-
محمدرضا شریفی نیا: هیچكس با پول ماندگار نمیشه!
چندسالی است محمدرضا شریفینیامرد همه فن حریف ایران نیست تا همین چندسال قبل90 درصد فیلمهای ایران ردی از او و بازیگران انتخابیاش داشتند اما دیگر خبری از آن روزها نیست. او خودش را تمام شده نمیداند و میگوید همچنان مرد اول همه فیلمهاست.
فیلم «سه بیگانه» پیش از این قرار بود با بازیگران و عوامل دیگری ساخته شود كه كنسل شد. در این مورد صحبت میكنید؟
پیش از این قرار بود این كار با آقای كاسهساز انجام شود كه تا آنجایی كه من شنیده بودم تا مراحلی هم پیش رفته بودند ولی ادامه پیدا نكرد. مرحله بعد قرار شد آقای ردایی و آقای مظلومی كار را انجام دهند و انتخابهای اولیهای هم داشتند كه بنا به دلایلی كار مجدد چند روز قبل از كلید خوردن متوقف شد. قبل از این با من در رابطه با كار صحبت شده بود كه من سر كار دیگری بودم تا اینكه مجدد با من تماس گرفتند و من بعد از ارزیابیهایی كه انجام دادم عنوان كردم كه ظرف 10 تا 12 روز بعد از انتخاب بازیگران كار را شروع خواهیم كرد.
بعد از صحبتهایی كه با آقای مظلومی در مورد بازیگران داشتیم به این نتیجه رسیدیم كه شما اكنون میبینید. فقط نقشی بود كه بنا بود آقای شفیعیجم بازی كنند ولی متاسفانه ایشان هم نتوانستند و جای ایشان آقای مجید صالحی انتخاب شدند. نقش مهم دیگر كار نقشی است كه آقای برزو ارجمند بازی میكنند و دو نقش اصلی زن نیز برعهده خانم لیلا اوتادی و خانم سحر قریشی است.
جمع كردن این گروه سخت بود؟
بله، از طرفی زمان كم داشتیم و از طرفی نزدیك جشنواره بود و هماهنگی بازیگرها كمی سخت بود. یكسری نقشهای كوتاه نیز در كار داریم كه در عین كوتاهی نقشهای مهمی هستند و قرار شد از بازیگرهایی استفاده شود كه آنها نیز تجربه حضور داشته و مطرح باشند؛ مثل آقای محباهری، علی كاظمی و خانم شیوا خسرومهر. نقش تاثیرگذاری هم در كار وجود دارد كه آقای حمید لولایی عهدهدار این نقش هستند كه نقش یك روحانی است. در كل اكیپ كار اكیپ بسیار خوبی است. خوشبختانه در نهایت ظرف مدتی كه اعلام كرده بودیم كار را به كلید خوردن رساندیم و بالاخره كاری كه چند بار تا مرحله فیلمبرداری رفته بود، كلیدش زده شد.
در مورد نقش خودتان بگویید؟
نقش یک خارجی را دارم كه به عنوان جاسوس برای انجام عملیاتی وارد ایران میشود ولی با توجه به شرایط جامعه و اتفاقات روزمرهای كه رخ میدهد و برای مردم ما عادی است، موانعی برای عملیاتی كه قرار است انجام دهم پیش میآید. نقش یك فرد جدی را دارم اما در موقعیتهای كمدی و طنز قرار میگیرم.
چقدر قدرت محمدرضا شریفینیا باعث میشود كه در عرض یك هفته یك تیم بازیگر را جمع كند و آیا این قدرت باعث شد كه گروه مجبور شود برای كلید زدن كار به شما روی آورد؟
اصلا بحث قدرت نیست چون چند ماه قبل در مورد این كار با من صحبت شده بود كه كار كنیم ولی یكسری تصمیمات گرفته شد و اتفاقاتی رخ داد و من هم رفته بودم سر كار دیگری. مجدد با من تماس گرفتند و ما از تمام تواناییهای اعضای گروه استفاده كردیم، آقای مظلومی، آقای ردایی، آقای متولی و. . . همه با هم كمك كردیم تا خیلی سریع كار كلید بخورد، چون پیش از این چند بار به مرحله كلید خوردن رسیده بود. این بار همه عزمشان را جزم كردند كه كار به سرانجام برسد.
وقتی قرار است پروژهای شكل بگیرد، همدلی بچهها در كار خیلی مهم است بهخصوص همراهی كارگردان و تهیهكننده كه خوشبختانه در این كار هم آقای مظلومی و هم آقای ردایی این انعطاف را داشتند و تمام سعی خود را میكردند كه این اتفاق زودتر رخ دهد. تمام اتفاقات به موازات هم پیش رفت.
گویا گریمهای ویژهای را هم در كار شاهد هستیم. . .
از نظر گریم این كار نسبتا سخت بود چون در دو مقطع بچهها گریم داشتند؛ یكی گریم اولیه سه نقش اصلی كار بود كه درواقع خارجی هستند و دیگری گریمی كه وارد ایران میشوند. از طرف دیگر خانم سحر قریشی گریم متفاوتی دارند؛ نقش زنی را بازی میكنند كه شبیه مردهاست و در فیلم «عباسآقا» صدایش میكنند. آقای برزو ارجمند كه در واقع دو نقش را بازی میكنند و به همین خاطر دو گریم متفاوت دارند.
كمی خسته به نظر میرسید. چه چیزی باعث میشود كه شما همچنان پرانرژی و پركار ادامه دهید...
بالاخره باید كار كرد. هر چند این كاری كه الان مشغول فیلمبرداری آن هستیم كمی سنگین است. از ساعت 9 صبح سر كارم و الان كه در خدمت شما هستم ساعت 9 شب است، یعنی 12 ساعت كاری كه خودتان هم دیدید حتی یك فاصله كوتاه هم پیش نیامد كه بتوانیم با هم مصاحبه كنیم. یك زمانی انرژی من خیلی زیاد بود ولی خب به مرور این انرژی تحلیل رفته اما با این زمانی كه كار میكنم احساس خستگی نمیكنم و اینكه الان چهرهام خسته است آن هم به خاطر كمخوابی و كار فشرده است ولی زمان كار خسته نمیشوم.
دوست دارم بدانم كه آقای شریفینیا صرفا بهخاطر اینكه به این پروژه كمك كرده باشد وارد پروژه شد یا اینكه واقعا این كار شما را جلب كرد؟
اولینبار كه فیلمنامه را خواندم تابستان بود و همان زمان واقعا از فیلمنامه خوشم آمد و واقعا كار را دوست داشتم، كاری را كه دوست نداشته باشم اصلا قبول نمیكنم، هرقدر هم بابت آن پول پرداخت كنند. گاهی اوقات با برخی آدمها رودربایستی داریم یا بحث رفاقت است اما در این كار هیچ كدام از این موارد نبود. این اولین همكاری من با آقایان مظلومی و ردایی بود. نقش آقای متولی در این كار خیلی زیاد بود. ایشان باعث آشنایی من و آقای مظلومی بود.
ابتدا كه فیلمنامه را خواندم به خاطر متفاوت بودن داستان خیلی از آن خوشم آمد و بعد از آن عنوان كردم كه هر كمكی از من بخواهید، هستم. بالاخره بعد از چندین سال حضور در این عرصه و بازی در چندین فیلم سینمایی و سریال سالها تجربه كسب كردم و این تجربه باید یك جایی به كار بیاید و دوستانی كه خواهان باشند میتوانند از تجربیات من استفاده كنند. رفتار آقای مظلومی در جلساتی كه با هم در شروع كار در مورد فیلمنامه، بازیگران، عوامل و... داشتیم واقعا عالی و خوب بود، همینطور آقای ردایی. نگاهشان به كار خیلی مثبت بود.
یعنی اگر در جلساتی كه با آقای مظلومی و آقای ردایی داشتید درصدی به توافق نمیرسیدید كار را قبول نمیكردید؟
بله، همانطور كه گفتم اگر كاری را دوست نداشته باشم اصلا آن را قبول نمیكنم. چون این نوع كار، كارهای دلی است، مثل یك كار مكانیكی نیست كه با جسم سر و كار داشته باشید كه هرچند برای آن كار هم باید حس خوبی داشته باشید. در این نوع كار باید واقعا علاقهمند باشید، علیالخصوص به متن. باید نسبت به عواملی كه در كار هستند، كارگردان، بازیگران و... حس خوبی داشته باشید تا بتوانید فضای درست را ایجاد كنید. وقتی تمام این عوامل در كنار هم قرار بگیرند همه چیز خوب پیش میرود یعنی صبح كه از خواب بیدار میشوید برای اینكه بیایید سركار برای شما لذتبخش باشد.
این كار برای شما لذتبخش است؟
بله، صددرصد لذتبخش است. اگر لذتبخش نبود اصلا نمیآمدم. امسال تصمیم گرفته بودم كه اصلا كار نكنم و استراحت كنم و به كارهای شخصیام برسم كه متاسفانه پیش نیامد و همین الان كه با شما صحبت میكنم مشغول چند كار دیگر هم هستم. بخشی به خاطر فیلمنامههای خوبی بود كه پیشنهاد شد و نتوانستم رد كنم. از طرفی سریال «معمای شاه» كه مدتهاست درگیر این سریال هستیم. سریال «بیقرار» كه 10قسمت این سریال را قبلا ساخته بودیم و مشغول ساخت ادامه آن هستیم. چند كار سینمایی هم هست كه آنها را در نوبت گذاشتم.
چرا كارهایی مثل عكاسی را دیگر به شكل جدی پیگیری نمیكنید؟ یعنی بازیگری همیشه برای شما ارجح بوده است؟
نه اتفاقا بازیگری آنچنان برایم مهم نیست. بازیگری حرفه بدی نیست ولی حرفه تعیینكنندهای هم در سینما نیست. شاید خیلیها مفاهیمی برای بازیگری درست كرده باشند كه این حرفه را بزرگ كنند اما به نظر من حرفه بزرگی نیست. شما بهعنوان بازیگر در خدمت مفهومی هستید كه مغز و جوهره اصلی آن زیرنظر ذهنیت كارگردان است و ما مجری آن تفكر هستیم. بهنوعی بازیگر كمی از آكسسوار صحنه بهتر است ولی آنقدرها تعیینكننده نیست.
بازیگری یعنی اینكه شما به زیباترین شكل به رساندن یك مفهوم كمك كنید ولی در همان چارچوب كارگردان و نویسنده یعنی اینكه شما در جبر كارگردان و نویسنده محصور هستید. این حرفی بود كه من جای دیگری گفته بودم و به خیلیها برخورده بود؛ اینكه ما كارگردان مولف داریم ولی بازیگر مولف نداریم چون شما خط فكر كارگردان را ایفا میكنید، اینكه دیالوگ را كمی تغییر بدهید كه مولف بودن نشد. شما مفهوم كار را كه نمیتوانید تغییر دهید چون مفهوم در دست كارگردان یا نویسنده است. ما خیلی خیلی كه تلاش كنیم این است ؛ نقشی كه به ما پیشنهاد شده به بهترین شكل ممكن در راستای آن چیزی كه كارگردان معین میكند و داستان میگوید، ایفا كنیم. بنابراین بازیگری آنقدرها برای من وسوسهانگیز نیست. اما شما در عكاسی قدرت دارید، بهنوعی در عكاسی شما هم میتوانید كار كارگردان را انجام دهید، هم كار طراحی صحنه عكاسی فیلم را انجام دهید، هم زاویهای را برای عكاسی تعیین كنید كه روی ذهن كارگردان و فیلمبردار هم تاثیر بگذارد.
طراح صحنه در قالب كارگردان و آن مجموعه دیده میشود و بیشتر از آن نمیتواند كاری بكند یعنی اگر طراح صحنه یا لباسی بخواهد كار متفاوتی انجام بدهد باید خارج از پروژه برای خودش نمایشگاهی را راهاندازی كند. كارگردان و تهیهكننده قدرت مطلقه فیلم هستند. این دو حتی میتوانند انتخابهای اولیه را به گونهای انجام بدهند كه با ذهنیت خودشان یكسان و همسو باشد، اما باقی عوامل خیر. گاهی فیلمبردارها توانستهاند قدمهایی جدا در فیلم بردارند اما در كل باز هم حصار فیلمنامه وجود دارد. این است كه نقشها یا شغلهایی كه شما را از باقی عوامل سینما مجزا میكند، جذاب هستند.
چرا شما سراغ آن كارها نمیروید؟
من مدتی است كار تهیهكنندگی انجام میدهم. 2 كار با آقای علیرضا امینی انجام دادم، فیلمی با آقای ورزی داشتم. در كل تهیهكنندگی خوب است، عطش اعتقادی و ایدئولوژیكی شما را برآورده میكند. در هر صورت كارگردانی و تهیهكنندگی شما را سیراب میكند، حالا شما میتوانید هركدام از اینها باشید، نوع نگاه شما، نوع جهانبینیشما، موضوعی كه پرورش میدهید و... فقط از كانال كارگردان، تهیهكننده یا نویسنده میگذرد. نویسنده زمانی كه مشغول نگارش است با اختیار كامل این كار را میكند ولی كارگردان یا تهیهكننده است كه آن كار را انتخاب بكند یا خیر و اینكه كارگردان و تهیهكننده هستند كه برای نزدیك كردن داستان به ذهنیت خودشان دستی در فیلمنامه نیز میبرند. اینها قدرتهایی است كه در دستان كارگردان و تهیهكننده است.
كار كردن در این عرصه جذاب است، چون شما یك آدم قدرتمند میشوید. اینجا شما هستید كه تعیینكننده میشوید و آدمها را میآورید تا تفكرات و نگاه شما را تصویری كنند. خودم به بخش كارگردانی هیچ علاقهای ندارم، كمااینكه پیش از اینكه وارد این عرصه شوم كارگردانی تئاتر انجام میدادم و كارهای مطرحی از نویسندگان بزرگ را روی صحنه بردم و بهصورت تمام حرفهای چه بهعنوان كارگردان، تهیهكننده یا بازیگر این مقوله را پیگیری میكردم. ولی متاسفانه با توجه به مشكلات شدیدی كه پیرامون تئاتر است كار كردن در سینما و تلویزیون راحتتر است.
استعداد هم میتواند نقش داشته باشد؟
استعداد بحث دیگری است. ولی در كنار استعداد، مطالعه مهمترین ركن بازیگری است. این را میگویم كه متاسفانه خیلی از عزیزان از آن بهرهمند نیستند. هر مطالعهای، رمان، نمایشنامه، تاریخ، مسائل اجتماعی، قصه، شعر و... اینكه شما به همه چیز مسلط باشید. شما در جایگاه تكتك افرادی كه در این مملكت هستند قرار میگیرید. وقتی شما در جایگاه هر آدمی قرار میگیرید نگاهتان نیز باید فرامتنی و فراانسانی باشد. در جایگاه آدمها قرار گرفتن یعنی اینكه شما توانایی تحلیل آدمها را داشته باشید. این روانشناسی، جامعهشناسی، مردمشناسی و... میخواهد.
همه این مسائل از آن بازیگر است. طرف صحبت من با فردی است كه دوست دارد بازیگر شود، باید تحصیلات و مطالعه داشته باشید. اینكه بالاخره نوعی دغدغه در ذهنتان در مورد زندگی، خلقت، حیات، مردم، فیلم و... داشته باشید. متاسفانه این تصور بهوجود آمده كه به راحتترین شكل ممكن میشود بازیگر شد.
ولی هستند بازیگرانی كه هیچ استعدادی هم ندارند و همیشه در تیم خاصی كار میكنند...
كسی كه استعداد و مطالعه هم داشته باشد، به كارش ادامه میدهد. اصلا اینگونه نیست كه كسی استعداد نداشته باشد و بتواند به كارش ادامه دهد. اتفاقا من معتقدم كه با پول و پارتی نمیتوان وارد سینما شد. اگر هم بتوانند وارد شوند یك یا دو كار بیشتر نمیتوانند انجام دهند و خیلی زود از این عرصه خارج میشوند. امكان ندارد كه شما با پول و پارتی وارد این عرصه شوید و بتوانید بمانید.
این امكان ندارد. باید استعداد و مطالعه داشته باشید تا بتوانید در این عرصه ماندگار شوید. خیلی از جوانهای ما كه بهتازگی وارد این عرصه شدهاند، تحصیلكرده و پرمطالعه هستند. دیگر آن زمان گذشت كه هركسی از پدر و مادرش قهر میكرد و میآمد بازیگر میشد.
به نكته خوبی اشاره كردید، اینكه با پارتی و پول نمیشود وارد این عرصه شد و نكته جالب اینكه باوجود اینكه شما باتوجه به حضورتان خیلی از دخترهای خودتان در كارهایتان استفاده نمیكنید. شاید اگر فرد دیگری بود این كار را میكرد... اگر محمدرضا شریفینیا باند دارد چرا هیچوقت از دخترهای خودش استفاده نمیكند؟
برای اینكه اصلا باندی وجود ندارد، نه اینكه بگویم این اشكال دارد كه شما یك باند یا یك گروه داشته باشید. پیش از این بارها در مورد باند صحبت كردهام. برای یك فیلم، بهترینهایی را انتخاب میكنم كه تشخیص میدهم برای آن نقش مفید هستند. اینگونه نیست كه فقط یك تعداد آدم مشخص وجود داشته باشد و از این كار ببرم سر كار دیگر. این برعهده شماست تا كارهایی كه من بهعنوان انتخاب بازیگر نقش داشتم را بررسی كنید و ببینید آیا یك گروه ثابت بودهاند یا خیر.
استعدادی را در بعضی آدمها میبینید كه تا به حال دیده نشده و انتخاب شما باعث احیای دوباره آن بازیگر میشود...
یكسری از آدمها در یكسری از نقشها باقی ماندهاند و هیچ استعداد دیگری از آنها دیده نشده است. سعی میكنم كه این افراد را كشف مجدد كنم. من به بازی خیلی از بازیگرها نگاه میكنم و حس میكنم مثلا این بازیگر نقشهای جدی، میتواند در نقشهای كمدی هم بسیار موفق باشد و او را برای یك نقش كمدی انتخاب میكنم و برعكس. من اصلا معتقد نیستم كه اگر یك بازیگر مثل امین حیایی اگر در نقشهای كمدی موفق بود پس فقط یك كمدین است چرا كه او توانایی این را دارد كه در نقشهای جدی هم موفق ظاهر شود، درنتیجه او را برای كارهای جدی هم دعوت میكنم.
خیلی از بازیگران هستند كه در موقعیتهایی دیده نشدند ولی استعدادش را دارند و من حتما از آنها در كارهای مختلف دعوت میكنم و تا به حال هم چندین بار این كار را كرده ام و جواب خوبی هم از كار گرفتم. بحث بازیگری مقداری پیچیده است، از طرفی علاقهمند به این عرصه خیلی فراوان است و از طرفی گاهی برخی این تصور برایشان به وجود میآید كه مثلا من برای چند فیلم یكسری بازیگر را انتخاب كردهام، حتما به باقی بازیگران نگاه بدی دارم.
باور بفرمایید اینگونه نیست، خیلی از آن بازیگرهایی كه گاها از طرف من انتخاب نشدهاند یا به خاطر این بوده كه سر كار دیگری بودند یا شرایط كاریشان با شرایط كاری ما هماهنگ نمیشد و از طرفی قرار نیست كه من انتخاب بازیگر همه فیلمها را عهدهدار باشم. گاهی سالی یك یا دو فیلم پیش میآید و گاهی سالی 6 یا 7 فیلم. بقیه هم میتوانند برای خودشان گروههای دیگری تشكیل بدهند و در این زمینه فعالیت كنند. اتفاقا هرچه گروه در عرصه تئاتر، تلویزیون و سینما بیشتر باشد رقابتهای بهتر و بیشتری صورت میگیرد و درنهایت كارهای بهتری هم ساخته میشود.
به نوعی به شما اعتماد دارند و فكر میكنم به خاطر وجود این اعتماد است كه شما را برای بیشتر كارها دعوت میكنند و اینكه این تصور وجود دارد وقتی كه شریفینیا برای این كار انتخاب بازیگر میكند پس حتما در این كار چیزی برای گفتن وجود دارد...
خیلیها تلاش كردند علیه من تخریبهایی انجام بدهند چون بحث رقابت است و البته خیلیها هم دوست ندارند موفقیت دیگران را ببینند ولی خوشبختانه تیرشان به سنگ خورد چون كارهایی كه انجام دادم با موفقیت و استقبال مردم روبهرو شد، چون مردم قاضیان خیلی خوبی هستند. من هیچ دشمنی با كسی ندارم و كار خودم را انجام میدهم. همیشه در هر كاری درصدی از خطا وجود دارد با این حال خدا را شكر با همان درصد خطا همه كارهایم موفق بودند. اعتقاد من بر این است كه باید برای تمامی گروهها و قشرهای جامعه كار ساخته شود.
اصلا در یك موقعیت یا قشر خاص خودم را محدود نمیكنم. برای كودكان كار میكنم، برای مردم عادی كار میكنم، برای قشر تحصیلكرده كار میكنم، برای قشر كمسواد كار میكنم و... فیلمی كار كردم به اسم «آنچه مردان درباره زنان نمیدانند» كه تا به امروز بالای یكمیلیارد و 500میلیون فروش داشته است. انتقادهای زیادی در مورد این فیلم صورت گرفت و عنوان شده بود كه این فیلم مورد استقبال قرار نمیگیرد ولی آن قشری كه این فیلم برایشان ساخته شده بود از این فیلم استقبال كردند.
اتفاقا فیلمی است كه خیلی هم بازیگر ندارد. برای اینكه مخاطب را میشناسم و تكلیفم با مخاطب روشن است. مثل فیلم «اخراجیها» که با توجه به تمام انتقادها با استقبال روبهرو شد، هم در نمایش سینمایی هم در نمایش خانگی. هر فیلمی مخاطب خاص خودش را دارد. دوستان دیگر كه به اینگونه فیلمها انتقاد دارند تلاش كنند خودشان نیز مخاطب جذب كنند. اینكه فیلمهای دیگر نمیفروشد در جذب مخاطب مشكل دارد و این باعث نمیشود كه ما سر فیلمهایی كه میفروشد، بزنیم. چه شما بخواهید چه نخواهید آن فیلمها فروش خودشان را میكنند.
از امین حیایی چه دیدید كه در خیلی از كارهای شما حضور دارد؟
آقای امین حیایی بسیار بازیگر خوب، بااخلاق، منظم و كاربلدی است، یك رفیق واقعی است و من عاشق اینگونه افراد هستم، یعنی هر كسی كه كارش را درست بلد باشد، حرفهای رفتار كند و فرد بااخلاقی باشد من تمامقد از او حمایت میكنم. از خیلی از بازیگران سینما حمایت كردم و باز هم این كار را انجام میدهم، امین حیایی یكی از آنهاست. او یك بازیگر سالم و بااخلاقی است. نهتنها من بلکه خیلی از كارگردانها و تهیهكنندهها خواهان همكاری با او هستند.
زمانی جوی درست شد كه امین حیایی فلان فیلم را بازی كرده و مردم با او بد شدهاند، اصلا اینگونه نیست، امین حیایی بازیگر محبوب مردم ماست. تعدادی از آدمها عاشق جو درست كردن هستند.
این موضوع مطرح است كه شما خیلی از بازیگران را وارد این عرصه كردید و به گردن آنها حق دارید؟
من اینگونه به این قضیه نگاه نمیكنم چون اینطور به نظر میرسد كه من از خودم تعریف میكنم كه من فلان بازیگر را بازیگر كردم. اینكه من میگویم كمك میكنم منظورم این است كه اگر كاری از دستم بر بیاید برای بچههایی كه علاقهمند به این كار هستند و به این كار عشق میورزند، انجام میدهم. این به این معنی نیست كه من خیلی از آدمها را آوردم، فلانی را مطرح كردم و. . . من از تكتك بازیگرهایی كه برای فیلمها انتخاب میكنم دفاع میكنم.
مثلا بازیگری ممكن است 10 تا نقش دیگر بازی كرده باشد ولی برای این نقشی كه من انتخاب كردم برنده شده است. من از این آدم باید دفاع كنم، این اسمش باند نیست و بازهم میگویم باند چیز بدی نیست، منظور من این است كه من فلان بازیگر را به خاطر پارتیبازی یا مسائل دیگری برای این نقش انتخاب نكردم، بلكه این بازیگر كاملا با نقش منطبق بوده كه انتخاب شده است. زمان زیادی است كه در این عرصه مشغول به كار هستم، زمان میگذرد و آدمها گاهی اوقات فراموش میكنند و شاید اصلا دوست ندارند به یاد بیاورند كه مثلا فلانی به ما كمك كرده است. طرف دوست دارد عنوان كند از زمانی كه به دنیا آمده روی پای خودش ایستاده، خودش به این مرحله رسیده و برای خودش كسی است كه از نظر من این موضوع هیچ اشكالی ندارد. اما در این شلوغی سینما باید به هم كمك كنیم. خیلی از كارگردانهای ما هستند كه زیر بال و پر خیلی از بازیگرها را گرفتهاند و به نوعی آنها را بزرگ كردهاند.
این حق است كه قدردان آنها باشیم و اگر قدردانی هم نكردیم حداقل فراموش نكنیم، یادمان نرود چه كسی و كجا بودیم و موقعیت امروز ما باعث نشود به خودمان غره شویم. آقای میرباقری، آقای حاتمی، آقای مهرجویی و. . . بهشخصه خیلی به من در این عرصه كمك كردهاند. به من كمك كردهاند تا به اینجا برسم، تازه اگر به آن چیزی كه آنها خواسته باشند رسیده باشم. وقتی یك معلم حتی یك كلمه به تو آموخته باشد تو را بنده خودش كرده است. این توهم بازیگری گاهی نتایج خوبی ندارد و باعث مسائل ناخوشایندی میشود. من تمام تلاشم را كردهام تا این توهم بازیگری را نداشته باشم.
خیلیها پشتسرتان صحبت میكنند و حواشی زیادی در رابطه با شما به وجود میآورند اما نكتهای در موردتان وجود دارد و آن این است كه شما هیچ وقت خودتان را درگیر این حواشی نمیكنید.
بله، وارد سوال شما هم نمیشوم.
بازیگرهای كم نام و نشانی هم در این سالها بودند كه استعداد داشته باشند و شما آنها را بیاورید و به آنها نقشی بدهید.
خیلی از بازیگرانی كه انتخاب یا معرفی كردم، ستاره بزرگی نبودند. افرادی بودند كه یا در تئاتر در نقشهای جزء بازی میكردند یااینكه در رشتههای دیگری فعالیت داشتند و استعداد آنها دیده شد و تبدیل به افراد بزرگی شدند. من سعی میكنم تا آنجایی كه بشود تئاترها را ببینم چون خیلی از بازیگرهای خوب در تئاترها پیدا میشوند. خیلیها هستند كه در تئاتر حضور دارند و تابهحال موقعیت خوبی چه در سینما چه در تلویزیون به آنها پیشنهاد نشده است.
میشود كارهای آنها را در تئاتر دید و سطحشان را سنجید و بعد آنها را معرفی كرد هرچند موقعیت سینما نسبت به تئاتر موقعیت خوبی نیست و تئاتر جایگاه بسیار خوبی دارد و اصلا بازیگر خوب تئاتر بودن واقعا ارزشمند است ولی به هر حال شهرت سینما و تلویزیون را ندارد. به نظر من اكثر كارگردانها و تهیهكنندهها باید این كار را انجام دهند و تئاترها را تماشا كنند. استعدادهای زیادی در تئاترها نهفته است و بازیگرهای فوقالعادهای میتوان در آنجا پیدا كرد. تمام تلاش من نیز همین است، اكثر فیلمها و سریالهایی كه كار كردم بخش اعظم بازیگرها، بازیگرهای سینما و تئاتر هستند چون این بازیگرها همه چیز را بلد هستند؛ دیالوگ گفتن، ارتباط برقرار كردن با مخاطب، حس گرفتن و... تمام سعی من این است كه از تمام قشرها بازیگر انتخاب كنم.
بازیگرهای زیادی به این عرصه وارد شدهاند شاید تنها بخشی از آنها به خاطر زرق و برق این عرصه به آن وارد شده باشند ولی بقیه تمام تلاش خود را برای بهتر شدن میكنند. خیلی از كلاسهای بازیگری از من دعوت میكنند كه به دیدن شاگردانشان بروم تا از بین آنها انتخابی داشته باشم یااینكه برای فیلمی كه قصد انتخاب بازیگر دارم، با مدیر موسسه بازیگری تماس میگیرم و در مورد نقش صحبت میكنم و خودشان به من بازیگر معرفی میكنند. خیلیها از كلاسهای بازیگری وارد این عرصه شدهاند. به جرات میتوانم بگویم از تمامی قشرها در این عرصه بازیگر داریم.
آیا این كشف استعداد از سمت شما، فقط در عرصه بازیگری اتفاق افتاده یا در مشاغل دیگر سینمایی هم این كار را كردهاید؟
من در هر زمینهای فردی را ببینم كه مستعد باشد، او را معرفی میكنم. گاهی شده دیدم كه فردی كار مونتاژ انجام میدهد ولی كاملا متفاوت و درست این كار را انجام میدهد پس سعی كردم او را به كارگردانهای بزرگ معرفی كنم. یا مثلا فردی در زمینه موسیقی درست قدم برداشته است، او را به كارگردانها و پروژههای بزرگ معرفی كردم.
در تمامی زمینهها و رشتهها این كار را انجام دادهام. حواسم به تمام حرفههای مختلف در سینما هست. پیش آمده در كار تئاتر با فردی مواجه شدم كه در زمینه طراحی صحنه عالی است، او را معرفی كردم. در این زمینه هم اگر دوست داشته باشید، میتوانم اسم تمام این افراد را برایتان لیست كنم.
اگر به 30 سال پیش بازگردیم باز هم این مسیر را انتخاب میكنید؟
بله، چون مسیری كه انتخاب كردم مسیر درستی بود و به درستی هم این مسیر را طی كردم. نوع كاری كه در سینما انجام دادم جزء افتخارات كاریام است. با توجه به آن درصد خطایی كه عنوان كردم در هر كاری وجود دارد باز هم به تمام كارهایی كه انجام دادهام اعتقاد دارم چون تمام كارهایم برای تمامی قشرهای جامعه بوده است.
خیلی از كسانی كه از بیرون به شما نگاه میكنند این حس را دارند كه شما خیلی راحت میتوانید دیگران را وارد عرصه بازیگری كرده و آنها را به چهرههای مطرح تبدیل كنید، در حالیكه شما در صحبتهایتان به وجهههای دیگری از این حرفه اشاره كردید. این علاقه بیش از حد مردم به بازیگری برای چیست؟
اكثر ایرانیها علاقهمند به بازیگری هستند. بازیگری باعث میشود كه شما در جامعه دیده شوید، عكس شما روی جلد مجلات كار شود، مشهور میشوید، اگر هم خیلی معروف شوید جزو افراد شاخص مملكت میشوید و درآمد خیلی خوبی به دست میآورید. به هر حال شغل جذابی است و از طرف دیگر خیلیها در وجود خودشان میبینند كه بهراحتی میتوانند در نقشهای مختلف بازی و كار كنند ولی به همین سادگی نیست!
یعنی تا این اندازه سطحی است؟
در مورد این تعدادی كه مدنظر شماست افرادی هستند كه بدون اینكه استعداد و تحصیلاتی در این زمینه داشته باشند مصرانه سمت این كار میآیند و خیلی سطحی هم به این كار نگاه میكنند و درواقع نه تنها پیشرفتی ندارند بلكه خیلی هم زود از رده خارج میشوند. در كنار اینها، افرادی هم هستند كه تحصیلات این كار را دارند، عمقی به این مسئله نگاه میكنند و دغدغهشان این است كه بیایند و یك متن را به زیبایی برای تماشاچی به تصویر بكشند.
این افراد اگر در یك فیلم هم باشند با وجود جبر كارگردان و نویسنده و تهیهكننده، تمام تلاش خود را برای بهتر شدن كار انجام میدهند و به نوعی منشا اثر میشوند؛ هرچند اینگونه بازیگرهایی كه این توانایی را داشته باشند واقعا نادر هستند، چون این بخش به سواد و فهم بازیگر بازمیگردد و ما متاسفانه بازیگران باسوادی نداریم و تعداد آنها كم است. بازیگرانی كه واقعا سواد این كار را داشته باشند. عزیزانی هستند كه پیشكسوت این كار هستند، بازیگرانی كه پیشینه تئاتر دارند و در این عرصه زحمات زیادی كشیدهاند و صددرصد بین این عزیزان و كسانی كه باری به هر جهت وارد این عرصه میشوند تفاوت زیادی وجود دارد.
اگر تجربه را ملاك قرار دهیم، آن وقت بازیگران ما همگی از یك رده سنی بالا به بازیگرانی باتجربه تبدیل میشوند و نمیتوانیم بازیگران جوان باتجربه داشته باشیم...
چرا نمیشود، بحث تجربه نیست. بحث سواد است.
این باند موفق است...
بارها گفتهام اگر اسم كسانی كه من برای فیلمها انتخاب كردهام را ببینید متوجه میشوید كه اكثر آنها به خاطر نقشهایشان یا جایزه گرفتهاند یا كاندیدای دریافت جایزه شدهاند، پس اگر اسم این كار را باند میگذارند، من به آن افتخار میكنم. اگر اسم من را همه فن حریف میگذارند به آن افتخار میكنم چون خروجی كار من درست بوده است. صحبت من این است كه از چیزی ایراد بگیرید كه غلط داشته باشد.
بهعنوان مثال من یكسری بازیگر برای این فیلم انتخاب كردهام و تماشاچی این بازیگران را در این نقشها میپذیرد و میپسندد، این چه اشكالی دارد، زمانی كه نتیجه كار بازخورد مثبتی داشته است. خوشبختانه كاری كه من كردم صادقانه بوده است و به نوعی شایستهسالاری در آن نقش داشته که موفق بوده است. از این بابت خوشحالم كه در حركتی كه انجام دادهام به بیراهه نرفتم و درست عمل كردم. بارها شده كه مردم من را دیدهاند و گفتهاند كاری كه شما انتخاب میكنید را میبینیم.
منبع:مجله ایدهآل
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن