسمان سنگ ببارد
    answer back.زبان درازی کردن
    black art .جادو جنبل کردن
    give her a big hand .به افتخارش دست محکمی بزنید
    he is a well wisher.او ادم خیرخواهی است.
    good luck to you.خدا به همراهتان
    it s just as much my business as yours .همان قدر که به تو ارتباط دارد به من هم
    دارد.
    he is a good neighborman.او ادم مهربانی است.
    trying every situation may bring a solution.از این ستون به ان ستون فرج است.
    give it another try.یک دفعه دیگر هم تلاشت را بکن.
    give to him hot.پدر کسی را در اوردن
    behave yourself.مودب باش
    why do you make such a big deal out of this?چرا موضوع را اینقدر بزرگش میکنی؟
    he woke up on the wrong side of the bed today.او امروز سرحال نیست.
    they take it for granted.انها خیلی متوقع شده اند. ( از کار انجام شده قدر دانی
    نمیکنند.)
    he was found guilty of the charge.او گناهکار شناخته شد.
    be alert:حواست جمع باشد
    dont speak ill of him :از او بدگویی نکن
    he did it to save his face:برای حفظ آبرویش این کار راکرد
    she told him the (bitter) truth.اب پاکی را روی دستش ریخت
    dont show your teeth.تهدید نکن
    stop being so nosy.این قدر فضولی (دخالت )نکن
    this might get you in to trouble .:این ممکن است باعث دردسرت بشود.
    thats my last offer.take it or leave it .این آخرین پیشنهاد من است .میخواهی بخواه
    .میخواهی نخواه
    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  2. #2
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض



    dont show off.خودنمایی نکن
    it s driving me mad!دارد مرا دیوانه میکند!
    too much for an effort.دنبال یک لقمه نان میدویم.
    i was starved.من خیلی گرسنه بودم
    spring it! زود باش بگو !
    you are overreacting.بیجهت خودتان را ناراحت میکنید
    hear me out first.اول گوش کن ببین چه میگویم
    dont fall for him.گول حرفهایش را نخور
    cross as two sticks.مثل برج زهرمار
    away with me بزن به چاک -برو پی کارت
    zip up your lip.هیچی نگو-زیپ دهانت را بکش
    whats up?چه خبر؟
    watch your tongue.مواظب حرف زدنت باش
    i got a back.جا خوردم
    he is a narrow minded guy.او ادم کوته فکری است.
    he is a real bonehead.او خیلی احمق است- او کله پوک است.
    he is a concited guy.او ادم خودخواهی است.
    read between the line.موشکافانه با مسائل برخورد کردن
    she wouldnt life a hand against a fly.آزارش به مورچه هم نمیرسد
    stop hemming and hawing around.اینقدر من و من نکن
    head someone off.کسی را معطل کردن
    i cant answer that out of hand.بدون مشورت نمیتوانم به آن جواب بدهم.
    play politics.مصلحتی عمل کردن- برخورد مصلحتی داشتن
    give someone a punch on.با مشت کسی را زدن.
    that is that.همین و بس
    be all to the good.همان بهتر که این طور شد.
    in a mad rush .هول هولکی-با عجله
    but someone spilled the beans.اما یک نفر خبرها را زودتر لو داد.
    jump the gun.شتاب زده شدن-دستپاچه شدن
    he really turned me off.او واقعا مرا منزجر کرد.
    whats been eating you lately?اخیرا چی شما را غمگین و اذیت میکند؟
    he was warned that his job was on the line.به او هشدار داده شد که شغلش در خطر
    است.
    feel like a million dollars.احساس خیلی خوب و عالی داشتن
    he was able to hang on.او توانست استقامت کند.
    its very difficult to make ends meet.پرداخت هزینه ها خیلی سخت است.
    dont die on me.مرا سر کار نگذاری.
    flying away.بزن به چاک- برو پی کارت.
    dont drag me into this.پای مرا وسط نکش
    he is a trouble maker.او دردسر ساز است.
    a hectic life. یک زندگی پر مشغله
    a slip of the tongue. اشتباه لپی
    act your age.خجالت دارد تو بزرگ شدی
    are you out of mind? مگر عقلت را از دست دادی؟
    as you please.هر طور راحتی.
    become free of danger.چه باور کنی .چه نکنی
    belive it or not.چه باور کنی .چه نکنی.
    better late than never .بهتر است دیر بشود تا اصلا نشود.
    bite your tongue.زبانت را گاز بگیر.
    button your lip.دیگر حرف نزن
    by any chance.بر حسب اتفاق
    can i count on you?می تونم رویت حساب کنم ؟
    he ducked out of the responsibility.او از زیر بار مسولیت شانه خالی کرد.
    live and learn.زگهواره تا گور دانش بجوی.
    get away with murder.جان سالم به در بردن
    a bad apple.یک سیب بد.(بز گر گله را گر میکند.)
    i m done. دیگر کارم تمام است-بیچاره شدم.
    eat your heart out.دلت بسوزد.
    dont walk out on me.مرا سر کار نگذاری
    dont put yourself through hell.به خودت فشار نیار.
    dont loose your hair.دست و پایت را گم نکن
    dont loose your head.عقلت را از دست نده.
    dont make an idiot out of your self.خودت را ضایع نکن.

    dont make it sound like a big deal.زیاد قضیه را بزرگ نکن
    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  3. #3
    negar92 آواتار ها
    • 2,576

    عنوان کاربری
    باز نشسته بخش زبان و ادبیات انگلیسی
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    شغل , تخصص
    دانشجو مترجمی زبان انگلیسی
    رشته تحصیلی
    مترجمی زبان انگلیسی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    idiom




    HUSH MONEY حق السکوت
    HAND IN GLOVE . دست به یکی شدن
    HOT NEWS. اخبار دست اول
    HOLD THE FLOOR .مجال صحبت به دیگران ندادن
    SICK-LEAVE مرخصی استعلاجی
    DONT FROWN AT ME.به من اخم نکن
    STAND FIRM سر حرفت بایست
    A DROP OF KINDNESS.یک ذره محبت
    HIT THE LINE.شجاعت به خرج بده
    THANKS. YOU DID YOUR BEST.متشکرم .سنگ تمام گذاشتی
    IF YOU HAVE TIME. DROP BY TODAY. اگر امروز وقت داری یک سری به ما بزن
    ROUND THE CLOCk شبانه روزی -24 ساعته

    SHE KEPT HER PROMISE . او خوش قولی کرد .
    I AM REALY BEAT . واقعا خسته و کوفته هستم
    HE IS A POSY GUY. او ادم افاده ای است.




    طــــروات زندگـــی در جریان یادگیری است
    ذهن های بسته بوی مـــــرگ میدهند...

    http://up.pnu-club.com/images/vce8ofsvkn51mo3s63t.jpg

  4. #4
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    First catch your hare, then cook him
    مرغی که در هواست نباید به سیخ کشید

    To run with the hare and hunt with the hounds
    یکی به میخ و یکی به نعل زدن

    To carry coals to Newcastle
    زیره به کرمان بردن

    To go with the stream
    همرنگ جماعت شدن

    To move heaven and Earth
    آسمان را به زمین دوختن

    Physician, heal thyself
    کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی

    To milk the ram
    آب در هاون سائیدن

    Spare the rod and spoil the child
    کسی که بچه خود را نزند روزی به سینه خود خواهد زد

    The shoemaker's wife goes the worst shod
    کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد

    Half a loaf is better than no bread
    کاچی به از هیچ چیز است

    When in Rome, do as the Romans do
    خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو

    To get out of bed on the wrong side
    از دنده چپ برخاستن

    There is honour among thieves
    سگ سگ را نمی خورد
    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  5. #5
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض



    One should not look a gift horse in the mouth
    دندان اسب پیشکشی را نمی شمارند

    Strike while the iron is hot
    تا تنور گرم است باید نان پخت

    One swallow does not make summer
    با یک گل بهار نمی شود

    Light come, light go
    باد آورده را باد می برد

    His bread is buttered on both sides
    نانش در روغن است

    He is a button short
    یک تخته اش کم است

    To put the cart before the horse
    سرنا را از ته گشاد آن زدن

    To dance to a person's tune
    به ساز کسی رقصیدن

    Bargain is bargain
    حساب حساب است، كاكا برادر

    nothing ventured, nothing gained
    نابرده رنج گنج میسر نمیشود

    He is a dog in the manager
    نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد

    Like water off a duck's back
    چون گردکان بر گنبد

    Like a duck in thunderstorm
    مثل خر در گل مانده

    All is well that ends well
    شاهنامه آخرش خوش است

    Birds of a feather flock together
    کبوتر با کبوتر باز با باز

    To bite a file
    آب در هاون سائیدن

    To have a finger in every pie
    نخود هر آشی بودن

    His fingers are all thumbs
    دست و پا چلفتی است

    no news is good news
    بی خبری خوش خبری است

    To pour oil on the fire
    آتش را دامن زدن

    There is no smoke without fire
    تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها

    Don't bite the hand that feeds you
    نمک خوردی نمکدان مشکن

    To fall from the frying pan into the fire
    از چاه درآمدن و در چاله افتادن

    A burnt child dreads the fire
    مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد



    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •