چکیده
درباره تاثیر موسیقی در خلقیات کودکان، پژوهش های متعددی در اقصی نقاط جهان صورت گرفته است که متاسفانه این پژوهش ها کمتر در ایران مورد توجه قرار گرفته است. اکثر کودکان از همان آغاز زندگی با لالایی مادرانشان با موسیقی آشنا می‌شود و به صورت ناخودآگاه این آوا در ذهنشان تاثیر می‌گذارد؛ کودک تمایل به آهنگ‌ها و ریتم‌ها نشان می‌دهد و از آنها تاثیر می‌پذیرد. در خارج از این فضا، موسیقی مناسب در کودکستان‌ها محیط جذابی را برای کودکان به ارمغان می‌آورد.


بر اساس آزمایش های متعددی که انجام گرفته است، خلاقیت یکی از مقوله‌هایی است که از موسیقی تاثیر می‌پذیرد؛ کودکانی که با موسیقی بزرگ می‌شوند؛ خلاق‌تر هستند و این خلاقیت در طول دورهای مختلف زندگی آنها نمایان می‌شود.


مقدمه
شواهدی وجود دارد که جنین در رحم مادر در برابر موسیقی واکنش نشان می دهد. صداهای بلند باعث جهیدن و پریدن جنین می‌شود. البته صدا و موسیقی یادگیری های دیگری نیز برای جنین به همراه دارد و زمانی که صداهای بلند تکرار شوند، جنین به آن عادت کرده واکنش کمتری در برابر آن نشان می‌دهد. اینکه پخش صدای بلند برای جنین کار درستی است یا خیر، مطلب دیگری است و اینکه نوزاد موسیقی لالایی را دوست دارد به این معنی نیست که پخش مداوم موسیقی لالایی در رشد او اثر می‌گذارد و برای او مفید است. مخالفت هایی نیز در مورد پخش مداوم موسیقی برای جنین و نوزاد وجود دارد. (جنسن، ۱۳۸۶: ۴۲)


با وجود آنکه غایت موسیقی هماهنگی بین آواهاست، می‌تواند احساساتی را بر انگیزد یا آنها را تصویر کند. موسیقی خوب زیباست و شنونده با درک آن می‌تواند تحت تاثیر عمیق قرار بگیرد؛ درکی که از طریق دریافت شکل کلی اثر و روابط ملودیک، هارمونیک، ساز بندی و رتیم قابل دستیابی است. در موسیقی حالات مختلفی نهفته است: خلاقیت، ابداع، قدرت، ضعف، شتاب، کندی و… دقیقاً مثل حالات مختلف روحی انسان. موسیقی قادر به بیان عشق، نفرت، خوشحالی، غم و… نیست. آنچه که آدمی از آن به عنوان بیان احساس در موسیقی می جوید. تطابق حالات خود با کیفیت‌‌‌‌های خاص در موسیقی در هر لحظه است و این ربطی به زیبایی ندارد. (یثربی، ۱۳۸۳: ۴۹ – ۴۸).


موسیقی هایی که از روی برنامه و اصول ساخته شده باشند موجب بروز خلاقیت‌ها در دیگر هنرها نیز می‌شوند.
در این بخش و به منظور دست یافتن به موسیقی خلاق فعالیت های زیر پیشنهاد می‌شود:
فعالیت ۱: اولین فعالیت برای تعلیم موسیقی به کودکان آشنا ساختن آنها با مفاهیمی نظیر الفبای موسیقی، ریتم، هارمونی و ملودی است. برای این کار توصیه می شود حتماً از کارشناس موسیقی استفاده شود.


فعالیت ۲: برای ترغیب کردن به فعالیت موسیقی، فیلم های مناسبی را برایشان نمایش دهید یا برای آنها امکان بازدید از مراکز هنری موسیقی را فراهم کنید. تجربه دیدن یا آشنایی نزدیک با افراد اهل موسیقی برای آنها بسیار مفید است.


فعالیت ۳: گام بعدی این است که کودکان را با اصوات و ملودی های موسیقی آشنا سازید. در این مورد پیشنهاد می‌شود برای کودکان موسیقی مناسب پخش یا نواخته شود تا به این وسیله آنها به شنیدن اصوات موسیقی و عادت کنند. ممکن است که ابتدا تشخیص اصوات غیر ممکن باشد، اما مشکل تا حد زیادی با تمرین و گوش دادن مرتفع می شود.


فعالیت ۴: به عنوان اولین تجربه به کودکان فرصت دهید تا ابزار موسیقی مورد نظرشان را انتخاب و با آنها تمرین کنند.


فعالیت ۵: به عنوان یک فعالیت توصیه می‌شود کودکان ادوات پیچیده موسیقی را ببینند و حتی آنها را لمس کنند و در صورتی که امکان پذیر باشد قطعاتی را با صدای آنها بشنود. اما ابتدا آنان را با ابزارهای بسیار ساده نظیر سنتورهای چوبی، سازهای دهنی، ملودیکا‌ و پیانو کوچک تمرین دهید.


فعالیت ۶: پس از کسب آمادگی برای نواختن موسیقی به کودکان فرصت دهید تا ملودی های ساده بنوازد.


فعالیت ۷: اگر تعدادی از کودکان مایل به تک نوازی ابتکاری بودند بدون آن که فرصت‌های دیگران از دست برود به آنها فرصت دهید تا چنین کاری را انجام دهند. حتی کودکان را برای ابتکار تشویق و ترغیب کنید.


فعالیت ۸: در جلسات نظری موسیقی که کودکان با مفاهیم و الفبای آن آشنا می‌شوند، امکان تمرین الفبای موسیقی را فراهم آورید. بهتر است از کودکان بخواهید به تدریج نوشتن نت یک قطعه ساده موسیقی را تمرین کنند.


فعالیت ۹: برای کودکانی که علاقه ای به موسیقی نشان نمی‌دهند، بهترین روش طراحی یک بازی است که در آن کودک به ابزار موسیقی علاقمند شده و با آن ارتباط برقرار کند مثلاً اجرای یک نمایش تئاتر که کودک در آن به نواختن ساده یک ساز بپردازد.


فعالیت ۱۰: سایر فعالیت ها را شما با هنرمندی خاص خودتان طرحی کنید. یادتان باشد در آموزش موسیقی، کودک فقط تمرین می کند و می‌آموزد. خلاقیت در همۀ مورد پس از تسلط نسبی بر ابزار و مفاهیم موسیقی امکان بروز خواهدداشت. (پیرخائفی، ۱۳۸۴: ۲۶۲). برنامه‌ریزی منظم و منسجم کمک زیادی در آموزش موسیقی و همچنین درک موسیقی می‌کند.


ارتباط با یک قطعه موسیقی قدرتمند در زمان‌های خاصی از روز، حتی به مدت کوتاهی در روز می‌تواند باعث ایجاد چنین واکنشهایی شود. شاید انرژی و قدرت حرکتی که در ارتعاشات یک قطعه موسیقی وجود دارد باعث تحریک و سرزندگی ما شود یا شاید انتخاب درست و اندیشمندانۀ ما در قطعات موسیقی است که باعث ارتقای روحی ما می‌شود. (کانتلو، ۱۳۸۴: ۲۷-۲۶). در انتخاب موسیقی باید نهایت دقت را به خرج دهیم. یک موسیقی خوب حالمان را خوب و بالعکس یک موسیقی بی‌کیفیت حالمان را به همان اندازه خراب می‌کند. توصیه می‌شود در انتخاب‌هایمان دقت به عمل آوریم تا از موسیقی نهایت لذت و بهره برداری را ببریم.


مانند ریاضیات، موسیقی نیز یک زبان مشترک جهانی با روش های نمادی برای معرفی و ارایه به جهان است و مانند ریاضیات، موسیقی نیز باعث ارتباط ما با دیگران می‌شود، ضمن اینکه به بینش و نگرش افراد نیز روشنی می بخشد. ولی موسیقی ویژگی خاصی نیز دارد و در رفع نیازها به افراد کمک می کند. موسیقی باعث گسترش درک ما از دیگران و بیان سالم عواطف و احساسات می شود. موسیقی باعث ارتقا و شادی روح می‌گردد. موسیقی در کارهای علمی و آموزشی، مهارت های درکی و حرکتی و مهارت های اجتماعی به انسان کمک می‌نماید و کیفیت‌هایی را در افراد ایجاد می‌کند که معرف فرهنگ، تجسمات، مردم و جامعه، انرژی و خلاقیت می‌باشند، کیفیت هایی که در قرن حاضر به آنها نیز مبرم داریم. (جنسن، ۱۳۸۶: ۹).


موسیقی به علت دارا بودن زبانی مبهم و استعاری، ذهن انسان را به سوی دلالت های ضمنی و معنایی سوق می‌دهد. کودکی که با موسیقی مناسب و متناسب با سن بزرگ می‌شود. دلالت های معنایی گاهی در نقاشی کودک نمایان می‌شود و گاهی در بزرگسالی پا به عرصۀ ظهور می‌گذارد. این دلالت‌ها کودک را نسبت به همسالانش خلاق‌تر می‌کند و در همۀ جنبه‌ها نمایان می‌شود.


اهمیت آموزش موسیقی
اهمیت آموزش موسیقی در طول سال‌های اولیه زندگی از زمان جنگ جهانی دوم آغاز شد. پژوهش‌ها (برای مثال پیلزبزی ۱۹۵۸- ۱۹۳۷؛ مورهد و پاند، ۱۹۷۷) اولین گام‌ها را در زمینۀ تحقیق در باب زندگی کودکان موزیکال در پیش از دبستان را برداشتند و ما را از طبیعت خود به خودی رفتار و موسیقیایی آنها آگاه کردند. کودکانی که آموزش موسیقی را قبل از پنج سالگی شروع می‌کنند تغییرات و رشد وسیعی در منطقه مغز که مربوط به حواس پنجگانه است، به وجود می‌آید.


گوش کردن به سازهای ساده به خصوص در حدود یک سالگی، اهمیت زیادی دارد. بچه‌ها را تشویق کنید که همراه شما این سازها را بنوازند تا احساس رقابت نمایید. اگر همراه با نواختن این سازها، یک قطع موسیقی نیز به عنوان موسیقی زمینه برای الهام گرفتن آنها پخش کنید.


مغز آنها زمینۀ خلاقیت بیشتری خواهد داشت در این سن می‌توان کودکان را با آواز خواندن و همین طور حرکات رقص مانند؛ چرخیدن، پریدن، تکان دادن سر ودست و راه رفتن همراه با ضربات موسیقی آشنا کرد. به خصوص راه رفتن با ضربات موسیقی می‌تواند در درگیر کردن و یکپارچه کردن جسم و روح و ذهن کودک کمک نماید. (جنسن، ۱۳۸۶: ۴۵، ۴۶). در این سن باید توجه کرد که واکنش کودک به صداهای مختلف چگونه است و با توجه به نیاز کودکان برای آنها موسیقی پخش کرد.


شیوۀ آشنایی کودکان با موسیقی
موسیقی از جمله فعالیت هایی است که شاید به طور مستقیم توانایی کلامی در آن دخالتی نداشته باشد. با این توصیف، موسیقی نیز دارای زبان خاصی است که ریتم و آهنگ بر اساس آن تولید و ابداع می شود. در دنیای خلاقیت این قابلیت کاملاً به ذهن خلاق وابسته است؛ اگر ذهن از قابلیت تولید و ترکیب خلاقی برخوردار نباشد قادر به تولید ریتم، ملودی و هارمونی در موسیقی نخواهد بود.


پس همانند نقاشی، نویسندگی، شعر و موسیقی را باید محصول خلاقانه ذهن به شمار آورد. آنچه از این فعالیت در دوران کودکی انتظار می‌رود، موسیقیدان یا آهنگساز شدن کودک نیست. بلکه آشنا ساختن کودک با یکی از خلاق ترین فعالیت‌ها یعنی موسیقی است. در این رابطه آشنایی کودکان با سازهای موسیقی نظیر پیانو، سنتورهای چوبی، فلوت، ملودیها و نظایر این ها از یک طرف و آشنا شدن با مفاهیم موسیقی از طرف دیگر تجربه خوبی را نصیب آنها می‌سازد.


با این وصف توصیه می‌شود در فعالیت موسیقی حتماً از تعلیمات فردی آگاه و مطلع(کارشناس موسیقی) بهره گرفته شود و بدون برنامه و صرفاً به منظور پر کردن وقت، ادوات موسیقی در اختیار کودکان قرار نگیرد. همان طور که خانوم بارنز(۱۹۸۸) نیز اشاره کرده اند تعلیم موسیقی به کودکان باید هدفمند و مبتنی بر برنامه باشد. در این صورت می‌توان امیدوار بود موسیقی به فعالیتی خلاقانه تبدیل شود.


نقش موسیقی در خلاقیت کودک
بعضی از محققان اعتقاد دارند که خلاقیت توسط موسیقی تقویت می‌شود، ولی سبک‌های مختلف موسیقی بر روی افراد اثرات متفاوت می‌گذارند. دلیلش این است که موسیقی وابستگی زیادی به وضعیت روحی و روانی افراد دارد و خلاقیت در طول زمان پیشرفت می‌کند. به هر حال در مطالعاتی که انجام شده، مشخص گردیده که آموزش موسیقی به مدت یک سال خلاقیت را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. یکی از این مطالعات به این صورت انجام گرفته که دانش آموزان یک کلاس به مدت یک سال روزی سی دقیقه آموزش موسیقی گرفتند در حالی که دانش آموزان کلاس دیگر در همان زمینه، آموزش موسیقی نگرفتند.


یک سال بعد از هر دو گروه آزمایش «قدرت درک» و «خلاقیت» به عمل آمد. نتیجۀ تحقیق از ارزش برنامه‌های بلند مدت موسیقی به ویژه در زمینۀ تجسمات که عنصر اصلی خلاقیت به حساب می‌آید، حمایت کرد. (جنسن، ۱۳۸۶: ۶۸) در محیطی که موسیقی مناسب برای کودک پخش می شود، او آرام است و خلاقیتش با نواها، بیشتر عیان می‌شود. کودک با موسیقی مناسب دست به خلاقیت در درست کردن اصوات موسیقی، اشکال هندسی، نقاشی و. . . می‌زند.


یکی از مقاصد هنر این است که به ما کمک کند تا الگوهای بیشتری را در ذهنمان ذخیره و انبار کنیم. هنر، الگوهای تجربه را چنان شفاف و متبلور می‌سازد که بتوانیم آنها را جذب کنیم، بی‌آنکه مجبور باشیم به کمک فرآیند کُند استقرا یا استنتاج با آنها سر و کله بزنیم و آنها را بیاموزیم. هنر هم چنین طیفی از تجربه‌ها را در اختیارمان قرار می‌دهد، به طوری که بدون هنر هرگز چنین تجربه‌هایی نمی‌داشتیم. به تعبیری هنر یک ماشین زندگی شتاب گرفته است. ( دوبونو، ۱۳۷۸: ۶۹).


در هنگام کودکی، با لالایی لطیفی که مادران برایمان می خوانند به خواب می رویم. هنگامی که به کودکستان و دورۀ پیش دبستانی می رویم، حروف الفبا را به همراه موسیقی یاد می‌گیریم و موسیقی در یادگیری الفبا، حتی گرامر، کمک زیادی به آموزش می کند. بچه ها، جدول ضرب را نیز با موسیقی و ریتم، آسان‌تر یاد می‌گیرند (موکی، ۱۳۸۴: ۸۷). از آنجایی که کودکان تخیل قدرتمندی دارند، با موسیقی مناسب، این تخیل پررنگ‌تر می‌شود و موجب شکوفایی خلاقیت در نوجوانی می‌شود. چون موسیقی از بی‌نهایت نت ساخته می‌شود، پس به اندازۀ بی‌نهایت هم خلاقیت در ذهن رسوب می‌کند که در مواقع حساس به صورت ناخودآگاه از ذهن تراوش می‌کند و باعث خلق چیزی می‌گردد.


شواهد عینی نشان می دهد، زمانی که بتوان از موسیقی و هنرهای مربوط به آن به طور صحیح استفاده کرد، می‌توانند در آموزش و یادگیری و همچنین خلاقیت اثرات مثبت و منافع بلند مدت داشته باشند. تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است به خاطر وسعت و به خاطر وسعت و عمق خود، حمایت قابل توجهی از این نتایج و اثرات می‌کنند. (جنسن، ۱۳۸۶: ۷). موسیقی مناسب به کودکان کمک می‌کند که هیجانات خود را تخلیه کنند. از آنجا که کودک منبع هیجانات مختلف است، موسیقی مناسب باعث می‌شود تا کودک پس از تخلیه هیجان به آرامش دست یابد و پس از آن دست به ابتکار و خلاقیت بزند.


بسیاری از مردم کوشش جسمی را کاری آسان می یابند. با وجود این تعداد کمی هستند که به کوشش فکری مبادرت می‌نمایند. چنین تضادی این مطلب را توجیه می‌کند که چرا بسیاری از ما خیلی کمتر از آنچه قادر به خلاقیت هستیم، خلاقیم. این مساله در مورد هنر نیز صحیح است. از آنجا که استعداد یک فرد ثابت است، این زیر و بم ها باید صرفاً زیروبم‌های انرژی باشند- حقیقتی که به اثبات این مطلب کمک می‌کند، که تا چه حد زیادی باروری خلاقیت ما به کوشش آگاهانه بستگی دارد. (اسبوران، ۱۳۶۸: ۱۶۵) امروزه مردم ما نیازمند آموزش خلاقیت هستند که با خلق افکار نو به سوی یک جامعه سعادتمند قدم بردارند.


نتیجه‌گیری
کودک زمانی که در رحم مادر است با موسیقی قلب و تنفس‌های مادرش زندگی را شروع می‌کند. لالایی برای کودکان شبیه به جادوست، لالایی مادران می‌تواند موجب خواب توام با آرامش برای کودک باشد، و آواز پر شور پدر می‌تواند برای تمام اعضای خانواده آرامش را نوید دهد.


کودک از همان آغاز با لالایی مادرش اخت می‌گیرد. این کار باعث می‌شود تا خودش نیز از مادرش تلقید کند و برای عروسکش لالایی بخواند. گهگاهی نیز خلاقیت به خرج می‌دهد و از خودش لالایی را می‌سازد و می‌خواند.


موسیقی و ترانه‌های کودکانه آن قدر اهمیت فراوانی دارد که وقتی کودکان کم رو و خجالتی ترانه‌ها را می‌خوانند، به اعتماد به نفس بیشتری دست می‌یابند. اعتماد به نفس بالا هم باعث بروز خلاقیت در کودک می‌شود.


بارها مشاهده شده است که کودکان پرخاشگر و بد رفتار نیز با پخش موسیقی به آرامش می‌رسند و رفتار و ادراک خود را کنترل می‌کنند.


با توجه به موارد ذکر شده، موسیقی فواید زیادی برای کودکان دارد؛ از جمله ایجاد ذهن خلاق، بالا بردن قدرت درک، بالا بردن اعتماد به نفس، بالا بردن مهارتهای حرکتی، برنامه ریزی، خوش اخلاق بار آوردن، کاهش استرس و از بین بردن کم رویی.