هدف از این بخش نشان دادن کاربرد الگوی رقابتی به عنوان موتور فرضیه هاست . در این قسمت با استفاده از الگوی رقابتی می خواهیم بعضی از سیاستهای دولت نظیر مالیاتها و کنترل قیمتها را تحلیل کنیم .
تحلیلهای ارائه شده به شکل نمایشی خواهند بود و نه قطعی . انچه که ما می خواهیم نشان دهیم این است که چطور الگوها می توانند بعنوان ابزار تحلیلی بکار روند . به همین لحاظ مثالها و فروض مر بوطه نسبتا ساده انتخاب شده اند.
فروض :
فرض می کنیم که در تمام تحلیلهای این بخش صنعت دارای هزینه ی ثابت است به این ترتیب تغییرات در تولید کل صنعت تکنولوزی یا قیمت عوامل تولید را تحت تاثیر قرار نمی دهند .
هدف از تحلیلها مشخص کردن این موضوع است که برقراری مالیات چگونه قیمتها و تولید صنعت و تعداد بنگاههای موجود در صنعت را تحت تاثیر قرار می دهد . میزان تاثیرات را ابتدا در کوتا ه مدت و سپس در بلند مدت بررسی خواهیم کرد .
مالیات بر واحد:
)unit tax)
مالیات وضع شده بر اساس هر واحد می باشد . یعنی به طور مثال به ازای هر واحد فروخته شده باید 20 ریال پرداخت شود .( مالیات بر سیگار ) .گر چه در این نوع مالیات مالیات پرداخته شده به دولت از طرف فروشنده است نه خریدار اما نهایتا در تحلیل ما اثری نخواهد داشت .
پس اگر مالیات بر واحدی به اندازه ی
t
که نرخ مالیات دولت با :
T=tq
نشان داده می شود بر کالا بسته شود تمام منحنی های هزینه ی بنگاه به بالا انتقال می یابند.اگر تمام منحنی هایی که بر اثر مالیات منتقل شوند با (1) نشان دهیم و منحنی های قدیم ( بدون مالیات ) را با 0 نشان دهیم خواهیم داشت :
TC1(q)=TC0(q)+tq
MC1(q)=MC0(q)+t
ATC1(q)=ATC0(q)+t
می بینیم که هزینه ی نهایی به مقدار مالیات وضع شده افزایش می یابد زیرا مالیات به ازای هر واحد فروش پرداخت می شود. پس منحنی هزینه ی نهایی بصورت عمودی و به مقدار مالیات وضع شده به بالا منتقل می شود .( به نمدار که در اخر امده توجه فرمایید ).
پس اگر
n0
بنگاه در صنعت حضور داشته باشند و هر بنگاه
q0
واحد تولید کندبا توجه به یکسان بودن ساختار هزینه ی بنگا هها در صنعت و صنعت با هزینه ی ثابت منحنی عرضه ی صنعت
S0
جمع افقی منحنی های
Mc
بنگا هها باشد طبق شرط
p>=min AVC
می باشد . با بسته شدن مالیات هزینه های هر بنگاه نوعی افزایش یافته و عرضه ی صنعت طبیعتا کاهش یافته و منحنی عرضه ی صنعت
S0
به صورت عمودی به بالا و چپ منتقل می شود .و به
S1
می رسد. اگر منحنی تقاضا در صنعت کاملا غیر حساس بود (عمودی ) انگاه میزان انتقال عرضه دقیقا به اندازه ی
P0+t
بود. اما الان چون منحنی تقاضا حساس است و با کشش میزان انتقال منحنی عرضه صنعت کمی کمتر از
P0+t
افزایش می یابد . که قیمت جدید
P1
را می سازد.این موضوع به این دلیل است که افزایش در قیمت مقدار تقاضای بازار را کاهش می دهد و نمی گذارد قیمت تعادلی جدید برابر با قیمت قبلی به اضافه ی مالیات شود زیرا در چنان قیمتی تولید کنندگان حاضر عرضه مقداری برابر با قبل خواهد بود اما خریداران متقاضی مقداری کمتر از قبل هستند . به همین علت قیمت جدید بیش از قیمت قبلی و لی کمتر از قیمت قبل به اضافه ی مالیات است .
با دقت در نمودار درخواهیم یافت که قیمت جدید که از شرط حداکثر سازی سود بنگاه نوعی که در بخشهای پیشین توضیح داده سده است کمتر از حداقل
ATC(1
است . حداقل
ATC(0
دقیقا به اندازه ی
t
افزایش یافته و تبدیل به
ATC(1)
می شود.
MIN(ATC(1))=MIN(ATC(0))+t
توضیح دادیم که با بالا رفتن هزینه ها در یک بنگا ه نوعی بنگاه طبق شرط حداکثر سازی سود در
N
به اندازه ی
q1
فعالیت می کند و صنعت در
K
با تولید
Q1=n0q1
تولید می کند و بنگاه نوعی ضرری به میزان
P1NLX
می نماید دلیل کاهش تولید صنعت هم فقط کاهش تولید هر بنگاه نوعی می باشد.تا اینجا دوره ی کوتاه مدت را داشتیم
تحلیل چگونگی وضع بنگاه و صنعت با بستن مالیات بر هر واحد کالا در دوره ی بلند مدت :
گفته شد که با بستن مالیات بر هر واحد کالا هر بنگاه در صنعت ضرر کرده با و جود ضرر بنگا هها اقدام به خارج شدن از صنعت می کنند . و این خروج تا زمانی که ضرر در صنعت به 0 ( حداقل ) برسد ادامه خواهد داشت .
همانگونه که اطلا ع داریم گفتیم منحنی عرضه ی صنعت با شرایطی حاصل جمع افقی تمام منحنی های هزینه های نهایی بنگا هها ی موجود در صنعت می باشد که با خروج تعدادی بنگاه از صنعت این حاصل جمع شامل تعداد کمتری بنگاه می شود و در نتیجه من حنی عرضه ی صنعت و تو لید کاهش یافته و باز منحنی عرضه به بالا منتقل می شود به
S2
می رسد . بنگا هها در
B
تولید می کنند یعنی حداقل
ATC(1
قیمت بازهم افزایش یافته به
P2
که طبق شرط حداکثر سازی سود بنگاه در بلند مدت در بازار رقابت کامل است می رسد . دراین نقطه سود 0 و یا به بیانی دیگر ضرر 0 می شود .با دقت بیشتر می بینیم که
P2=MIN ATC(0) +t
که
P2=min ATC(1
P2=P0+t
بنگاه در
B
و صنعت در
M
در تعادل بلند مدت به سر می برند. تعداد بنگاهها
n1
و تولید صنعت
Q2=n1q0
وتولید هر بنگاه
q0
کاهش تولید در صنعت به
Q2
به دلیل خروج بنگا هها می باشد که
n1<n0
بطور خلاصه :
مالیات بر هر واحد در کوتا ه مدت قیمت را افزایش می دهد اما کمتر از مقدار مالیات . تولید بنگاه و صنعت را کاهش داده در نهاین تعداد بنگا هها ثابت می ماند.
در بلند مدت قیمت را به میزان مالیات افزایش داده. تولید بنگاه را بدون تغییر و صنعت کاهش (به مقدار بیش از کاهش کوتا ه مدت) و تعداد بنگا هها کاهش می یابد .