زندهياد فهيمه راستکار در گفتوگويي تفصيلي با خبرنگار بخش هنري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره تاريخچه دوبله، آنان که در اين حرفه ماندگار شدند و وضعيت دوبله در ايران سخن گفت. بيماري او موجب شدادامه اين گفتوگوها انجام نشود.
روزنامه مردم سالاری: وقتي از اشکها و لبخندهاي فهيمه راستکار در هنگام دوبله پرسيديم درباره اشکهايش ميگفت « هر وقت در فيلمي نقش مادر بازي کردم يا دوبله کردم، ياد حرف دکترم ميافتادم. شوهرتان بچه دارد و من هم زن پدر داشتم، هيچ وقت نخواهيد جاي مادر اينها را بگيريد. چون نميتوانيد بلکه سعي کنيد با آنها دوست باشيد.
من اين حرف را حلقه گوشم کردم.» زندهياد «فهيمه راستکار» دوبلور پيشکسوتي بود که در نيمقرن فعاليت به جاي هنرپيشگاني چون مريلين مونرو، سوفيا لورن، کاترين هيپبورن، بت ديويس و منينا مرکوري سخن گفت. او ميگفت: نخستين جملهاي که گفتم در يک فيلم لهستاني بود....« نگاه کن آندره! يه ستاره افتاد»
زندهياد «فهيمه راستکار» جزو چهار دانشجويي بود که اين حرفه را به صورت تخصصي در ايتاليا پيگيري کرد و از سال 1336 تا به امروز کارش در دوبله را ادامه داد. او که در سال 1312 در تهران متولد شده، کار هنري خود را با بازيگري آغاز کرده است و در تئاترهاي ماندگاري چون «سير روز در شب»، «باغ وحش شيشهاي»، «مرد دوم»، «آنتيگونه» و فيلمهاي سينمايي چون «مغولها»، «رواتي» و «شيرسنگي» نيز نقش آفريني کرده است.
فهميه راستکار
زندهياد فهيمه راستکار در گفتوگويي تفصيلي با خبرنگار بخش هنري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره تاريخچه دوبله، آنان که در اين حرفه ماندگار شدند و وضعيت دوبله در ايران سخن گفت. بيماري او موجب شد عليرغم مصاحبه چند ساعتهاش در خبرگزاري دانشجويان ايران و سخنان شيرينش، ادامه اين گفتوگوها انجام نشود.
آغاز دوبله در ايران
دوبله فارسي ابتدا در ترکيه انجام شد سپس وارد ايران شد و دکتر کوشان نخستين فيلم را به فارس دوبله کرد (دکتر تفضلي به علت گويندگي در آن فيلم، اين مساله را در جشني که دانشجويان براي دوبلاژ و هنر گرفته بودند، مطرح کرد) و سپس فيلمي دوبله شده به فارسي از ايتاليا به دست ما رسيد که دوبله خنده داري داشت چون صداي تمام افرادي که در سفارت ايران در ايتاليا کار ميکردند در اين فيلم شنيده ميشد. نخستين دوبلهاي که من در ايران ديدم، اثري از کشور فرانسه بود که در ايران دوبله شد و «ديبلاک» نام داشت و «ژان ماره» در آن بازي ميکرد و صبا و ايرج بهزاد در آن صحبت ميکردند سپس «فريدون بينوا» دوبله شد. در آن زمان بسياري از فيلمهاي دوبله شده ايتاليايي بودند که البته اين فيلمها اصلا به سرنوشت و ورود من به اين حرفه ربطي نداشت. چون اين فيلمها را به زبان فارسي ميديدم و هيچ کنجکاوي درباره چگونگي دوبله آن نميتوانستم داشته باشم چرا که تکنيک را اصلا نميشناختم.
مدتي بعد هنرستان هنرپيشگي رفتم . هوشنگ لطيفپور يک سال قبل از ما وارد شده بود. او به ما گفت: «فردي ميخواهد کار دوبله کند. بياييد امتحان بدهيد.» ما به آن جا رفتيم و شخصي به نام ابوالقاسم رضايي که صاحب «ايران فيلم» بود در آنجا حضور داشت. («ايران فيلم» بعدها محل خانه سينما شد.) رضايي ترجمههاي خيلي خوبي ميکرد و با دقت زيادي کار و فيلمها را ليپ سينگ دوبله ميکرد يعني گويش فارسي و حروف صدادار در اين آثار با حرکت لبان هنرپيشه تطابق داشت و بيننده حس ميکرد که هنرپيشه فارسي صحبت ميکند. در آن زمان رضايي با لطيفپور فيلمي را دوبله کرده بود و بعد دوبله تمامي فيلمهاي خود را به لطيفپور سپرد. رضايي خيلي سختگير و لطيفپور هم از کساني بود که ابتدا گفتن يک جمله را به عهده گوينده ميگذاشت و به تدريج کار گوينده را افزايش ميداد. بدين ترتيب گوينده هنگام دوبله نميترسيد.
خجالت کشيدم دو دوبلور حرفهاي را کنارم نشاندند
در آن زمان، يک پرده فيلم بايد يک باره ديگر دوبله ميشد و هيچ تکنيکي براي تکه تکه کردن فيلم وجود نداشت. چون موسيقي را از خود فيلم ميگرفتند و ما بايد به موقع جملات را ادا ميکرديم تا صدا با موسيقي فيلم تداخل پيدا نکند و درآن زمان «مغازهاي» صدابردار خوب اين کار بود.
بعد از اين اثر، رضايي براي دوبله يک فيلم ديگر به نام «تئودورا» من را خواست تا به جاي خواهر پرحرف « تئودورا» صحبت کنم. اولا من خودم از آقاي رضايي ميترسيدم . چون مانند معلمان رياضي بود، قد بلند، صداي بم؛ او به معناي واقعي مدير بود. دو صفحه ديالوگ خود را در دو زمان کاري يعني هشت ساعت بايد ميگفتم. ابتدا چهار ساعت گفتم ولي حاصل کار خوب نشد. اين در حالي بود که ايرج دوستدار و ميهن معاونزاده در دو طرف من نشسته بودند و آنها هر کدام فقط يک جمله ديالوگ داشتند و من خيلي خجالب کشيدم که دو دوبلور حرفهاي را در کنارم نشاندهاند ولي من نميتوانستم ديالوگها را بگويم. بالاخره رضايي خيلي خونسرد به من گفت: «اشکالي ندارد، ديالوگها را ميبري خانه، حفظ ميکني و بعد ميآيي و ميگويي».
برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.