خوب چیزی نمیگم فقط این تاپیکو باز کردم که داستان نویسیم بهتر بشه بکمک شما دوستان
فقط نگید خوب یا بده منتقدانه نظر بدید
قبلا از همکاریتون کمال تشکر را دارم
خوب چیزی نمیگم فقط این تاپیکو باز کردم که داستان نویسیم بهتر بشه بکمک شما دوستان
فقط نگید خوب یا بده منتقدانه نظر بدید
قبلا از همکاریتون کمال تشکر را دارم
حذر از عشق میسر بود؟آری! آندم...
که جهان را بتوان دید به چشمان عدم!!!
http://www.ayehayeentezar.com/galler...9572229400.gif
پااااااااااااااااااااشو دیرت شد...
صدای مامانم بود
همیشه مدرسه مزاحم استراحتم بود .
دوباره شنبه رسید ,نمیدونم چرا همیشه شنبه به جمعه نزدیکتره دوباره مدرسه
کاش میشد همه ی روزا جمعه میبودو من همیشه تا لنگ ظهر میخوابیدم ولی مثل اینکه نه صدای مامانم داره بلند تر میشه و محمد (داداش کوچیکم )که سحر خیز تر از منه کم کم دست بکار میشه برای بیدار کردنم ,از کشیدن موهام گرفتم تا گاز های مختلف استفاده میکنه برای بیدار کردنم تا از دستش خلاص شم بیدار شدم ,خیال پردازیو گذاشتم کنار ,چون با صدای بلند مامانم دیگه نمیشد .
امروز هم مثل همهی روزای دیگه که باید میرفتم مدرسه ,بدون صبحونه حاظر شدم لقمه به دست رفتم مدرسه
اصلا به نظر من بچه ها هر وقت دوست داشته باشند باید برن مدرسه نباید زوری باشه ,حیف نمیتونم کاری بکنم.زندگی سختی های خاص خودشو داره ولی مدرسه رفتن اونم صبح به این زودی واقعا عذاب آوره
آخ
چه خبرته دختر
محدثه تو هنوز غر میزنی
دوست همیشگیم بود.
دیگه نمیتونم حرف دلمو بگم این تا آخر روز کنارمه ...
حذر از عشق میسر بود؟آری! آندم...
که جهان را بتوان دید به چشمان عدم!!!
http://www.ayehayeentezar.com/galler...9572229400.gif
اگه این شروع داستانته
1.پس در ابتدا باید شخصیت هاتو در قالب داستان معرفی کنی
مثلا الان من نمیدونم محدثه
تویی یا دختره که دوستته
2. داداش کوچیکت چند سالشه
باید بگی تا خواننده بتونه تو ذهنش تصویر سازی کنه که این پسری که داره خواهرشو گاز میگیره
2 سالشه یا 20 سالش
بازم بنویس تا منم بخونم و اگه دوست د اشتی نظرمو بدم
البته اگه دوست داشته باشی
موفق باشی ترنم
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
سلام ,مرسی آقا جواد از نظرتاگه این شروع داستانته
1.پس در ابتدا باید شخصیت هاتو در قالب داستان معرفی کنی
مثلا الان من نمیدونم محدثه
تویی یا دختره که دوستته
2. داداش کوچیکت چند سالشه
باید بگی تا خواننده بتونه تو ذهنش تصویر سازی کنه که این پسری که داره خواهرشو گاز میگیره
2 سالشه یا 20 سالش
بازم بنویس تا منم بخونم و اگه دوست د اشتی نظرمو بدم
البته اگه دوست داشته باشی
موفق باشی ترنم
راوی داستان همون محدثه است که من همه ی حرفایی که توی ذهنش میگذره رو گفتم ,شخصیت غرغرو و پر حرف که وقتی میره مدرسه حسابی به خودشو و اطرافیان غر میزنه و مسلما داداشش 2ساله است .نه بیست ساله
حذر از عشق میسر بود؟آری! آندم...
که جهان را بتوان دید به چشمان عدم!!!
http://www.ayehayeentezar.com/galler...9572229400.gif
این داستان سوم شخص نداره محمدجواد همون محدثه داره حرفای که تو دلش هست میگه ،یعنی یه شخص بیشتر نیست البته ببخشید از ترنم من اومدم گفتم، حالا من انتقاد کنم میدومنم ترنم از انتقادای من خیلللی خوشش میاد اول داستان بطور کلی مضمون پر محتوای نداشت ،یعنی نیاز به یکم تغییرات داره ،بعد اینکه از تکرار کلمات یکم پرهیز کن چون هرچقدر تکرار به وجود بیاد ارزش داستان کم میشه و آخریش هم غلط املایی بود که زیاد داشت
من یه چیز یادم اومد الان بگم بازم انتقاد البته نه بیشتر کمک ببین برای اینکه داستان خوبی بنویسی چند تا نکته بگم واسه اینکه خوب از آب دربیاد 1- هیجان دادن به داستان داستان هرچقدر هیجان داشته باشه طبیعتا جذابیت بیشتری داره 2- تخیل با قدرت تخیل میتونی خیلللی داستان جالبی رو بنویسی یه مثال برات بگم مثل آقای جلال آل احمد اگه بشناسی و داستانهاشو خونده باشی همه داستاناش از آرایه جان بخشی به اشیا خیللی استفاده کرده بخاطر همین آرایه بیشترین داستانهای جذاب اون نوشته که خواننده از خوندنشون واقعا لذت میبره میتونی تو هم اینکارو بکنی مثلا همین داستانت میتونستی مادر محدثه ، داداشش ، .دوستش زیباتر معرفی کنی مثلا مامانش همچین چهره داره که تو چهره ای مادر طرز حرف زدنش وحتی لباساشو توصیف کنی که هم به داستان جذابیت میده هم شخیصیت هارو خوب معرفی کنه
کجا غلطه بگو درستش کنم.این داستان سوم شخص نداره محمدجواد همون محدثه داره حرفای که تو دلش هست میگه ،یعنی یه شخص بیشتر نیست البته ببخشید از ترنم من اومدم گفتم، حالا من انتقاد کنم میدومنم ترنم از انتقادای من خیلللی خوشش میاد اول داستان بطور کلی مضمون پر محتوای نداشت ،یعنی نیاز به یکم تغییرات داره ،بعد اینکه از تکرار کلمات یکم پرهیز کن چون هرچقدر تکرار به وجود بیاد ارزش داستان کم میشه و آخریش هم غلط املایی بود که زیاد داشت
مرسی راهنمایی خیلی خوبی بود ,منتظر داستان بعدیم باشیدمن یه چیز یادم اومد الان بگم بازم انتقاد البته نه بیشتر کمک ببین برای اینکه داستان خوبی بنویسی چند تا نکته بگم واسه اینکه خوب از آب دربیاد 1- هیجان دادن به داستان داستان هرچقدر هیجان داشته باشه طبیعتا جذابیت بیشتری داره 2- تخیل با قدرت تخیل میتونی خیلللی داستان جالبی رو بنویسی یه مثال برات بگم مثل آقای جلال آل احمد اگه بشناسی و داستانهاشو خونده باشی همه داستاناش از آرایه جان بخشی به اشیا خیللی استفاده کرده بخاطر همین آرایه بیشترین داستانهای جذاب اون نوشته که خواننده از خوندنشون واقعا لذت میبره میتونی تو هم اینکارو بکنی مثلا همین داستانت میتونستی مادر محدثه ، داداشش ، .دوستش زیباتر معرفی کنی مثلا مامانش همچین چهره داره که تو چهره ای مادر طرز حرف زدنش وحتی لباساشو توصیف کنی که هم به داستان جذابیت میده هم شخیصیت هارو خوب معرفی کنه
حذر از عشق میسر بود؟آری! آندم...
که جهان را بتوان دید به چشمان عدم!!!
http://www.ayehayeentezar.com/galler...9572229400.gif