نخست، آنچه نيستيد
و
دوم ، همه آنچه هستيد!



تلاش كنيم نديده ها را ببينيم
ديدن آنچه كه همه ميبينند هنر نيست!



بهترين آيينه وجدان توست...
آگاه و بيدار باش...






عمري گذشت تا باورمان شد
آنچه را باد برد...
خودمان بوديم...




ثبت احوال در شناسنامه ام
همه چيز را ثبت كرده
جز احوالم...




نه صدايش را نازك كرده بود
نه دستانش را آردي...
از كجا بايد به گرگ بودنش شك ميكردم؟؟




چه خوشبختي بزرگي است...
بدبختي هاي كوچك!


جسم ما باغي است
كه اراده
باغبان آن است



اگر درد داري تحمل كن
روي هم كه تلنبار شد
ديگر نميفهمي كدام درد از كجاست
كم كم خودش بي حس ميشود!!



روزگاريست كه شيطان فرياد ميزند
آدمي پيدا كنيد، سجده خواهم كرد!










راز این هستی چیست؟
ما چرا آمده ایم؟
کار ما نیست گذر از هستی
گذر از آدم ها
کار ما شاید
پر کردن تنهایی یک دل تنها باشد




یادم نرود که: من تنها هستم... اما تنها من نیستم که تنها هستم!




خدايا!
من دلم قرصه!
كسي غير از تو با من نيست
خيالت از زمين راحت، كه حتي روز روشن نيست
كسي اينجا نميبينه، كه دنيا زير چشماته
يه عمره يادمون رفته، زمين دار مكافاته
فراموشم شده گاهي، كه اين پايين چه ها كردم
كه روزي بايد از اينجا، بازم پيش تو برگردم
خدايا وقت برگشتن، يه كم با من مدارا كن
شنيدم گرمه آغوشت
اگه ميشه منم جا كن...