بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 از مجموع 2

موضوع: ارتباط مخفيانه...

  1. #1
    tania آواتار ها
    • 4,900

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته بخش حقوق و گفتگوی آزاد
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    راه های ارتباطی

    Icon423 ارتباط مخفيانه...

    آن ها با در دست داشتن چند عکس که نشان مي داد ليلا داخل خانه و در کنار مادرم نشسته است ما را متهم به اغفال دختران جوان مي کردند و با اين وضعيت همسايه ها که بيرون آمده بودند با نيشخند نظاره گر ماجرا بودند.



    هموطن آنلاین _
    غلامرضا تديني راد _ پسر جوان در مرکز مشاوره پليس خراسان رضوي افزود: من تحت تأثير حرف هاي مادرم که مي گفت: پدرم خودش را عقل کل مي داند و عادت دارد به همه چيز و همه کس گير بدهد به نصايح دلسوزانه اش توجهي نکردم و متأسفانه ارتباط مخفيانه خودم را با ليلا ادامه دادم اما حالا اعتراف مي کنم که پدرم راست مي گفت و او موهايش را در آسياب سفيد نکرده است.
    ماجرا از اين قرار است که ارتباط من و دختر مورد علاقه ام حدود يک سال ادامه يافت و در اين مدت چندين و چند بار همراه او و مادرم براي تفريح و گردش به بيرون از شهر رفتيم.
    ليلا با حرف هايش اعتماد من و مادرم را به خودش جلب کرده بود اما چندي قبل يک روز به طور اتفاقي او را همراه پسري جوان در خياباني ديدم. آن ها سوار موتورسيکلت بودند و هر چه سعي کردم نتوانستم در خيابان پرترافيک با خودرو تعقيبشان کنم. آن روز با عصبانيت به خانه رفتم و موضوع را به مادرم اطلاع دادم. ما دو ساعت بعد با ليلا تماس گرفتيم و قرار ملاقات گذاشتيم. وقتي از او درباره ارتباطش با آن جوان موتورسوار توضيح خواستم نتوانست پاسخ قانع کننده اي بدهد. اين مسئله باعث شد تا از ليلا بخواهم که براي هميشه مرا فراموش کند. او هم پذيرفت و خودش را کنار کشيد.
    پسر جوان افزود: مدتي گذشت و ليلا دوباره تماس گرفت و گفت: درباره او اشتباه فکر کرده ام. با شنيدن صداي اين دختر حالم بد شد و گوشي را بلافاصله قطع کردم. هنوز چند ساعت نگذشته بود که زنگ در خانه ما به صدا درآمد و او همراه پدر و مادرش با سروصدا کوچه را به هم ريختند.
    آن ها با در دست داشتن چند عکس که نشان مي داد ليلا داخل خانه و در کنار مادرم نشسته است ما را متهم به اغفال دختران جوان مي کردند و با اين وضعيت همسايه ها که بيرون آمده بودند با نيشخند نظاره گر ماجرا بودند.
    بيچاره پدرم که خيلي از آبروي خود مي ترسيد آن ها را به داخل خانه دعوت کرد و با پرداخت يک ميليون تومان گفت به اين موضوع فيصله بدهند. اما اين خانواده بعد از يک هفته دوباره در خانه ما آمده اند و قصد اخاذي دارند.


    IU
    PNU


    http://najvayemehrbani.blogfa.com/

  2. #2
    petra_na آواتار ها
    • 523

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    چقد ساده چقد نامرد

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •