نون راهنمايي و مشاوره در اسلام
فن كه به معناي راه و روش و صنعت و هنر است به شیوه ی اجراي امور طبق قوانين و قواعد اطلاق مي گردد. فنون مشاوره مجموعه قوانين نظري و عملي شیوه هاي انجام مشاوره به طور موفقيت آميز را در بر مي گيرد. مشاور بايد بداند كه چگونه جلسه ی مشاوره را به طريقه درست آغاز كند، به چه نحوي بدان ادامه دهد، و نهايتاً با چه شيوه اي آن را پايان بخشد. از اين رو، مي توان نتيجه گرفت كه مشاور براي كمك به مراجعان براي حل مشكل و نيز هدايت آنان در جهت خودكاوي و تصميم گيري مناسب، بايد فنون مشاوره را به خوبي بداند. نحوه استفاده از فنون مشاوره به عوامل متعددي از جمله شخصيت و موقعيت مشاور بستگي دارد. از اين رو
نمي توان انتظار داشت كه تمام مشاوران از فنون مشاور عيناً و به طور يكسان استفاده كنند.1 فنون راهنمايي و مشاوره ی بحث مفصّلي است كه بعضاً فقط درباره ی فنون و روشهاي مشاوره ی كتابي نوشته شده است، در اين قسمت مؤلف كوشيده است مهم ترين فنوني را كه در علوم جديد و اسلام به آن پرداخته است تبيين نمايد، كه اهم آن عبارتند از:
1. اسلام و مصافحه:
در موقع ورود مراجع در جلسه ی مشاوره، مشاور بايد به او سلام كند و يا اگر وي سلام كرد، جوابش را داده، به او دست دهد و به گرمي وي را بپذيرد.2 سلام در لغت به معنای سلامت، تهنیت، درود، صلح و آشتی، تعظیم و تکریم است. سلام خود يك فرهنگ پويا و حلقه ی پيوند عاطفي و اجتماعي نزد مسلمانان است. سلام نقطه آغاز و پايان روابط انساني است.3 قرآن كريم بر حفظ چنين رفتار مطلوب اجتماعي تأكيد فراوان دارد.
اي كساني كه به خدا ايمان آورده ايد! هر زمان كه مي خواهيد وارد خانه كسي بشويد قبلاً با معرفي خودتان اجازه بگيريد و به هنگام ورود بر اهل خانه سلام كنيد. اين شوه براي شما بهتر است، شايد كه پند گيريد. 4
تقدم در سلام كردن نه تنها به عنوان يك رفتار نيكو مورد توجه بوده و نشان دهنده ی رشد شخصيت، خشوع، فروتني و نفي كبر و غرور و منش جاهلانه است. بلكه خود سرمشق خوبي براي تمرينهاي كلامي و اجتماعي است. علي عليه السلام مي فرمايد:
هر تازه واردي در محيط نامأنوس، حيرت زده مي شود، براي ارامش خاطر سخن خود را به سلام آغاز كنيد. 5
شايد اين همه تأكيدي كه بر حفظ عادت مطلوب و رفتار پسنديده كلامي، يعني تقدم در سلام شده است، مهم ترين دليلش ايجاد آمادگي ذهني براي شروع كلامي سودمند و مؤثر و دل نشين است. 6
2. احترام گذاشتن:
احترام گذاشتن به افراد از اموري است كه بايد در مشاوره مورد توجه خاص قرار گيرد. براي اين كه به اهميّت و چگونگي احترام گذاشتن به ديگران پي ببريم، به ذكر چند حديث و آيه در اين باره مي پردازيم رسول اكرم صلي الله عليه و اله مي فرمايد:
كسي كه برادر مسلمان خود را با كگلمات موّدت آميز خويش احترام نمايد و غمش را بزدايد تا اين سجيّه در او باقي است، پيوسته در سايه رحمت خداوند است.7
قرآن مي فر مايد:
اي پيامبر! به بندگان من بگو در مقام مكالمه با مردم، از هر طبقه اي كه باشند به نيكي سخن بگويند و از گفتارهاي زشت پرهيز نمايند. 8
احترام به مردم يكي از برنامه هاي زندگي حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله بوده و در اين مورد كمال ملاطفت و دقت را انجام مي داد.
هر كس بر پيغمبر وارد مي شد پيغمبر به او احترام مي نمود، چه بسا عباي خود را به جاي فرش زي پاي او مي گستراند و بالشي كه تكيه گاه خودش بود به او مي داد.
رسول اكرم صلي الله عليه و اله تنها در مسجد نشسته بود، مردي وارد شد و به طرف پيغمبر آمد، حضرت از جا حركت كرد و به احترام او قدري عقب رفت. عرض كرد كه: جا وسيع است، چرا قدمي به عقب رفتيد؟ فرمود: «از حقوق مسلماني براي واردان حريم گرفتن و قدمي به عقب رفتن است». 9
3. گوش دادن:
گوش دادن، عملي فعال و ارادي است كه به دقت و توجه نياز دارد. و شنيدن، عمل غيرارادي است و به دقت نياز ندارد. گوش دادن مهمترين فني است كه مشاور بايد در مشاوره به كار بندد. بدين معنا كه مشاور در جلسه ی مشاوره بايد به طور كامل و دقيق تمام حواسش را بر گفتار مراجع متمركز سازد و به گفته هاي او با دقت گوش فرا دهد. 10
آدمي براي سخن گفتن نياز زيادي به آموختن ندارد؛ اما براي گوش سپردن محتاج آموختن و تمرین است.11 برخي استماع را عملي انفعالي تصور مي كنند، در صورتي كه به هنگام گوش دادن شخص بايد بسيار جنبه ی فعالي داشته باشد؛ زيرا گوش دادن تمام هوش و حواس ما را به كار
مي گيرد. هنگام گوش دادن جرياني از پيغامهاي صوتي به گوش ما مي رسد كه بايد رمز آن ها را بگشاييم و مقصود گوينده را درك كنيم. چگونه از جمله معناي حقيقي آن را پيدا كنيم؟ گوينده در بيان چه چيزي مي كوشد؟ و... اطلاع وي درباره آن چه اندازه است؟ .... و چه چيزهايي را فراموش كرده يا عمدتاً بيان نكرده است؟ و... انگيزه ی او بر اين كار چيست؟ 12
از نقطه نظر ديني نيز استماع، امري مطلوب است. خداوند تبارك و تعالي مي فرمايد:
... آنان كه سخن خود را مي شنوند و بهترين آن را پيروي مي كنند. 13
امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
خوش برخوردي و خوب گوش كردن نشان دهنده ی درست انديشي است.14
آري، امام صادق عليه السلام گوش دادن- و نه سخن گفتن- را دليل درس انديشي
مي داند، در صورتي كه شنونده سخن نمي گويد، بلكه خاموش است، امام صادق عليه السلام در حديثي ديگر مي فرمايد:
از جمله اخلاق نادانان اين است كه قبل از شنيدن سخن، پاسخ مي گويد و پيش از فهميدن آن به مخالفت برمي خيزد و ندانسته حكم و داوري مي كند.15 كافران پيامبر صلي الله عليه و آله را به سبب گوش دادن زياد سرزنش كردند و در اين راه تا آنجا پيش رفتند كه حضرت را (گوش) خواندند. قرآن درباره آنان فرمود:
و يقولون هو قل اذن خير لكم...؛16 و مي گويند كه: او به سخن هر كس گوش مي دهد. بگو: او براي شما شنونده ی سخن خير است.
آن حضرت براي گرفتن سخنان خوب مردم «گوش» بود، به همين دليل از همه پيام آوران روي زمين موفق تر بود و در تأثيرگذاشتن بر ديگران بيش ترين توانايي را داشت، تا آن جا كه مشركان، مردم را از ترس اين كه مبادا پيامبر آنان را «جادو» كند! و بذر ارزش هاي رسالت را، با استفاده از روش ارزشمند و اوصل متعالي انساني خود، در دلهايشان بيفشاند، آنان را از همنشيني با او برحذر مي داشتند. 17
4. هم دلي كردن:
اي بسا هنــدو و ترك هم زبــان
اي بسا دو ترك چون بيگانگان
پس زبان محرمي خو ديگر است
هم دلي از هم زبباني بهتر است 18
درك هم دلانه بدین معناست كه مشاور يا درمان گر، دنياي مراجعهان را بدان طريقي كه هست دقيقاً دريابد و با آن همدلي كند. مشاور چنان با دنياي درون مراجع مرتبط مي شود كه گويا مشكل متعلق به خود اوست. چنين درك همدلانه اي به مُراجع امكان مي دهد تاعميقاً و آزادانه به خودكاوي و مكاشفه بپردازد و شناخت كامل تري از خود به دست آورد. درك هم دلانه و طور كامل غير ممكن است و خوش بختانه ضرورتي هم ندارد؛ ولي همين كه مشاور مي خواهد و مايل است كه مُراجع را درك كند، گام مهمي در جريان درمان به شمار مي آيد و موجب پيشرفت درمان مي شود. براي آن كه مشاور بتواند مُراجع خود را به خوبي درك كند بايد توجهش را به دنياي پديده اي مُراجع معطوف دارد. به عبارت ديگر، مشاور نه تنها به گفته هاي مُراجع گوش فرا مي دهد، بلكه در دنياي خصوصي و دروني او غوطه وي مي شود و مسائل را از ديدگاه مُراجع مي نگرد.19 در دين مقدس اسلام، راجع به تفاهم و همدلي سفارش بسيار شده است، قرآن كريم در اين زمينه مي فرمايد:
مؤمنان به منزله ی برادر يكديگرند.20
مردان و زنان با ايمان همه يار و دوستدار يكديگرند. 21
و پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله كه مبلغ و مدافع اين ارزشهاي حسنه بوده و ائمه اطهار
عليه السلام ادامه دهنده راه آن حضرت بوده اند، همواره مسلمانان را به تفاهم و همدلي توصيه
مي كردند. پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله در اين باره مي فرمايد:
هيچ كس از شما ايمان نياورده است تا هنگامي كه آن چيزي را براي برادرش دوست بدارد كه براي خودش دوست دارد.22
از نظر امام صادق عليه السلام مؤمن برادر مؤمن است و آنان مثل يك پيكرند كه اگر عضوي از آن به درد آيد، بقيه اعضاء نيز احساس درد مي كنند و ارواح مؤمنان همچون يك روح مي باشند و اتصال و پيوستگي روح مؤمن با روح الهي خيلي شديدتر از اتصال خورشيد با آن است.23
اسلام براي پيش گيري از مشكلات تربيتي كودكان به مربيان پيشنهاد مي كند كه درك هم دلانه با كودك داشته باشند و سعي كنند خودشان را تا سر حد کودکی تنزل دهند، از ديدگاه او فكر كنند و به مقدار درك او سخن گويند، آن چنان با او سخن بگويند كه گويا يك دوست هم سال با او سخن مي گويد و بدين طريق با او همفكر و همراز و همزبان و مأنوس گردند.24
پيامبر صلي الله عليه و آله مي فرمايد:
هر كس كه كودكي نزد او هست بايد برايش كودكي كند.25
فروتني و مدارا با كودكان از عادت هاي رسول خدا صلي الله عليه و آله بوده است.26
يكي از اصحاب مي گويد:
روزي رسول خدا صلي الله عليه و آله به ميهماني مي رفت، در بين راه ديد كه امام حسين
عليه السلام با كودكان بازي مي كند. پيامبر صلي الله عليه و آله به سوي او رفت و دستهايش را گشود تا او را در آغوش بگيرد؛ اما امام حسين عليه السلام از اين طرف به آن طرف فرار مي كرد، پيامبر آن قدر خنده و شوخي كرد تا سرانجام او را گرفت. و در آغوش كشيد، يك دست را زيرچانه و دست ديگر را پشت سرش نهاد، آن گاه لب هاي مبارك را بر دهان حسين گذاشت و بوسيد و فرمود: «حسين از من است و من از حسينم، خدا دوست داران حسين را دوست دارد».27
5. هم سازي:
مشاور مطلوب، كسي است كه در جريان روان درماني، از هماهنگي و هم سازي دروني برخوردار باشد و بين آنان چه كه هست و آن چه كه مي گويد اختلافي وجود نداشته باشد. از احساسات خودش كاملاً آگاه باشد و آنها را بپذيرد و با رضايت كامل و به هنگام ضرورت اين احساسات را در جريان درمان بيان كند. اين خصيصه، مبيّن خود بودن مشاور و نداشتن حالت دفاعي به هنگام مواجهه با مُراجع است. به طور اخص، هماهنگي و هم سازي به منزله وضعيتي در درون فرد توصيف مي شود كه در آن، احساسات او، آگاهي او از اين احساسات و ابراز آنها به شخص ديگر، همگي با هم تطبيق مي كنند و با يكديگر همخواني دارند. 28
شارع مقدس اسلام در تعليم گروندگان خود اكتفا به بيان كليات عقلي و قوانين عمومي نكرده است، بلكه مسلمانان را از همان ابتداي تشرّفشان به اسلام، به عمل واداشته، آن گاه به بيان لفظي پرداخته است. براي علم بي عمل هيچ تأثيري نيست؛ زيرا همان طوري كه براي الفاظ دلالت هستف عمل هم داراي دلالت است؛ به اين معنا كه اگر عمل برخلاف قول بود، دلالت مي كند بر اين كه در نفس صاحبش حالتي است مخالف گفته هاي او كه گفته هايش را تكذيب مي كند و مي فهماند كه گفته هايش جز كيد و نوعي حيله براي فريب دادن مردم نيست. از اين روست كه دل هاي مردم از شنيدن مواعظ اشخاصي كه خود در طريقه اي كه به مردم پيشنهاد مي كنند صبر و ثبات ندارند؛ نرم نمي شوند و نفوسشان منقاد نصايح آنان نمي گردد.29 خداوند در اين باره
مي فرمايد:
آيا كسي كه به حق و حقيقت راه يافته است سزاوارتر است به اين كه پيروي اش كنند يا كسي كه راه خود را نيافته و ديگران بايد او را هدايت كنند؟ 30
حضرت علي عليه السلام مي فرمايد:
آن كسي كه مي خواهد پيشواي مردم باشد و آنان را به دنبال خود به راهي دعوت كند، پيش از آن كه مي خواهد به ديگران ياد بدهد، خود را مخاطب كند و به خودش تعليم و تلقين نمايد، پيش از آن كه مي خواهد مردم را با زبان خود تربيت كند. آن كس كه خودش را تعليم و تلقين مي كند و خودش را تربيت و تأديب مي كند، براي احترام و تكريم شايسته تر است از آن كه معلم و مربي ديگران است. 31
6. پذيرش:
مشاور بايد مُراجع را به مثابه ی يك انسان، آن طور كه هست، خوب يا بد با تمام مشكلات و ناسازگاري هايش بپذيرد. پذيرش، يك نگرش مثبت به فرد است. د راين نگرش مثبت، مشاور مُراجع را به منزله موجودي با ارزش و صاحب شأن به حساب مي آورد كه حق تصميم گيري درباره خود را دارد. چنين پذيرشي ايجاب مي كند كه به مُراجع توجه مثبتي مبذول شود تا احساس ارزشمندي كند. نتيجه اين كه مشاور بايد به طور غيرشرطي و بدون هيچ گونه قيد و بندي، مَراجع را بپذيرد.32
حضرت علي عليه السلام درباره اين پذيرش بي قيد و شرط به فرزندش محمد حنفيه مي گويد:
فرزندم! به تمام انسانها نيكي كن، همانگونه كه انتظار داري نسبت به تو نيكي كنند... .33
امام صادق عليه السلام در مورد پذيرش بي قيد و شرط و رعايت بي طرفي و امانت در مشاوره
مي فرمايد:
بدان! اگر ضارب حضرت علي عليه السلام و قاتل او مرا امين شمارد و از من پند خيرخواهانه و نظريه طلب كند در صورتي كه اين درخواست را بپذيرم، حتماً امانت را در اين كار نسبت به او رعايت خواهم كرد.34
رسول اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايد:
هر گاه كسي از شما از برادرش مشورت بخواهد، بايد او را راهنمايي كند.35
7. كاهش اضطراب در جلسه ی مشاوره:
مشاور كارآزموده در آغاز جلسه مشاوره، از طريق برقراري رابطه ی حسنه مشاوره اي، اضطراب مُراجع را كاهش مي دهد و او را به طرح مشكلش ترغيب مي كند. با برقراري رابطه ی حسنه مشاوره اي، مُراجع، جلسه مشاوره را امن مي شمارد و به مشاور اعتماد مي كند.
رابطه ی حسنه مشاوره اي، هسته ی اصلي و مركزي مشاوره، و عاملي درمان بخش است و به رشد مُراجع كمك مي كند. رابطه ی حسنه ی مشاوره اي، زماني ايجاد مي شود كه عوامل نگران زا و ناخوشايند در جلسه مشاوره كاهش يابند و يا از بين بروند. از اين رو، مشاور بايد تمام عوامل مزاحم و مخل در جلسه مشاوره را شناسايي كند و در حذف آن بكوشد.36
پيامبر گرامي اسلام كه والاترين الگوي كمالات انساني است، در خصوص اين فن مشاوره از ايشان روايتي به شرح زير نقل شده است:
روزي مردي باديه نشين به حضور پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و حاجتي داشت، وقتي جلو آمد از هيبت آن حضرت و روي حساب چيزهايي كه شنيده بود، هيبت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله او را گرفت و زبانش به لكنت افتاد. حضرت ناراحت شدند. پرسيدند: «از ديدن من زبانت به لكنت افتاد؟» سپس فوراً او را درآغوش گرفت و فشرد، سپس فرمود: «آسان بگير و آسوده باش من از جبابره نيستم، من پسر زني هستم كه با دست خودش از پستان گوسفند شير مي دوشيد، من مثل برادر شما هستم». 37
8. انعكاس گفتار و احساسات:
مشاور بايد در جلسه ی مشاوره از طريق انعكاس به موقع و درست گفته ها و احساسات مُراجع، او را به بحث بيش تر و عميق تر و جست و جوي راه حل هاي مناسب تشويق كند. مراجع در نخستين جلسه مشاوره، خود را در پيدايش مشكل سهيم نمي داند و ديگران را باعث بروز مشكلاتش مي پندارد، انعكاس گفتار و احساس مُراجع، همه يا بخشي از گفته هاي مُراجع را بدون تغيير بيان مي كند. در حالي كه انعكاس گفتار، مشاور علاوه بر بيان گفته هاي مُراجع در قالب جديد، مُراجع را به تفكر و انديشه بيش تر درباره موضوع تشويق مي كند. مشاور در انعكاس احساسات مُراجع همانند آيينه اي عمل مي كند كه او مي تواند حالات و عواطف خود را در مشاور بنگرد. براي آن كه مشاور بتواند احساسات و گفته هاي مُراجع را به خوبي منعكس سازد، بايد با دقت به مُراجع گوش فرا دهد و در صورتي كه متوجه قسمتي از گفته هاي مراجع نشود، بايد بي درنگ براي روشن شدن موضوع از او سؤال كند. 38
آنان كه مي خواهند به عيوب و نقايص خويش پي ببرند، بايد عقل ديگران را ضميمه عقل خويش گردانند و از انتقاد و بررسي آنان استفاده كنند، يا اعمال و افكار خود را به افراد بصير و لايق عرضه دارند و از تذكرات ايشان استفاده كنند. بدين طريق به عيوب و نقايص خويش پي برده و زمينه ی اصلاح خود را فراهم سازند. افراد بافضيلت و دانا در جامعه همانند آيينه هستند كه زيبايي ها و زشتي ها را ارائه مي كنند و حقايق را آشكار مي سازند. كسي كه خواستار پاكي و فضيلت است چنان كه ذكر شد بايد خودش را به ايشان عرضه دارد و از انقادات آن مردان پاك استفاده نمايد. حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايد:
مؤمن براي برادر خويش مانند آيينه است كه ناملايمات و بدي ها را از وي دور مي سازد.39
9. تغيير ادراك:
نظريه ی راجرز داراي ديدگاه پديده شناسي است. در پديده شناسي اعتقاد بر آن است كه: گر چه دنياي واقعي ممكن است موجود باشد، ولي موجوديت آن را نمي توان مستقيماً شناخت و يا تجربه كرد، بلكه مي توان بر اساس ادراكات فرد از جهان اين موجوديت را تصور و دريافت كرد. اين ادراكات زمينه ی پديده اي فرد را به وجود مي آورند. انسان فقط مي تواند جهانِ پديده اي حادث توسطِ خودش را بشناسد و نه جهان واقعي را، از اين رو انسان تنها بر اساس ادراكاتش از اشيا و بر اساس تصورش از آن ها، رفتار خواهد کرد. راجرز هنگامی که درباره ی مرجع قیاس دروني بحث مي كند. در واقع ديدگاه پديده شناسي را به كار مي بندد. از نظر راجرز اگر كسي بخواهد تغيير ثابتي در رفتار فرد ديگري ايجاد كند و بايد ادراك او را تغيير دهد وگرنه نمي توانيم در فرد تغييري ايجاد نماييم.40
انبيا هم نيامده اند تا بحث كنند كه مثلاً قوه ی شهوت، سرمنشأ چند نوع از ملكات مي گردد. يا قوه غضب چه شقوقي دارد و صفاتي كه از آن منشعب مي شود چند شق است. يا از دروغ و دنائت و لئامت، چه صفاتي حاصل مي شود. خير، راه و مقصد انبياء اين گونه مسائل نيست،بلكه انبيا آمده اند تا ادراك جامعه انساني را تغيير دهند؛ يعني، انسان را با تغيير و تبديل ادراك او به گونه اي رشد و نمو دهند كه براي او متخلّق شدن به اخلاق الهي، به آساني ممكن و ميسّر باشد. به عبارت ديگر، وقتي بينش انسان، مبدل به بينش الهي شد، ديگر ترس و جبن برايش معنا ندارد، اصلاً حسد در مسير روح او واقع نمي شود، چون او به جايي رسيده كه ديگر جز خدا نمي بيند. 41
پی نوشت ها:
1 . عبدالله شفيع آبادي، فنون و روشهاي مشاوره، ص57-58.
2 . سيد مهدي حسيني، مشاور و راهنمايي در تعليم و تربيت اسلامي، ص62.
3 . غلامعلي افروز، پيوند، نيمه دوم، سال1370، ص279.
4 . نور(24) آيه27.
5 . غررالحكم، ص579.
6 . غلامعلي افروز، پيوند، نيمه دوم، سال1370، ص282.
7 . بحارالانوار، ج16، ص87-4.
8 . اسراء (17) آيه 53.
9 . بحارالانوار، ج6، ص151.
10 عبدالله شفيع آبادي، فنون و روشهاي مشاوره، ص57-58.
11 . سيد هادي مدرسي، دوستي و دوستان، ص169-170.
12 . احمد آرام، كليدهاي خوشبختي، ص170-171.
13 . زمر(39) آيه18.
14 . بحارالانوار، ج77، ص238.
15 . همان، ج78،ص278.
16 . توبه(9) آيه 61؛ فصلت(41) ايه 24.
17 . سيد هادي مدرسي، دوست و دوستان، ص181
18 . مولوي.
19 . عبدالله شفيع آبادي و غلامرضا ناصري، نظريه هاي مشاوره و روان درماني، ص167.
20 . حجرات(49) ايه10.
21 . توبه(9) ايه71.
22 . حديث نبوي به نقل از: صحيح بخاري.
23 . اصول كافي، ج2، ص166.
24 . ابراهيم اميني، اسلام و تعليم و تربيت، ج2، ص285.
25 وسائل الشيعه، ج15، ص203.
26 . محجه البيضاء، ج3، ص366.
27 . بحارالانوار، ج43، ص271.
28 . عبدالله شفيع آبادي و غلامرضا ناصري، نظريه هاي مشاوره و روان درماني، ص166-167.
29 . تفسيرالميزان، ج6، ص409.
30 . يونس(10) ايه35.
31 . نهج البلاغه، كلمات قصار.
32 . عبدالله شفيع آبادي و غلامرضا ناصري، نظريه هاي مشاوره و روان درماني، ص166.
33 . وسائل الشيعه، ج8، ص541.
34 . تحف العقول، ص374.
35 . تفسير ابن كثير، ج1، ص420؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1233.
36 . عبدالله شفيع آبادي، مقدمات مشاوره در راهنمايي، مفاهيم و كاربردها، ص127.
37 . سيره نبوي، 1017.
38 . عبدالله شفيع آبادي، مقدمات مشاوره و راهنمايي، مقاهيم و كاربردها،ص130-131:همان، فنون روشهاي مشاوره، ص63-65.
39 . علي ميرزا آقا جاني، تعليم و تربيت، ج1، ص71-72.
40 . عبدالله شفيع آبادي و غلامرضا ناصري، نظريه هاي مشاوره و روان درماني، ص148.
41 . محمدي گيلاني، مجحله مكتب انقلاب، شماره2، ص6.
منبع : مشاوره و راهنمایی از دیدگاه اسلام – محمدرضا مطهری، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، 1379 ، صص189-200