شهيد شوشتري،مهندس امنيت نرم افزاري



شهيد شوشتري رفته بود با ابزارهاي فرهنگي امنيت را برقرار كند. او براي ايجاد امنيت در منطقه بلوچستان قايل به نگاهي متفاوت بود؛ نگاهي كه به‎جاي آن توپ و تانك، استفاده از وحدت و ايجاد محبت ميان قبايل را بهترين مكانيزم مي‎دانست.

بصيرت:شهيد شوشتري رفته بود با ابزارهاي فرهنگي امنيت را برقرار كند. او براي ايجاد امنيت در منطقه بلوچستان قايل به نگاهي متفاوت بود؛ نگاهي كه به‎جاي آن توپ و تانك، استفاده از وحدت و ايجاد محبت ميان قبايل را بهترين مكانيزم مي‎دانست. نزديك كردن ريش‎سفيدهاي اين قبايل به يكديگر بهترين ابزار براي ايجاد اين دوستي و وحدت به حساب مي‎آمد. از اين نظر، شهيد شوشتري آدم نادري بود. با اين هدف بود كه فرمانده قرارگاه مقدم سپاه راهي آن منطقه شد تا به شيوه ريش‎سفيدي، امنيت آن‎جا را برقرار كند. او با هديه كردن خون خود به مردم، نشان داد كه تا چه اندازه به ادعاهايي كه داشته، باورمند بوده است.

سيستان و بلوچستان يكي از منطقه‎هايي است كه دشمنان ما در طول سي سال گذشته، سعي كرده‎اند كه آن را با ناامني گره بزنند. به‎ويژه آن‎كه با توجه به شرايط جغرافيايي هم‎مرز بودن با كشورهاي پاكستان و افغانستان بسيار هم مستعد براي ايجاد چنين ناامني‎هايي است. شهيد شوشتري و دوست و هم‎رزم او شهيد احمد زارعي با آگاهي از اين مهم، اين وظيفه را بر دوش خود گرفتند كه براي ايجاد امنيت در چنين منطقه‎اي بايد آستين‎ها را بالا زد و رفت تا با استفاده از شيوه‎هاي تازه‎اي امنيت را در اين منطق برقرار ساخت. آن‎ها بر اين باور بودند كه بايد در آن‎جا (سيستان و بلوچستان) كار فرهنگي كنيم و خودمان و انقلابمان را به آن‎ها بشناسانيم. اگر مردم اين منطقه به درك درستي از انقلاب برسند، آغوش آن‎ها بهترين مأمن براي انقلاب خواهد بود و پس از به‎وجود آوردن چنين شرايطي از خود آن‎ها در راستاي ايجاد امنيت مي‎توان بهره برد.

حالا كه دشمنان انقلاب به‎دنبال ايجاد شكاف و تنش بين بلوچستان و نظام هستند‎، ما دست محبت را با صداقت از سوي انقلاب و نظام به‎سمت آن‎ها دراز مي‎كنيم تا توطئه‎هاي آن‎ها را نقش برآب كنيم و مطمئن هستيم كه اگر اين دست با صداقت و ايمان راسخ به سوي آن‎ها دراز شود، مردم سيستان و بلوچستان آن را خواهند فشرد.

اگر اين دو دست به هم بپيوندد و اين ارتباط برقرار شود، شكاف ايجاد شده از سوي دشمنان خود به خود حذف خواهد شد و آن‎وقت بلوچستان مأمن انقلاب خواهد بود و امنيت نيز برايش به ارمغان خواهد آمد.

به همين‎خاطر ايشان كه در طول دو سال گذشته به فرماندهي قرارگاه مقدم شرق كشور، مأموريت يافته بودند، بحث اصلي اين بود كه از يك سو انقلاب را به‎درستي به مردم سيستان و بلوچستان بشناسانند و از آن طرف به درك متقابلي از بلوچستان برسند. چراكه شهيد شوشتري باور داشت كه نه ما توانستيم مردم بلوچستان و شرايط زندگي آن‎ها را به‎خوبي بشناسانيم و نه اين‎كه آن‎ها به شناخت درستي از نظام و انقلاب رسيده‎اند و به اين جهت، اين شناسايي و تعامل دوطرفه از اولويت‎هاي ايشان در دوران مأموريتشان بود. بر اين عقيده بود كه اگر بتوانيم حس امنيت را در ذهن مردم بلوچستان ايجادكنيم، آن‎وقت زمينه‎هاي بروز ناامني خود به خود از بين خواهد رفت. ايشان در بحث استفاده از ابزار ايجاد امنيت، نه اين‎كه به هيچ عنوان كار سخت‎افزاري را قبول نداشته باشد اما مي‎گفت در اين قضيه بار اصلي بر دوش مباحث نرم‎افزاري است؛ البته فارغ از مباحث آكادميك.

شهيد شوشتري بر اين باور بود كه امنيت اين منطقه بايد به‎گونه‎ نرم‎افزاري برقرار شود و استفاده از زور براي اين منظور جواب نمي‎دهد.

ريخته شدن خون اين عزيزان مقدمه‎اي خواهد بود براي برقراري اين امنيت نرم‎افزاري، چراكه هنگام شهادت او برخي از بزرگان قبايل شيعه و سني منطقه نيز به همراه ايشان شهيد شدند كه اين شهادت جمعي، پيوستگي و وحدتي ايجاد مي‎كند كه مقدمه امنيت منطقه خواهد شد. اين جنس كار و اين نوع برخورد مال صدر سپاه بود، مكانيزمي كه شهيد بروجردي و شهيد همت نيز در كردستان به‎كار بردند. اين دنباله همان تفكر بود كه در يكي دو سال اخير داشت در سيستان و بلوچستان پياده مي‎شد كه خيلي هم نتايج خوبي داشت.

جالب اين‎كه او به‎عنوان يك آدم آكادميك هم اين كار را نمي‎كرد، به‎عنوان يك پاسدار تيپيكال اين كار را مي‎كرد. يعني نسلي از پاسدارها كه نگاهشان به امنيت قبل از آن‎كه نظامي باشد فرهنگي است و اين نگاهي است كه ما امروز به‎شدت محتاج آن هستيم.

البته شهادت ايشان و زحماتي كه ايشان در منطقه كشيد، بار ديگر اين نگاه را مطرح خواهد كرد و اين طرح به ثمر خواهد نشست كه امنيت براساس وحدت شكل مي‎گيرد.

امنيت يك بحث نرم‎افزاري حساس است. شما در تهران احساس امنيت مي‎كنيد، اما در بغداد احساس ناامني وجود دارد، در حالي‎كه تعداد كشته‎هاي بغداد، از تعداد كشته‎هاي سوانح شهر تهران بيشتر نيست. اين يعني اين‎كه امنيت بيشتر به فضاي رواني حاكم بر جامعه و احساسي كه مردم نسبت به آن دارند، مربوط مي‎شود تا وقايع بيروني. البته وقايه بيروني بي‎تأثير نيستند، اما با اين نگاه امنيت يك مقوله نرم‎افزاري است كه به ذهن و افكار و انديشه‎ها و رفتارها مربوط است.

نگاه سخت‎افزاري به امنيت البته بخشي از امنيت هست، اما همه امنيت نيست. سخت‎افزار به‎معني جنگ‎افزار و نيروهاي نظامي ابزار ايجاد امنيت هستند اما خود امنيت نيستند شايد گاه استفاده از اين ابزار براي امنيت ضروري به‎نظر برسد اما در بسياري مواقع نيز ابزار كارآمد در حوزه سخت‎افزار جاي نمي‎گيرند.

نگاهي كه اين شهيد بزرگوار به مسئله امنيت داشت، نگاهي اصيل و مبتني بر دين بود، كه در دنياي امروز آرام آرام در حال رايج شدن است. يعني اين‎كه بياييم مرزها را ببنديم و ايست‎هاي بازرسي بگذاريم و آدم‎ها را خلع سلاح كنيم، بياييم ذهن‎ها را امن كنيم تا امنيت خاطر به‎وجود آيد. اگر امنيت خاطر ايجاد شود، كمتر كسي دست به سلاح مي‎برد، كمتر كسي به سمت شرارت و ياغي‎گري مي‎رود.

شهيد شوشتري عقيده داشت اگر برويم در ميان مردم بلوچستان، پيش طوايف و عشيره‎ها و ريش‎سفيدهاي آن‎ها و جلسه‎هاي دوستانه‎اي بگذاريم با هم حرف بزنيم، مي‎توان كدورت‎ها، كج فهمي‎ها و زمينه‎هاي شكاف و سوء‎ظن‎ها را از بين برد و در واقع عاملي براي اتحاد و تعامل يكي شدن و هماهنگي و درك متقابل به‎وجود آورد. ادعاهايي كه شهيد شوشتري در طول اين دو سال داشت را باشهادتش اثبات كرد. اين بزرگوار هشت سال در جبهه‎هاي جنگ حاضر بود، در مسئله افغانستان حضور پررنگي داشت و سال‎ها از اين جبهه به آن جبهه رفت و ظاهرا قرار بود كه سرانجام خون ايشان در سيستان و بلوچستان ريخته شده و اين خون حافط امنيت مردم اين ديار گردد.

با كشته شدن سران قبايل و عشاير به همراه ايشان تروريست‎ها اشتباه سختي را مرتكب شدند، چون حالا نه فقط نظام كه خود مردم منطقه نيز رو در روي آن‎ها هستند و اگر تروريست‎ها گير خود مردم بيفتند، مردم از آن‎ها انتقام خواهند گرفت.