شوخی جالب و طنزآمیز نسرین ساعتی ابیانه مشاور کنکور با دانش آموزان و بزرگان کنکور ایران

مادر بزرگ به نوه گلش برای قبولی در کنکور انگیزه می دهد:
نوه گلم اصلا نترسیا ، کنکور که ترس نداره ، به خودتم زیاد فشار نیار یه موقع از حال می ری، فوقش دولتی قبول نشدی می ری دانشگاه آزاد . برو بشین یه لیست از چیزایی که واسه کنکورت نیاز داری تهیه کن بدم بابا و مامانت سه سوت برات آماده کنن .
قندعسل : آخه نن جون! بابا و مامان گناه دارند وسعشون نمی رسه چیزایی که من لازم دارم برام بگیرند.
نن جون : نوه گلم اصلاً غصه اونارو نخور! بابا و مامانت وظیفشونه برای پسرشون هرکاری که لازمه بکنند تا یه دکتر موفق بشه. تقصیر خودشونه ، دندشونم نرم ، می خواستند دوجین دوجین بچه نزان .
تو هم نباید غم و غصه ای بخودت راه بدی عسلک ! چون این مشاوره کیه هی توی تلویزیون پرچونگی می کنه ، دیشب می گفت غم و غصه برای کنکوریا خوب نیست .

طفلکی قند عسل رفت و یه لیست کوچولو از چیزهاییکه برای ترکوندن در کنکور لازم داشت آماده کرد:
نن جونی ! من چیز زیادی نمی خوام اگه همین چند تا تیکه رو بگید مامان و بابا برام فراهم کنند قول می دم کنکور بترکونم ...

- 500 جلسه مشاوره کنکوری با پوردستمالچی یا سیناتهرانی . فقط نن جون به مامان و بابا بسپار من اگه یکی از این دو تا بهم مشاوره ندن ، خودمو از رو پله اولی توی حیاط می ندازم پایین . چون می گن این دوتا بهترین مشاورای ایرانن و راه قبولی من در کنکور فقط دست این دوتاست.

البته سیناتهرانی باشه خیلی بهتره ، چون بعضی از رتبه های زیر صد کنکور گفتن که اون یک معجونی می ده آدم می خوره همه تستای کنکورو می زنه. تازه هر روز میره فرنگ و برمی گرده و جدیداً هم با خاله جنیفر عکس یادگاری گرفته .

- خرید آخرین ورژن گوشی سامسونگ گالکسی نوت یا آخرین ورژن آیفون. چون می دونید که برای اینکه مشاورم بتونه منو پیدا کنه و بهم راهکار بده خیلی لازم می شه. تازه می خوام پیش رقبای بالاشهریم توی کنکور کم نیارم. آخه می گن همشون آیفون و گالکسی دارند.

- مامان و بابا بگید؛ حتما اسممو توی آزمونای کانون هم بنویسند، آخه شنیدم طفلکی کانون؛ صبح تا شب به موفقیت من می اندیشه و من باید یه جورایی این لطفشو جبران کنم. هرچند اگه شرکت نکنم هم خودش هوامو داره و اگه رتبه زیر صد بشم، اسممو می زنه سر در موسساتش که ازم قدردانی کنه . تازه مفتکی تصویرمو از تلویزیون هم پخش می کنه و می گن یه شام مفصل هم به همه رتبه های خوب کنکور می ده. می بینی نن جون چقدر این کانون آدم خوفیه !!!! هوای بچه کنکوریارو داره !
پسر همسایه پایینیمون که پارسال توی کنکور رتبه 3 آورده بود، می گفت: 10 سال پیش که بچه بوده داشته از کنار کانون رد می شده ، یهو گلاب به روتون دست به آبش می گیره، مجبور می شه بره کانون برای دست به آب . بعد که توی کنکور رتبه 3 می شه، کانونیا ازش قدردانی می کنند و می گن چون در عهد قل قلک میرزا از دستشویی ما استفاده کردی، واسه همین اسمتو جزء رتبه های برتر خودمون زدیم ، برو حال کن مگو چیست حال، که سرمایه جادوانی است حال !!!

- خواسته ناچیز دیگه ام تهیه یه دونه ناقابل ماشین پورشه از نوع کاینه، آخه می دونید که دفتر آقای مشاور خوفه بالاشهره و بچه هاش همه با ماشینای مدل بالا می رن پیشش ، منم نمی خوام جلوشون کم بیارم. بعداً که رفتم دانشگاه دکتر شدم ، نمی گن فلانی یه زمونی با بی آر تی این ورو انور می رفت. خب نن جون خیلی برای خانواده ما افت داره، من بیشتر واسه حفظ آبروی شما و بابا و مامان می گم تا خودم!

- گرفتن دبیران خصوصی مثل ایاد فیلی ، هامون سبطی ، شهاب اناری، مهندس عربشاهی ، ماجد موید و گودرزی و همینطور کتابای نشر شاسگول ، کاج ، قلم چیز ، مهره مار، خوشصدا و انرژی هسته ای و اینا که فکر نکنم سر جم بیشتر از 40 میلیون تومن آب بخوره .

- یه چند تا کیسه آجیل ، تنقلات، آب زرشکو و انبه و انار و پرتغال و کیوی و موزو و اینا هم لازمه به همراه یه صدتن مرغ و گوشت و ماهی سفید، خاویار اصل فرانسه و ... آخه دیشب تو اینترنت خوندم که اینا فسفر مغزو زیاد می کنه و باعث می شه درسارو بهتر یاد بگیرم

خلاصه نن جون قند عسل هم که حسابی هوای نوه یکی یه دونشو داشت گفت: مادرجون ، اینقدر به خودت فشار نیار وگرنه به جای دکتر شدن ، مریض می شی و از ریخت و قیافه هم می افتی، من دوست دارم تو مثل این پسره گلزار که از شدت زیبایی شبا تو آب نمک می خوابه، واسه خودت کسی بشی !!!

خلاصه نن جون به قول خودش عمل کرد و چیزایی که قند عسل می خواستو براش فراهم کرد.
قندعسل که از رتبه های سالهای قبل شنیده بود که مشاورشون سینا تهرانی بوده ، روز اول پاشد برای مشاوره کنکور رفت پیش این مشاور بچه پولدارهای شمال شهر که الهی جیز جیگر بگیرند که مفت و آسون رتبه های خوب کنکور رو از آن خودشون می کنند؛ اما گویا قند عسل یه 17 سالی دیر برای ثبت نام رفته بوده و باید از همون لحظه ای که به دنیا اومده بود می رفت و وقت مشاوره هفتگی می گرفت. البته این مشاور فوفول ، کلی پول از قندعسل می گیره و یه معجون می ده و بهش می گه : پسر جان ! این جوشونده نیش مار سمی کوههای آنگول آباد رو هر روز صبح ناشتا بخور، معجزه می کنه !!!

اما قندعسل که عزمش رو برای قبولی در کنکور جزم کرده بوده با خودش می گه : کار از محکم کاری عیب نمی کنه، حالا که بابام داره برام هزینه می کنه ، بهتره پیش یه مشاور معروف دیگه هم برم، واسه همینم پامی شه می ره پیش آقای پوردستمالچی که از بس سر جور کردن پول یه ماشین Bmw x6 حرص و جوش خورده بود حسابی چاق و چله شده بود.

آقای مشاور : همین پارسال 19 تا شاگرد من رتبه زیر 10 بودن !!!! کف دستت ببینم ؟ ... ها ... 3 تا خط داره یعنی پزشکی شریف قبول می شی !!!!! چشم حسودم بترکه ! ( سوتی آقای مشاور : شریف که پزشکی نداره )

آقای مشاور یه برنامه روزانه خیلی خوب هم به قندعسل داد:
- اصلاح مو و ابرو در پیرایش فشن جردن
- آرام بخشی جسم و روح در استخر سونا و جکوزی اکسیژن زعفرانیه به مدت 7 ساعت
- چرت بعد از مدرسه فقط 6 ساعت
- شرکت در کلاس های خصوصی و نیمه خصوصی کانون و برو بچ به مدت 12 ساعت در روز
- تماشای تلویزیون و به ویژه سریال خالی بندی تاریخیه کلاه فرهنگی
- چت و مخ زنی در فیس بوک فقط 4 ساعت که بسیار برای رفع سردردهای مزمن موثر است
- اس ام اس بازی با دختر همسایه به مقدار لازم
- خوردن غذا در حد انفجار معده به مدت 5 ساعت
- خواندن اس ام اس های دوستان و آشنایان و ... در حدود 5 ساعت
- شکستن تخمه و خوردن آجیل و اینا به یاد شبهای یلدا به مدت 4 ساعت
- خواب شبانه 24 ساعت
- گلاب به روتون؛ رفتن به دست به آب هر ده دقیقه به مدت 3 ساعت.
- هرشب 2000 دور باطل در میدان کاج سعادت آباد با اتومبیل پورشه کاین و لایی کشی در اتوبان نیایش .

وقتی قندعسل از دفتر آقای مشاور خارج شد. مشاور نازنین و دلسوز با کانون تماس گرفت و گفت: یه پسر شاسگولی رو می فرستم اونجا همه درسارو بهش پیشنهاد دادم ثبت نام کنه و کل کتاباتونو هم بخره. تا عصر سهم منو بریزین به حسابم که پولم جور بشه برم یه بی ام و X6 بخرم وگرنه دوست دخترم منو می کشه !

روز دوم : ثبت نام قندعسل در آموزشگاه کنکوری :
به آموزشگاه ما خوش آمدید، کانون فقط به موفقیت شما می اندیشد. حتماً می دانید که موسسه ما وقف عام است و کاملا رایگان می باشد فقط برای مرمت سنگ قبر پدر ژپتو ( بابای پینوکیو) و تأمین مخارج ایاب و ذهاب برای رفتن سر قبر ایشان و پاره ای تعمیرات اساسی مزار آن مرحوم ، مبلغ 65 میلیون تومان و برای استفاده از پله ها و دستشویی موسسه و نیز صندلی ها مبلغ 30 میلیون تومان به این شماره حساب واریز نموده و فیشش را برای ما بیاورید.
قبولی 100% به علاوه استخدام در بیمارستان یک میلیون تخت خوابی فوق تخصصی فوق ریوی که در سال 1500 به بهره داری خواهد رسید و عضویت مادام العمر در هیات علمی دانشگاه و تخفیف ویژه در تهیه ژتون غذا نیز از امتیازاتی است که در صورت ثبت نام در همه درسها می توانید از آن بهره مند شوید.

اما قندعسل اصلاً وقت نمی کرد درس بخونه چون هر شب توی میدون کاج سعادت آباد با سایر جوانهای موفق ایران زمین با ماشین پورشه ای که باباش براش خریده بود ، دور باطل می زد و شماره تلفن رد و بدل می کرد.
تعهد و مسئولیت پذیری قند عسل در پیگیری همه تماسها و پاسخگویی به پیامک های ارسالی از جانب دخترها، حسابی وقت قندعسل را می گرفت . از طرفی هیچ کدام از فرمولهای تستی و مستی که در کلاسای کنکور یادگرفته بود سرجلسه به دردش نخورد که نخورد. بیچاره قندعسل ساعتها با هر تست ور می رفت، اما انگار تستا هم با قندعسل سر ناسازگاری داشتند. آخر سر هم گویا در نرم افزار تصحیح سوالات کنکور مشکلی بوجود اومده بود که کلی درصد منفی برای قندعسل زده بود و این یعنی قندعسل شانسی برای رفتن به دانشگاه نداشت و با رتبه 6 میلیارد و هفتصدو پنجاه در کتاب رکوردهای گینس جاودانه شد و یک افتضاح تاریخی هم به بار آورد.

بابای قند عسل که حسابی عصبانی بود به پسرش گفت: بی عرضه ! از این همسایه بغلیمون جمشید بسم الله یادبگیر . می گن کارخونه چاپ دلار راه انداخته و وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی رو هم گذاشته سرکار که اونجا دلارهارو براش بسته بندی می کنن تو کیسه ها. ( اشتباه بابای قند عسل : مقایسه کردن او با دیگران )

البته بابای قندعسل نمی دونست که پسرش در افزایش قیمت دلار با جمشید بسم الله و فراری دادن رئیس سابق بانک ملی و نجات وزیر اقتصاد از استیضاح مجلس ، همکاری تنگاتنگی داشته .

خلاصه قندعسل از اونها به خاطر قبول نشدنش در کنکور عذرخواهی کرد. مامان قندعسلم بهش گفت نگران نباش پسرم فدای سرت . فردا با بابات می ریم پیش جمشید بسم الله تا از طریق دوستاش برات یک مدرک دکترای فوق تخصصی فوق ریوی تهیه کنیم ، اینطوری دیگه بابات مجبور نمی شه اینقدر پول مفت توی جیب مشاورا و آموزشگاههای کنکور بریزه.

بابای قندعسل هم قول داد که بیمارستان دی رو هم براش بخره تا پسر یکی یه دونش به آرزوهای بزرگش در پزشکی برسی و به مردم زحمتکش این جامعه خدمت کنه ، چون اون معتقد بود، هیچ چیز در نزد خدا بالاتر از نشاندن لبخند سلامتی بر لبان یک بیمار فقیری که به بیمارستان دی مراجعه می کنه، نیست.

خلاصه اکنون سالها از اون روز می گذره و قندعسل که به دکتر فردین خدمتگزار تغییر اسم داده ، مسئولیتهای خطیری رو فقط با نیت خدمت به مردم برعهده گرفته و در راه نشاندن لبخند بر لبان بیماران بدبخت و بیچاره بیمارستان دی تلاش می کنه.
ماهم به قند عسل می گوییم : اجرت با خداوند ای مرد رکورد شکن و تاریخ ساز و ای خدمتگزار مردم !!!!



منبع: روزنامه اعتماد